زنده بودن حضرت صاحب الامر در منابع اهل سنت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از موضوعاتی که در تاریخ مورد نقد و بررسی قرار گرفته و همیشه از طرف دوستان و مخالفان اندیشه مهدویت مورد بحث و منازعه فکری بوده است، امکان زندهبودن و حیات حضرت مهدی (علیه السلام) بعد از چندین قرن است. یکی از نکات مهم و جالب، این است که بسیاری از بزرگان اهل سنت به امکان زندهبودن و حیات ایشان ایمان داشته و در آثارشان به این موضوع اشاره کردهاند.
یکی از این اشخاص، عالمی شافعی است، بهنام ابوعبدالله محمد گنجی شافعی (م 658).
وی در کتاب البیان فی اخبار صاحب الزمان (علیه السلام) سعی نموده است، اخبار مربوط به امام زمان را بیاورد. او روایات مربوط به مهدی (علیه السلام) را در ابواب خاص جمعآوری کرده است. او در زمان حیاتش به دلیل اتهام به شیعه بودن مجبور بود، همیشه در آثارش خود را از اهل سنت معرفی کند. در مقدمه همین کتاب تصریح میکند که در مهدویت عقیدهاش مانند شیعیان است و عقیده صحیح همان تولد مهدی موعود (علیه السلام) است؛ و او این عقیده را حقیقت اعتقاد اسلام میداند و لذا سعی دارد و خود نیز تأکید میکند، که فقط از روایات اهل سنت استفاده میکند.[1]
نکته مهم در این کتاب این است که وی علیرغم اهل سنت بودن و اینکه اهل سنت، مهدی را هنوز متولد شده نمیدانند، آخرین فصل کتابش را اینگونه عنوان داده است.
«فی الدلالة علی جواز بقاء المهدی حیا.[2] فصلی در ادله بر امکان زنده بودن مهدی (علیه السلام)» بر این اساس وی ولادت امام زمان را پذیرفته و بر زندهبودن ایشان نیز تصریح میکند.
گنجی شافعی در ابتدای این فصل میگوید: «هیچ امتناعی در بقای مهدی (علیه السلام) وجود ندارد؛ بهدلیل اینكه عیسی، الیاس و خضر (كه از اولیای خداوند میباشند) زنده هستند و دجال و ابلیس (كه از دشمنان خداوند میباشند) نیز زنده هستند و زنده بودن اینها، بهوسیله قرآن و سنّت اثبات شده است. آنگاه که بر این موضوع اتفاق کردهاند، زندهبودن مهدی را انكار نمودهاند ... پس به سخن هیچ عاقلی بعد از این توجه نمیشود، در اینكه باقی بودن مهدی را انكار کند.»[3]
به اعتقاد و تحقیق تاریخنویسان و محققین، وی بهدست عدهای از مخالفین شیعه و بهدلیل تمایل وی به اعتقادات شیعه کشته شده است.[4]
آیتالله حسنزاده آملی در وصف این کتاب مینویسد: «کتاب بیان در عینحال که صغیر الحجم است، بسیار عظیم النفع است. این کتاب موجز، حائز فوایدی گرانقدر و ارزشمند است و هرچند هر یک از ابواب آن را در امر صاحبالامر (علیه السلام) اهمیتی بهسزا است؛ لکن بعضی از ابواب ... درخور دقت بیشتر و بهتر است.»[5]
پینوشت:
[1]. ابو عبد الله محمد كنجی شافعی، البیان فی اخبار صاحب الزمان، تحقیق مهدی حمد الفتلاوی، 19،بیتا، بینا.
[2]. آخرین فصل کتاب البیان فی اخبار صاحب الزمان، ص 155، همان.
[3]. همان، ص 97.
[4]. همان، ص12، همان.
[5]. حسن حسنزاده آملی، نهج الولایة، ص93، بیتا، بینا.
تهیه و تدوین: مهدی زندی
افزودن نظر جدید