فقها نایبان امام زمان (عج)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ خداوند وظیفه هدایت و رهبری جامعه بشری را به دست رسولان الهی سپرده است و برای پیامبران خود نیز جانشینانی برگزیده است که ادامه امر هدایت بشر بدون سرپرست بر زمین نماند. در دین اسلام با از دنیا رفتن پیامبر (صلی الله علیه و آله) خداوند امر هدایت بشر را به دست دوازده نور پاک سپرد که در سایه ایشان امر هدایت روند اصلی خود را طی کند. و بعد از واقع شدن غیبت کبری علاوه بر بهره مند شدن جامعه از نور امام زمان (عجل الله فرجه) به دستور حضرت، نایبان عامی برای امت اسلامی مشخص شد که به صورت کلی نه با امر مخصوص و اشاره خاصه، مردم را با معارف دین آشنا کرده و جوابگوی سؤالات مردم باشند. در حدیثی امر هدایت عامه چنین بیان شده است: «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِصَامٍ الْکلَینِی رَضِی اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ الْکلَینِی عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ یعْقُوبَ قَالَ سَأَلْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عُثْمَانَ الْعَمْرِی رَضِی اللَّهُ عَنْهُ أَنْ یوصِلَ لِی کتَاباً قَدْ سَأَلْتُ فِیهِ عَنْ مَسَائِلَ أَشْکلَتْ عَلَی فَوَرَدَتْ فِی التَّوْقِیعِ بِخَطِّ مَوْلَانَا صَاحِبِ الزَّمَانِ (علیه السلام) أَمَّا مَا سَأَلْتَ عَنْهُ أَرْشَدَک اللَّهُ وَ ثَبَّتَک مِنْ أَمْرِ الْمُنْکرِینَ لِی مِنْ أَهْلِ بَیتِنَا وَ بَنِی عَمِّنَا فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَیسَ بَینَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بَینَ أَحَدٍ قَرَابَةٌ وَ مَنْ أَنْکرَنِی فَلَیسَ مِنِّی وَ سَبِیلُهُ سَبِیلُ ابْنِ نُوحٍ ع أَمَّا سَبِیلُ عَمِّی جَعْفَرٍ وَ وُلْدِهِ فَسَبِیلُ إِخْوَةِ یوسُفَ ع أَمَّا الْفُقَّاعُ فَشُرْبُهُ حَرَامٌ وَ لَا بَأْسَ بِالشَّلْمَابِ وَ أَمَّا أَمْوَالُکمْ فَلَا نَقْبَلُهَا إِلَّا لِتَطَهَّرُوا فَمَنْ شَاءَ فَلْیصِلْ وَ مَنْ شَاءَ فَلْیقْطَعْ فَما آتانِی اللَّهُ خَیرٌ مِمَّا آتاکمْ وَ أَمَّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإِنَّهُ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی ذِکرُهُ وَ کذَبَ الْوَقَّاتُونَ وَ أَمَّا قَوْلُ مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْحُسَینَ ع لَمْ یقْتَلْ فَکفْرٌ وَ تَکذِیبٌ وَ ضَلَالٌ وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیکمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیهِمْ.[1] اسحاق بن یعقوب میگوید : از محمد بن عثمان عمری خواستم که نامهای از من به حضرت قائم برساند، در آن نامه پیرامون مسائلی برایم دشوار آمده بود سؤالاتی کرده بودم، بعد به خط مولایمان صاحب الزمان ارواحنا له الفداء در توقیع چنین آمده بود: "اما آنچه را درباره آن سؤال کرده بودی، خداوند تو را ارشاد فرماید و در قضیه منکرین من از اهل بیت ما و عموزادههایمان خداوند شما را ثابت قدم بدارد، بدان خداوند با کسی خویشاوندی ندارد، کسی که مرا انکار کند از من نیست، و سرنوشت او سرنوشت پسر نوح است. اما سرنوشت عمویم جعفر و فرزندان او، سرنوشت برادران یوسف است. نوشیدن آبجو (فقاع) حرام است اما نوشیدن شلماب (نوعی نوشیدنی) مانعی ندارد، و اما اموالتان را نمیپذیریم مگر اینکه پاکیزه شوند، هر کس میخواهد ارتباط بر قرار سازد و هر کس میخواهد قطع رابطه نماید، آنچه را که خدا به من داده بهتر از آن است که به شما داده است و اما ظهور فرج، مربوط به خدای متعال است و وقت گذاران دروغ گفتند . و اما سخن کسانی که مدعی شدند حسین علیه السلام کشته نشده ، کفر است و دروغ است و گمراهی. و اما در حوادث و رخدادهایی که پیش میآید به راویان احادیث ما رجوع کنید، زیرا آنان حجت من بر شما و من حجت بر آنان هستم .» درنتیجه وظیفه هدایت امت اسلامی بر عهده نواب عام حضرت ولی عصر (عجل الله فرجه) نهاده شده است. اما با وجود تاکید امام زمان (عجل الله فرجه) مبنی بر پایان عصر نیابت خاصه در بیان نورانی ایشان به آخرین نایب خاص خود "علی بن محمد سمری" در آخرین توقیع و نامهای که امام زمان (عجل الله فرجه) به چهارمین و آخرین نایب خاص خود، چند روز قبل از مرگاش نوشته است میباشد. متن نامه مذکور بدین شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم؛ ای علی بن محمد سمری! خداوند، اجر برادرانت را در عزای تو عظیم گرداند. به درستی که تو تا شش روز دیگر از دنیا میروی. پس به کارهای خود رسیدگی کن و به احدی وصیت مکن که پس از وفات، جانشنین تو شود.»[2]
و نیز امام حسن عسکری (علیه السلام) در بیانی نورانی در وجوب اطاعت از فقیهی که شرایطی خاص داشته باشد اینچنین فرمودند: «فَأَمَّا مَنْ کانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِینِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یقَلِّدُوهُ [3] هر فقیهی که نگهدارنده نفس ـ از انحرافات و لغزشها ـ و حفظ کننده دین و مخالف با هواهای نفسانی و مطیع امر مولای خویش باشد، بر عامّه مردم است که تقلیدکننده ـ و تابع ـ او باشند.» بااینحال گروهی از اهل سنت به نام صوفیه ادعای نیابت حضرت را داشته و معتقد هستند که شخصی به نام "جنید بغدادی" به دستور امام زمان (عجل الله فرجه) عهدهدار ولایت خاصه و هدایت امت اسلامی را به دستور مستقیم امام زمان (عجل الله فرجه) را داشته و بعد از خود هم مأمور بوده که مسلسلوار جانشینانی در این خصوص تعیین نماید. غافل از آنکه ادعای ایشان بدون مدرک و سند بوده و هیچ دلیلی برای ادعای خود ذکر نکردهاند و فقط اینگونه بیان میکنند و در بیان مساله اینگونه میگویند که: «سلسله گنابادی یکی از معروفترین رشتههای نعمت اللهیه که به ام السلاسل معروف است هست. رشته اجازه این سلسله مرتب به حضرت شاه نعمتالله ولی و از ایشان منتهی میشود به حضرت جنید بغدادی که از بزرگترین عرفا و درک زمان حضرت هادی (علیه السلام) و حضرت عسکری (علیه السلام) را نموده و چون زمان او مقارن با زمان غیبت صغرا امام زمان (عجل الله فرجه) بوده و اجازه ارشاد از طرف قرین الشرف حضرت قائم (عجل الله فرجه) نیز داشته، ازاینرو نزد عرفا به شیخ الطایفه و اول الاقطاب فی الغیبه معروف است.»[4]
پینوشت:
[1]. شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، اسلامیه، تهران، 1395 هجری قمری، چاپ دوم، ج2، حیث چهارم، باب ذکر التوقیعات الواردة عن القائم (علیه السلام)، ص 484
[2]. همان، باب 45، حدیث 45
[3]. امام حسن عسکری (علیه السلام)، التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری (علیه السلام)، مدرسه امام هادی، قم، 1429 هجری قمری، ص 300؛ عاملی حر، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، موسسه آل البیت علیهم السلام، قم، 1409 هجری قمری، ج 27، ص 131
[4]. جذبی هبه الله، راه هدایت و باب ولایت، تهران، حقیقت، 1381، چاپ چهارم، مقاله هشتم، صص 100 و 101
افزودن نظر جدید