شکایت بهائیان به سازمانهای بینالمللی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و بر پا شدن دولتی مستقل در این کشور، کشورهای مستبد که منافع خود را در این کشور از دست رفته میدیدند، به هر ریسمانی جهت فشار بر این نظام، چنگ میزنند. یکی از ابزارهای فشار آنها، استفادهی ابزاری از فرقهی بهائیت در این زمینه است. استکبار در ظاهر با شعارهای بشر دوستانه و حمایت از حقوق اقلّیتهای دینی، اما در واقع با فریبکاری، بهائیت را بهانهای برای فشار گاه و بیگاه بر ملّت و دولت ایران قرار میدهند. سرکردگان فرقهی بهائی نیز که بارها خوشخدمتی خود را به ابرقدرتها ثابت کردهاند، تبدیل به آبی برای آسیاب دشمنان اسلام و انقلاب ایران شدهاند.[1]
بهائیان با مظلومنمایی و ادعای اینکه شکایتشان در ایران مورد پیگیری قرار نمیگیرد،[2] مدام سازمانهای بینالمللی را تحریک به محکومیت کشورمان در این مجامع میکنند.[3] اما با توجه به تأکید اصل نوزدهم و بیستم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، که بر مساوی بودن تمامی مردم ایران در برابر قانون تأکید دارد، بیشک شکایت بردن آنها به نهادهای بینالمللی برای محکومیت ایران، کاملاً حالت حساب شده و توطئهآمیز دارد.
نکتهی جالب توجه آنجاست که بهائیان، در طرح حسابشده و توطئهآمیزشان، با توصیههای رهبران خود هم، مبنی بر پرهیز از مداخله در سیاست و عدم اعتراض به حکام، به مخالفت پرداختهاند. رهبران بهائی در گفتههای خود، بهائیان را ملزم به رعایت نکات زیر نموده و ملاک بهائی بودن را رعایت آن نکات معرفی کردهاند:
اول: «بدون اجازه حکومتها حتی نباید آب خورد».[4] دوم: «سخن گفتن در امور سیاسی جایز نیست؛ تنها باید برای زمامداران دعا کرد».[5] سوم: «دخالت در امور سیاسی همان و خروج از مسلک بهائیت همان. هرکس بخواهد در امور سیاسی صحبت کند، باید ابتدا پیوندش را با بهائیت بگسلد، بعد سخن بگوید».[6] چهارم: «کسی حق اعتراض به دولتها را ندارد».[7] پنجم: «حکم هر دولت و حکومتی، حتی اگر مستبد باشد، واجب الإطاعة است؛ نباید با آزادیخواهان دمساز شد».[8]
بنابراین با توجه به نکات فوق، اعضا و سرکردگان فعلی بهائیت که از ایران، به نهادهای بینالمللی شکایت میبرند و مدام به اعتراض و سیاسیکاری علیه این نظام میپردازند؛ نه تنها خائنین به این کشور و ملّت محسوب میشوند؛ بلکه از آیین خرافی بهائیت هم خارجند.
پینوشت:
[1]. نظیر گزارشهای مکرر و ادعاهای بیاساس نقض حقوق ایشان در ایران، جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی: انتقاد سیمین فهندژ از حسن روحانی، رئیس جمهور ایران
[2]. شبکه تلویزیونی آیین بهائی، نام برنامه: بازتاب، موضوع برنامه: تابوی ایرانی و نقش رسانهها، کارشناسان: کامبیز توانا، فرهاد ثابتان.
[3]. به طور مثال در طول سالهای 1361 تا 1373، دوازده قطعنامه بر علیه کشورمان تصویب شد که در آن به حمایت از فرقهی بهائیت پرداخته شد: روزنامه جمهوی اسلامی، 17/9/1374، به نقل از رادیو اسرائیل، مورخه 21/7/1373.
[4]. ر.ک: عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام (استخراج از الواح و آثار مبارکه)، نسخه الکترونیکی (پی دی اف)، صص 463-464. مجله اخبار امری، سال: 1351 ش، ش 6، ص 184.
[5]. همان، صص 337-335. عباس افندی، مکاتیب، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 121 بدیع، ج 4، ص 31.
[6]. ر.ک: عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام (استخراج از الواح و آثار مبارکه)، نسخه الکترونیکی (پی دی اف)، صص 337-336؛ سالنامه جوانان بهائی ایران، (109-108 بدیع)، ج 3، صص 197-196.
[7]. حسینعلی نوری، اقدس، چاپ بمبئی: 1314 ق، ص 27؛ عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام (استخراج از الواح و آثار مبارکه)، نسخه الکترونیکی (پی دی اف)، صص 333.
[8]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام (استخراج از الواح و آثار مبارکه)، نسخه الکترونیکی (پی دی اف)، صص 464؛ عباس افندی، مکاتیب، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع، ج 8، صص 247-246. مجله اخبار امری، سال 1356، ش 7، ص 272.
افزودن نظر جدید