پلههای عقل و عشق بهانهای برای نفی ذکر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بنیانگذار فرقهی حلقه در قالب عناوینی تکراری به گونهای چندباره در کتب و سخنرانیهایش از کلیدواژههایی موسوم به «پلهی عقل» و «پلهی عشق» سخن گفتن است. آنچه در این اندیشهی طاهری مورد اهمیت است کشمکش میان عشق و عقل نیست. بالاتر از آن، کجاندیشی طاهری درباره عشق و سیر و سلوک خاص حلقه است که در آن هرگونه تلاش، کوشش و نیز ابزاری همچون ذکر به بهانهی بر پلهی عشق بودن عرفان، نفی میشود.
طاهری در اینباره میگوید: «انسان همواره دو پله در پیش رو دارد: پلهی عقل و پلهی عشق»[1] و «تمام برخوردهای انسان با جهان هستی، از روی یکی از این دو پله صورت میگیرد.»[2] بههر روی «انسان، همواره به هر دو پلهی عقل و عشق نیازمند است و برخورد او با جهان هستی هم از منظر عقل و هم از منظر عشق انجام میشود.»[3]
طاهری گفته است: «بر پلهی عقل ابزارهایی وجود دارد که میتوان آنها را به دو دستهی ابزارهای اصلی و واسطهای تقسیم کرد. ابزارهای اصلی ابزارهایی هستند که بهوسیلهی آنها بهطور مستقیم شناخت عقلانی بهدست میآید و برنامههای زندگی طراحی میشود. این ابزارها عبارتنداز: «دلیل و استدلال»، «علم و دانش»، «فن و تکنیک»، «راه و روش» و «تفکر و تعقل». ابزارهای واسطهای ابزارهایی هستند که در خدمت ابزارهای اصلی پلهی عقل در میآیند تا رسیدن به نتایج عقلانی تسهیل شود. این ابزارها عبارتاند از: «تخیل و تصور»، «سعی و کوشش»، «اراده و خواست»، «تلقین و تکرار»، «ذکر و مانترا» و «پند و نصیحت». رویدادها و پدیدههایی که بر پلهی عشق تحقق پیدا میکنند، شامل «ذوق و شوق»، «حیرت و تعجب»، «شور و هیجان»، «علاقه و توجه»، «وجد و سرور»، «مهر و محبت»، «ایثار و فداکاری» و همچنین «ادراک و اشراق» است. پیش آمدن هیچیک از این حالات و رویدادها وابسته به هیچ ابزاری نیست و هریک از پدیدههای پلهی عشق بهطور خودجوش ایجاد میشود. به بیان دیگر، برخلاف پلهی عقل، بر پلهی عشق، هیچگونه ابزاری وجود ندارد؛ یعنی آنچه بر روی این پله روی میدهد، با ارادهی فرد بهدست نمیآید؛ بنابراین، هیچیک از ابزارهای دیگری هم که برپلهی عقل به کار میآیند، در قلمرو عشق کاربردی ندارند.»[4]
آنچه به وضوح در تقسیمبندی بیدقت طاهری برای پلهی عقل دیده میشود بیضابطه بودن است. تقسیمبندی یادشده به لحاظ علمی اعتباری ندارد و قواعد تقسیم در آن رعایت نشده است به گونهای که اقسام با هم تداخل پیدا کردهاند. همچنین ملاک ثابتی برای تقسیم و جداسازی اقسام در این تقسیمبندی مشاهده نمیشود؛ و البته اینگونه نیست که ذکر، ابزاری برای تسهیل شناخت عقلانی باشد، چراکه پیامد نامطلوب این نگاه، زدودن معنویت از ذکرگویی و یاد پروردگار و برابر دانستن آن با تکرار و تلقین است.
روش سلوکی که طاهری برای فرقهاش طراحی کرده است بر محور عشق است. برابر با تعریفی که او از عرفان ارائه داده است «"عرفان" عبارت است از قرار گرفتن روی پلهی عشق، رسیدن به اشراق، روشنیبینی و درک معرفت هستی و بهطور قطع چنین نتیجهای از دنیای عقل و علم و دانش بهدست نمیآید.»[5] آنچه طاهری برآن پافشاری میکند نفی همهی ابزارهای اصلی و واسطهای پلهی عقل در مسیر سیر و سلوک این فرقه است.
او همچنین گفته است: «اساس این عرفان بر اتصال به حلقههای متعدد «شبکهی شعور کیهانی» استوار است و همهی مسیر سیر و سلوک آن، از طریق اتصال به این حلقهها صورت میگیرد. فیض الهی به صورتهای مختلف در حلقههای گوناگون جاری بوده که در واقع همان حلقههای رحمت عام الهی است که میتواند مورد بهرهبرداری عملی قرار گیرد. از آنجا که اتصال نمیتواند بر اساس تکنیک و فن و روش حاصل شود؛ لذا در این شاخه نیز هیچگونه فن و روش، تکنیک و ... وجود نداشته و در آن توانهای فردی هیچ جایگاهی ندارد.»[6]
در حقیقت طاهری مرتکب یک کجاندیشی شده است که در آن رویدادهایی که بر پلههای عقل هستند در مسیر سیر و سلوک این فرقه هیچگونه کاربردی نداشته و این زیادهروی در نفیِ ابزاری همچون ذکر تا آنجا ادامه مییابد که به کارگیری ان در اتصال به شبکه شعور کیهانی اختلال ایجاد میکند. به هر تقدیر در این فرقه همهی مسائل بایستی از مرکزیت عرفان حلقه، به فرد تفویض بشود و نیاز به هیچگونه ابزار عقلانی نیست و تسلیم و تفویض جایگزین هرگونه تلاش و کوشش شده است.
مؤسس فرقهی کیهانی میگوید: «با سعی، کوشش، تقلا و اراده نیز نمیتوان به دنیای عشق دسترسی پیدا کرد.»[7] یا «عارف بدون به کار بردن هیچ ابزاری به الهام و ادراک میرسد.»[8] این در حالی است که خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است «و ان لیس للانسان ما سعی». ناگفته پیداست که نفی هرگونه تلاش، کوشش، خودسازی و عبادت در این فرقه پیامدهای ناپسندی در پی دارد که منجر به اسقاط تکالیف و سوق دادن افراد به سوی اباحهگری است.[9]
پینوشت:
[1]. انسان از منظری دیگر، محمد علی طاهری، نشر ندا، ص 60.
[2]. همان، ص 61.
[3]. انسان و معرفت، محمد علی طاهری، ارمنستان، گریگور تاتواتسی، ص 58.
[4]. همان، ص 52 و 53.
[5]. انسان از منظری دیگر، محمد علی طاهری، نشر ندا، ص 78.
[6]. همان، ص 18.
[7]. همان، ص 62.
[8]. انسان و معرفت، محمد علی طاهری، ارمنستان، گریگور تاتواتسی، ص 58.
[9]. برای اطلاع بیشتربه؛ سایت نجات از حلقه مراجعه کنید.
افزودن نظر جدید