توهم خلافت سه خلیفه

  • 1395/08/03 - 07:30

در منابع اهل‌سنت، چند حدیث جعلی در فضیلت ابوبکر و عمر از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که سبب شده است برخی متوهم شوند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در این روایات، به خلافت خلفای سه گانه اشاره کرده است. این درحالی است که روایات وصایت و خلافت حضرت علی (علیه السلام) متواتر می‌باشد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در منابع اهل سنت، احادیث اندکی در فضیلت ابوبکر و عمر از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که سبب شده است، برخی متوهم شوند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در این روایات، به خلافت شیخین و خلفای سه‌گانه اشاره کرده است.
در این مختصر به دو روایت اشاره کرده و به اشکالاتی که بزرگان اهل سنت بر این‌گونه روایات گرفتند، اشاره می‌کنیم:
البته واضح و مبرهن است که این روایات جزء مجعولات بنی‌امیه بوده، چرا که حتی برخی از بزرگان اهل سنت کتاب‌هایی در رد این‌گونه روایات نوشته و آن‌ها را ضعیف و جعلی خواندند.
ابن‌جوزی و البانی از آن دسته از علمای اهل‌سنت هستند که در کتاب‌های خود به نام «الموضوعات» و «سلسلة الاحادیث الضعیفة و الموضوعة» به جعلی بودن این روایات اشاره کرده و سبب ضعف آن‌ها را بیان کردند.
1) در روایتی از ابن‌عباس نقل شده است: «لَمَّا نَزَلَت إِذَا جَاءَ نَصرُ اللَّه وَ الفَتحُ، جَاءَ العَباس إِلَى عَلِيٍّ، فَقَال: قُم بِنا إِلَى رَسُولِ اللَّه، فَصَارَا إِلَى رَسُولِ اللَّه، فَسَأَلاهُ عَن ذَلِك، فَقَال: يَا عَبَّاس، يَا عَمَّ رَسُولِ اللَّه إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ أَبَا بَكرٍ خَلِيفَتِي عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ وَحيِهِ، فَاسمَعُوا لَهُ تُفلَحُوا، وَأَطِيعُوهُ تُرشَدُوا.[1] وقتی آیه «اذا جاء نصرالله و الفتح.[نصر/1] چون يارى خدا و پيروزى فرا رسد» نازل شد، عباس نزد حضرت علی (علیه السلام) آمد و به ایشان گفت: با من نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیا و از این آیه از او سؤال کنیم، که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «ای عمو! خداوند ابوبکر را خلیفه من از دین و وحی الهی قرار داده است، به سخن او گوش فرا دهید، تا رستگار شوید و از او پیروی کنید، تا رشد پیدا کنید.»
در خصوص این روایت، شوکانی در کتابش آورده است: «هذه الروایة، رواه الخطيب عن ابن‌عباس، مرفوعاً، و هو موضوع.[2] این روایت را خطیب از ابن‌عباس مرفوعا از رسول خدا نقل کرده است و این حدیث موضوعه است.» حدیث موضوعه حديثى است كه در آن قول، فعل و تقريرى به دروغ به پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) و نيز ائمه (عليهم السلام)[نزد شيعيان]، نسبت داده شود.
هم‌چنین ابن‌جوزی به سند این روایت ایراد وارد کرده است و گفته است که در سند این روایت، شخصی به نام عمر بن ابراهیم قرار دارد، که بنابر گفته دارقطنی شخصی کذاب و جاعل حدیث است.[3]
2) در روایتی دیگر که از جابر نقل شده است، آوردند که «قال عمر بن الخطاب ذات يوم لأبي بكر: يا خير الناس بعد رسول الله، فقال أبو بكر : أما إنك إن قلت ذاك فلقد سمعت رسول الله يقول: ما طلعت الشمس على رجل خير من عمر.[4] عمر بن خطاب روزی به ابوبکر گفت: ای بهترین مردم بعد از رسول خدا. ابوبکر در پاسخ گفت: تو این‌گونه می‌گویی، در حالی‌که من از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که گفت: آفتاب بر مردی که بهتر از عمر باشد، طلوع نکرده است.»
در مورد این روایت، البانی گفته است، به‌خاطر وجود شخصی به نام عبدالرحمن بن اخی بن منکدر که در سلسله روایت وجود دارد، این روایت موضوعه است و قابل استناد نیست.[5]
در ثانی لازمه‌ی پذیرش این روایت این است که عمر، از ابوبکر و حتی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هم برتر باشد، که این امر را هیچ مسلمانی پذیرا نیست.
ثالثا: این حدیث با احادیث جعلی و موضوعه‌ی افضلیت ابوبکر تناقض دارد. احادیثی هم‌چون «خیرالناس بعد رسول الله ابوبکر، ...[6] بهترین مردم بعد از رسول خدا ابوبکر است.»
سوالی که مطرح می‌شود این است که چه‌طور برای اثبات خلافت خلفای سه‌گانه به این‌گونه روایاتی که دارای نقص و اشکالات سندی و دلالی است، استناد می‌کنید، ولی به روایات کثیره و متواتری که در شأن و منقبت حضرت علی (علیه السلام) صادر شده، اعتنایی نمی‌کنید؟ آیا خلافت با این چند روایت مجعول ثابت می‌شود، ولی با روایات صحیح السند و متواتر به اثبات نمی‌رسد؟

پی‌نوشت:

[1]. تاریخ مدینة دمشق، ابن‌عساکر، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج30، ص225
[2]. الفوائد المجموعة فی الاحادیث الموضوعة، شوکانی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ص50، کتاب الفضائل، ح867
[3]. الموضوعات، ابن جوزی، دارالکتب العلمیة، بیروت:ج1، ص316
[4]. تارخ مدینة دمشق، ابن‌عساکر، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج44، ص193
[5]. سلسلة الاحادیث الضعیفة و الموضوعة، البانی،مکتبة المعارف، ریاض: ج3، ص533، ح1357
[6]. تاریخ مدینة دمشق، ابن‌عساکر، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج44، ص197

نویسنده: محمد یاسر بیانی

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.