رشد و نمو یزید در کانون‌های تربیتی مسیحیت

  • 1395/07/27 - 18:04
تاریخ نگاران اسلامی معتقدند که یزید بن معاویه در عنفوان کودکی و جوانی در کلیسا و دیر مسیحیان به سر برده و افکار و اخلاق فاسدشان باعث شد که یزید تحت تاثیر باشد؛ چرا که در این مکان‌های به ظاهر عبادی، فساد و فحشاء و بی بندوباری موج می زد که از نظر مسیحیان ممنوع نبود، و کسانی‌که به آنجا رفت و آمد داشتند خواه ناخواه آلوده می‌شدند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اکثر مورخان اسلامی بر این باورند که یزید بن معاویه عموماً عمر خود را در دیرهای مسیحیان و نصارا، که آن روزها حکم ستون پنجم را داشتند، به‌سر برده است و روزگار خویش را با لهو و لعب می‌گذرانیده، لذا طبیعی است که از ارباب و صاحبان این دیرها و معابد تعلیمات و دستوراتی را نیز می‌گرفت و عجیب این است که به گفته‌ی بسیاری از محققان و اندیشمندان فرق و مذاهب اسلامی و حتی ادیان دیگر، این مراکز عبادت و انزوا، سبب رواج فحشاء و شراب‌خواری و بی‌بندوباری در جهان اسلام بود. در این اماکن نصارا، آن روز که یزید به آن‌جا پناه می‌برد، هرزگی و عیاشی و مسائل غیر اخلاقی ممنوع نبود و خواه ناخواه این مراکز که به‌عنوان محل عبادت و ... بود، تبدیل به مراکز فساد و فحشاء می‌گردید. لذا اگر در کتب تاریخی سیری کوتاه داشته باشیم، قطعاً مطالب جالب و خواندنی در وصف این مفسد فی الارض خواهیم یافت.
مثلاً بلاذری در کتاب خود می‌نویسد: «معاویة بن ابی‌سفیان، لشکر انبوهی برای جنگ با رومیان، به سمت کشور روم فرستاد و سفیان بن عوف را به فرماندهی آن لشکر، منصوب کرد و یزید پسر خود را نیز دستور داد که جنگجویان را همراهی کند. دشواری راه بر یزید سنگین آمد و در بین راه مریض شد، پدرش دستور داد که او در –دیر مرّان- بماند و با لشکر نرود، یزید ماند و در آن‌جا با معشوقه خود ام کلثوم به خوش‌گذرانی پرداخت. اتفاقاً جنگ‌جویان را پس از آن، گرسنگی و مرض شدید عارض شد و یزید چون آن احوال را شنید این اشعار را سرود:
                     «ما ان ابالی بما لاقت جموعهم.................. بالغذقذونه من حمّی و من موم
                     اذا اتکات علی الانماط فی غرف................... بدیر مرّان عندی ام کلثوم.[1]
از این‌که سپاهیان را در –فرقدون- گرسنگی و تب و درد ملاقات کرده است، من چه باک دارم، در حالی‌که بر بالش‌های مرتفع در دیر-مرّان- تکیه می‌زنم و ام کلثوم کنار من است.»
از قرائنی که دلالت دارد بر این‌که یزید تحت تاثیر افکار مسیحی بوده، شعر معروف اوست که در هنگام نوشیدن شراب سروده بود:
                    «فان حرّمت علی دین احمد.................. فخذها علی دین المسیح بن مریم.[2]
اگر شراب در دین محمد حرام است، تو آن را بر دین مسیح بگیر و بیاشام.»
لذا انس گرفتن یزید بن معاویه در این دیرهای مسیحیت، به‌خاطر دو عامل مهم بوده:
اول این‌که مادرش از قبیله –کلبیه- بوده که قبلاً مسیحی بودند، پس عقائد و افکار آنان به سختی از فکر و ذهن آن‌ها محو می‌شد.
دوم این‌که معاویه بسیار علاقمند بود که برای یزید معلم مسیحی برگزیند. پس، از این دو عامل مهم نتیجه‌گیری می‌شود که انس و الفت یزید با کانون‌های تربیتی مسیحیت بی‌ربط نبوده.
نویسنده مشهور عرب عبدالله علائلی در کتاب خود می‌نویسد: «شاید عجیب به‌نظر آید، اگر تربیت یزید را تربیت مسیحی بدانیم، به طوری‌که از تربیت اسلامی و آشنایی با فرهنگ اسلامی دور بوده باشد و شاید خواننده تا حدّ انکار از این معنا تعجب کند، ولی بدانیم که یزید از طرف مادر از قبیله –بنی کلب- بود که پیش از اسلام دین مسیحی داشتند، تعجب نخواهیم کرد...»[3]
هم‌چنین مسعودی صاحب کتاب مروج الذهب در کتاب خود می‌نویسد: «این‌که یزید بن معاویه، «اخطل» شاعر مسیحی را وا داشت که انصار را هجو کند و نیز سپردن تربیت پسرش به یک نفر مسیحی که مورخان، به‌اتفاق آن را نقل کرده‌اند، ریشه در همین تربیت مسیحی وی داشته است.»[4]
لذا یزید در واقعه‌ی تلخ عاشورا برای مقابله با امام حسین (علیه السلام)، عبیدالله بن زیاد را با راهنمایی مستقیم «سرجون رومی» برگزید؛ سرجون ابتدا غلام معاویه بود که بعدها به‌خاطر نشان دادن لیاقت و قابلیت، رئیس خزانه‌داری و مشاور مخصوص معاویه گردید. طبری در کتاب خود می‌نویسد: «این شخص با نقشه ماهرانه و طبق نامه‌ای جعلی از طرف معاویه که مرده بود، یزید را فریب داد و عبیدالله بن زیاد را حاکم کوفه قرار داد و آن واقعه تلخ و جانسوز عاشورا به‌وقوع پیوست.»[5]
سؤالی که مطرح است این است که فرمان معاویه مبنی بر ولایت عبیدالله بن زیاد در کوفه در نزد این مسیحی چه‌کار می‌کرد؟ آیا فرمان معاویه نباید نزد یزید نگهداری می‌شد؟ این نامه دست سرجون چه می‌کرد؟
نتیجه این‌که همه این حالات یزید نشات گرفته از تربیت مستقیم مسیحیت روی این شخص فاسد بوده، که در مدت سه سال حکومت خود چه فجایعی را به‌بار نیاورد، و جای تعجبی هم ندارد که او این‌گونه رفتار کند، چرا که به قول معروف دود از کنده بلند می‌شود.

پی‌نوشت:

[1]. انساب الاشراف، بلاذری، دارالفکر، بیروت، لبنان، تحقیق سهیل زکّار، (1417ق)، ج4 ص3.
الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، دارالفکر، بیروت، لبنان، ذکر غزوه قسطنطنیه، ج3 ص227.
معجم البلدان، یاقوت حموی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، (1399ق)، ص534.
[2]. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج3 ص317.
[3]. سموالمعنی فی سموالذات، عبدالله علائلی، مکتبه دار التربیه، بیروت، لبنان،(1998م)، ص58.
[4]. مروج الذهب، مسعودی، دارالهجره، قم، ایران، (1409ق)، ج1 ص452.
[5]. تاریخ طبری، طبری، دارصادر، بیروت، لبنان، ج4 ص264.

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام با تشکر این مطلب در کانال https://telegram.me/terorkor منتشر شد

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.