نقد «من زئوس هستم» منشور کوروش!

  • 1395/08/02 - 01:08
زئوس می‌گوید: کوروش در منشور خود گفته همه مردم در پرستش خدای خود آزادند. باید گفت: طبق قانون منطقی اجتماع ضدین محال است. خدا پرستی و بت پرستی ضد هم‌دیگر هستند؛ احترام به بت پرستی، در واقع توهین به یکتاپرستی می‌باشد، و به رسمیت شناختن بت‌ها و خدایان دروغین، بی احترامی به خدای یگانه است؛ چگونه ممکن است انسان در آن واحد هم یکتاپرست باشد و هم دوست‌دار و مدافع بت‌پرستی؟

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در نظم نوین جهان که توسط انسان‌هایی پلید برنامه‌ریزی می‌شود، برخی از جوانان کشورهای غربی به سمت الحاد و عدم باور به خدا پیش می‌روند. خطر رواج این تفکر که سابقۀ هزاران ساله دارد بر کسی پوشیده نیست. این اولین بار نیست که ملحدین، ترویجِ افکار خداناباوری می‌کنند؛ در صفحات تاریخ می‌خوانیم که در زمان امام صادق (علیه‌السلام) شخصی مانند ابن ابی العوجاء (که به لحاظ علمی فردی قوی بوده است) در مسجد پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌نشسته و افکار و آراء باطل خویش را ترویج می‌کرد. امام صادق (علیه‌السلام) با تجهیز علمی اصحابی مانند هشام بن حکم و مفضل‌بن‌عمر به شبهات بی‌اساس این فرد جواب‌هایی مستدل و متقن می‌دادند. این شیوه برخورد امام صادق(علیه‌السلام) با ملحدین به ما می‌آموزد، مؤمنین باید اعتقاد خود را از راه عقل به دست آورند تا کسی به راحتی آن‌ها را فریب ندهد و اعتقادات آنان را متزلزل نسازد و جواب‌هایی فاخر برای شبهات آنان داشته باشند.

در شبکه‌های مجازی افراد ملحدی با نام آتئیست اقدام به انتشار افکار پلید و مادی‌گرایانه خود کرده و بر روی افکار پاک بعضی از جوانان تأثیرات مخربی می‌گذارند. یکی از راه‌های پلید آنان که ظاهرا سرمایه‌گذاری مالی بسیار قوی پشت این مسئله می‌باشد کلیپ‌های انیمیشن «من زئوس هستم» می‌باشد.
از جمله کلیپ‌هایی که در این نوشته مورد بررسی و نقد قرار خواهد گرفت کلیپ 218 می‌باشد؛ تمامی کلیپ‌های موجود زئوس از روش‌هایی غیرعلمی مانند بدون سند و دلیل صحبت کردن، بازی با الفاظ و مغلطه‌کاری و ...  برای رسیدن اهداف شوم خود استفاده می‌کند، در این کلیپ نیز زئوس که بارها دیده‌ایم با دید ملی‌گرایی و کوروش پرستی صحبت کرده است، بر گفته‌های خود مهر صحت نهاده و سخنان آقای دکتر دینانی را مصادره به مطلوب می‌کند. و تأییدی بر حرف‌های خود می‌داند.
نکته: سخنان دکتر دینانی مورد بحث ما نمی‌باشد. و فقط صحبت‌های شخص زئوس و نتیجه‌گیری وی را مورد نقد و بررسی قرار خواهیم داد.

نقد بررسی:
1. زئوس می‌گوید: این‌که کوروش در منشور خود گفته همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند، سابقه نداشته تا این عصر و الی آخر.  در جواب باید گفت: طبق قانون منطقی اجتماع ضدین محال است. خدا پرستی و بت پرستی ضد هم‌دیگر هستند؛ احترام به بت پرستی، در واقع توهین به یکتاپرستی می‌باشد، و به رسمیت شناختن بت‌ها و خدایان دروغین، بی احترامی به خدای یگانه است؛ چگونه ممکن است انسان در آن واحد هم یکتاپرست باشد و هم دوست‌دار و مدافع بت‌پرستی؟ هرگونه به رسمیت شناختن بت‌پرستی، کمک به فراگیر نشدن یکتاپرستی در جهان است. در نتیجه خیانت به یکتاپرستی و خیانت به بشریت است.

2. از حیله‌گری‌های که در ترجمه منشور شده است نباید چشم پوشی کرد؛ می‌دانیم که قسمت زیادی از مطالبی که در مورد کوروش گفته شده و ترجمه‌هایی که از منشور کرده‌اند، درست نیست، و بیشتر سخنان منسوب به کوروش، توسط دستگاه رژیم سابق جعل شده است.(شما می‌توانید لینک سه ترجمه معتبر را در آدرس زیر پیدا کنید.)[1]

3. روشن است که کورش هخامنشی، بت مردوک را پرستش می‌نمود؛ چون اگر دقت کنیم می‌بینیم که سخنان کورش دربارۀ مردوک بسیار فراتر از احترام است و به ستایش و نیایش و پرستش انجامیده و حتی به ترویج و تحکیم معبد مردوک رسیده است. در منشور منسوب به کورش هخامنشی، وی بارها از مردوک خدای خدایان ساختگی و دروغین مردم بابیلون (بابِل) نام برده و او را ستوده است. کوروش مردوک را پادشاه آسمان و زمین معرفی می‌کند، او را ناظر بر خود می‌داند، می‌گوید از این‌که برخی از مردم بابیلون خدایانی دیگر را پرستش می‌کنند خشمگین است. کورش می‌گوید که این پادشاهی هدیه‌ای از جانب مردوک است و مردوک از او راضی است. وی می‌گوید که همواره به دنبال پرستش و نیایش مردوک بوده؛ خود را برگزیده وی می‌داند. مردوک به او پیروزی عطا کرد. کوروش وی را سرور بزرگ خود معرفی می کند. مردوک به کوروش برکت می دهد و کوروش از او بسیار می‌ترسد.[2]

4. آیا کورش برده‌داری را لغو کرد؟ در بند بیست و ششم منشور کورش‌بزرگ آمده؛ « برای مردم بابل ........ که بر خلاف خوا[ست خدایان] یوغی بر آنان نهاده بود که شایسته‌شان نبود، خستگی‌هایشان را تسکین دادم (و) از بندها (؟) رهایشان کردم.» او می‌گوید: یوغی بر مردم بابل نهاده شده بود و من آن‌ها را از این یوغ آزاد ساختم. اما به راستی مردم بابل همگی برده بودند؟ واضح است که چنین نبود و منظور از یوغ، حکومت ستمگر بابل بود.
گرچه بر هر منصفی روشن است که کورش‌بزرگ، مردم بابل را از یوغ حاکمان بابلی خلاص نموده ولی آنان را زیر یوغ خود کشید. چه این‌که در بند 13 و 14 از استوانه آمده است: «او (مردوک) سرزمین گوتی (و) همه سپاهیان مادی را در برابر پاهای او (=کورش) به کرنش درآورد و همه مردمان سرسیاه (=عامه مردم) را که (مردوک) به دستان او (=کورش) سپرده بود، به دادگری و راستی شبانی کرد.» روشن است که مردمان در برابر پاهای کورش به خاک می‌افتند و نیز کورش‌بزرگ، شبانِ (چوپانِ) مردم نامیده شده است و این یعنی همگان هم‌چون گوسفندان تحت اختیار کورش‌بزرگ بوده‌اند. در بند هجدهم نیز آمده است که مردمان همگی پاهای کورش را بوسیدند و در برابرش کرنش کردند. در بند 30 نیز آمده است که مردم از اقصی نقاط جهان، باج‌هایی بسیار سنگین برای کورش آوردند و در برابرش به خاک افتادند. این یعنی کورش‌بزرگ، مردم بابل را از ستم پادشاه آن‌جا رهایی بخشید و همه‌ی آنان را برده‌ی خود ساخت.[3]

5. اولا؛ در میان تاریخ‌نویسان و باستان‌شناسان کشور، کسی نیست که روز هفتم آبان را به عنوان روز جهانی کوروش بزرگ جدی بگیرد و دلیل و سندی بر صحت این روز بیاورد.[4] ثانیا؛ چرا برخی از فرزندان کوروش بزرگ 29 اکتبر مصادف با 7 آبان سالروز آزادی یهودیان از اسارت حکومت بابیلون(که حاصل رفتارهای زشت خودشان بود) را جشن می‌گیرند!؟ در مقابل چرا یهودیان روز پوریم (سال‌روز قتل عام مردم ایران) را جشن می‌گیرند!؟[5]

پی‌نوشت:

[1]. مقاله‌ای در همین سایت؛ حیله‌گری در ترجمه‌ی منشور کورش.
[2]. مقاله‌ای در همین سایت؛ کورش هخامنشی و پرستش مردوک.
[3]. مقاله‌ای در همین سایت؛ آیا کورش برده داری را لغو کرد؟
[4]. مقاله‌ای در همین سایت؛ جایگاه روز جهانی کوروش در بین زرتشتیان.
[5]. مقاله‌ای در همین سایت؛ روز کوروش یا روز یهود!

تولیدی

دیدگاه‌ها

عجب ... اینکه در مملکتی بگویند همه در پرستش خدای خود آزادن ، چه ربطی به این داره که یک آدم همزمان بت پرستی و خدا پرستی اختیار کنه ؟؟ خب گروهی این و گروهی آن . نه اینکه یکنفر هم این و هم آن . و اینکه چرا تعجب کردین ؟ مگر در زمان حال نیز این موضوع مشهود و منطقی نیست . از دید پایه های اعتقادی مسلمان بر توحید خداوند و اعتقادی مسیحی بر تثلیث ، آیا در ایران مسلمان با مسحی همسایه نیست ؟ مراوده ندارد ؟؟ حتی در بین مسلمانان هم اختلاف فاحش اصول دینی بین شیعه بر سر امامت و خلافت با مسلمان سنی ندارند ؟؟ و از همه مهمتر در خود قرار همزیستی و رستگاری بین مسلمان و مسیحی و یهودی با اون همه اختلافات فاحش عقیدتی ، سفارش نشده ؟؟؟ لطفا توضیح دهید ... با تشکر

سلام. سیاست استعمارگران این است که مردم را در جهل و خرافات نگه میدارند تا بتوانند بر آنان حکومت کنند. کورش وقتی به بابل رسید، اعلام کرد که من مردوک (گوساله) را میپرستم. و او را خدای خود میدانم. حال، او یا راست گفت (که در این صورت گوساله پرست بود) و یا دروغ گفت که در این صورت، قصدش این بود که مردم را در جهل و خرافات نگه دارد.

کوروش در زمانه ای که هر پادشاه احترامی به دین و علایق سرزمین مغلوب شده در جنگ نمی گذاشت حتی نحوه پرستش آنان را گرامی داشت مقایسه با فاشیست و نازیسم

کوروش به عقائد کسی احترام نمی‌گذاشت الّا اینکه سود و منفعتی برایش داشته باشد. اما اگر منفعت در بی‌احترامی به ادیان بود، هیچ احترامی به ادیان نمیگذاشت. ببینید در همان منشور مشهور، کوروش به عقائد دینی نبونید می‌گوید: یاوه! اما جایی که برایش سود داشت مردم را به گوساله پرستی تشویق میکرد. کوروش تلاش میکرد مردم را در خرافات نگه دارد تا بتواند بر آنان حکومت کند.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.