مرگ در دیدگاه عرفان حلقه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ باور مؤسس فرقهی حلقه پیرامون لحظهی مرگ بر این استوار است که سختیها و سکراتی برای آدمی در حین مرگ وجود نداشته و همهی انسانها به راحتی جان میدهند. شواهدی که وی برای این باور غلط اقامه میکند، به زعم خودش کاملا تجربی و ناشی از ارتباطاتی است که با ارواح در جلساتی موسوم به تشعشع دفاعی داشته است. اما این سخنان نهتنها مستندات دینی ندارد، بلکه در تعارض کامل با دین است. یکی از دغدغههای بنیانگذار فرقهی حلقه، آسانسازی مرگ برای پیروانش میباشد تا از این رهگذر افراد را به سوی اباحهگری سوق دهد. سخنان ناروای طاهری در اطراف معاد، که بخشی از آنان در این گفتار، پیرامون لحظهی جان سپردن آدمی آمده است دارای فرجام نامطلوبی برای پیروانش میباشد و از آن حیث که کیفیت جانسپاری انسانها، اعم از مؤمن و غیرمؤمن را یکسان پنداشته است، سرانجامی جز میل یارانش به اباحهگری را در پی ندارد.
این در حالی است که ارائه تصور صحیحِ دینی و بدون افراط و تفریط از مرگ، نقش بسزایی در اصلاح فرد و جامعه و نیز دنیا و عقبی فرد خواهد داشت.
طاهری در مورد آسانسازی مرگ با اشاره به اصیل و صحیح بودن تجربههای شخصی خود و تفوّق آنان بر آموزههای دینی، اشاراتی به غیر واقعی بودن اعتقادات اسلامی کرده و گفته است: «این ماجرائی که عده زیادی دچار ترس و وحشت شدند از مرگ، از شب اول قبر، از فشار قبر و از لطف الهی ناامید شدند و نسبت به خدا دچار آن سوء تفاهمات شدند، اینجا این تجربه، برای آنها نشان خواهد داد که اینطوری نیست.»[1]
رهبر عرفانوارهی حلقه با جایگزین کردن تجارب شخصی به جای نصوص وحیانی در مورد مرگ گفته است: «تجربهای که از تشعشع دفاعی به دست آوردیم و صحبت با هزاران هزار کالبد ذهنی که تاکنون که از آنها من، این سؤال را پرسیدم که آیا لحظۀ جدائی لحظۀ تلخی بوده؟ از کالبدهای ذهنی که در انفجار، آتشسوزی، سوانح و مواردی که به نظر ما خیلی سخت میآید، حتی یک مورد هم نشنیدم که یک کالبد ذهنی، گفته باشند که آی وای، مرگ ما سخت بود، حتی یک مورد.»[2]
وی در جای دیگری گفته است: «صرف نظر از این که چگونه، کجا و بر اثر چی، مرگ اتفاق بیافتد، لحظۀ جدایی، شیرینترین لحظه است. حالا ما میگوییم خیلی بدجان داد، بد مرد، ببینید که چه کرده بود که اینطوری مرد و خلاصه صحبت از مرگ بد میکنیم در حالیکه مرگ بد نداریم، همهاش شیرینی، آزادی و رهائی است.»[3]
در قرآن کریم و روایات معصومین (علیهمالسلام) از راحتیِ[4] جان سپردن مؤمنین و سختی جان دادن کفّار و افراد گنهکار سخن به میان آمده است. که در اینجا به بخش مختصری از سختی جان دادن گنهکاران اشاره میکنیم.
الف) قرآن کریم میفرماید: «وَلَوْ تَرَىٰٓ إِذْ يَتَوَفَّى ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ ۙ ٱلْمَلَٰٓئِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَٰرَهُمْ وَذُوقُوا۟ عَذَابَ ٱلْحَرِيقِ[انفال/50] و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ)، جانشان را میگیرند و بر صورت و پشت آنها میزنند و (میگویند:) بچشید عذاب سوزنده را (به حال آنان تأسف خواهی خورد)!» و همچنین میفرماید: «وَلَوْ تَرَىٰٓ إِذِ ٱلظَّٰلِمُونَ فِى غَمَرَٰتِ ٱلْمَوْتِ وَٱلْمَلَٰٓئِكَةُ بَاسِطُوٓا۟ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوٓا۟ أَنفُسَكُمُ ۖ ٱلْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ ٱلْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ غَيْرَ ٱلْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ ءَايَٰتِهِۦ تَسْتَكْبِرُونَ.[انعام/93] و اگر ببینی هنگامی که (این) ظالمان در شداید مرگ فرو رفتهاند، و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان میگویند: «جان خود را خارج سازید! امروز در برابر دروغهایی که به خدا بستید و نسبت به آیات او تکبّر ورزیدید، مجازات خوارکنندهای خواهید دید»! (به حال آنها تأسف خواهی خورد).» و همچنین «كَلَّآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلتَّرَاقِىَ* وَقِيلَ مَنْ ۜ رَاقٍۢ* وَظَنَّ أَنَّهُ ٱلْفِرَاقُ* وَٱلْتَفَّتِ ٱلسَّاقُ بِٱلسَّاقِ[القیامة/26-29] چنین نیست (که انسان میپندارد! او ایمان نمیآورد) تا موقعی که جان به گلوگاهش رسد و گفته شود: «آیا کسی هست که (این بیمار را از مرگ) نجات دهد؟! و به جدائی از دنیا یقین پیدا کند، و ساق پاها (از سختی جاندادن) به هم بپیچد!»
ب) در روایات نیز به این امر مهم اشاره شده است: «امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: هرکه دوست دارد خداوند عزّوجلّ سکرات مرگ را بر او سبک گرداند، باید به خویشانش رسیدگی و به پدر و مادرش نیکی کند. اگر چنین کند، خداوند عزّوجلّ سختیهای مرگ را بر او آسان گرداند و در زندگیش هرگز به ناداری نیفتد.»[5] و «امام علی (علیهالسلام) میفرماید: مرگ را سختیهایی است دشوارتر از آنکه در وصف گنجد یا با خِردهای مردم جهان سنجیده شود.»[6]
و همچنین در روایتی رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «اگر [کسی] با دوستان ما دشمن باشد و با دشمنان ما دوست و القاب مخالفان ما را بر خود نهد... پس ملک الموت به او گوید: ای نابکارِ کافر! دوستان خدا را به دشمنان او واگذاشتی! امروز آنان کمترین کاری نمیتوانند برایت انجام دهند و هیچ راه گریزی نداری. پس چنان عذابی به او رسد که اگر کمترین آن در میان ساکنان دنیا تقسیم شود، همگی آنان را نابود میسازد.»[7]
مطابق با آموزههای دینی، جانسپاری انسانهای صالح و طالح هرگز یکسان نمیباشد. مؤمن به حکم «چون به جان دادن رسد فرمان مرا، نیم جو ارزد جهانی جان مرا» با اشتیاق و به دور از رنج، ساحت دنیایی را ترک کرده و رهسپار عالم برزخ میشود و انسانهای تبهکار با رنج و سختی و عذاب جان به جان آفرین تسلیم میکنند.
پینوشت:
[1]. جزوهی ترم هفتم، محمد علی طاهری، دوره تشعشع دفاعی و مستری، ص 224.
[2]. جزوهی ترم هفتم، ص 224 و 225.
[3]. همان، ص 224.
[4]. در روایات اسلامی جان دادن مؤمن به «نوشیدن آب خنک در روز تابستانی»، «دسته گل خوشبو» و ... تشبیه شده است.
[5]. میزان الحکمة، محمدی ری شهری، نشر دارالحدیث، ج 11، ص 127.
[6]. همان، ص 126.
[7]. همان، ص 101.
برای اطلاع بیشتر به؛ سایت نجات از حلقه مراجعه فرمایید.
افزودن نظر جدید