وجود اسرائیلیات در کتب اهل سنت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با مطالعه منابع و کتابهای روایی و تفسیری اهل سنت، به روایاتی برمیخوریم که در اصطلاح علمای علم حدیث، آن را اسرائیلیات میخوانند. «اسرائیلیات»، اصطلاحی در علوم اسلامی، بهویژه در زمینه تفسیر و علوم حدیث است. این روایات، از نوع قصص و مفاهیم است که در قرآن و از احادیث نبوی نیست، بلکه از تعالیم و کتب امتهای پیشین بهویژه یهود (بنیاسرائیل) و مسیحیت (نصاری) وارد روایات اسلامی شدهاند.
در آیات قرآن، تغییر در کلام بهصورت مغرضانه (که اسرائیلیات نیز از مصادیق آن هستند) از ویژگیهای کلی یهودیان شمرده شده است. واسطه انتقال اسرائیلیات به مسلمانان را حِمیَریان یهودی شده و سپس تازه مسلمانانی چون کعب الاحبار، عبدالله بن سلام، وهب بن منبّه، تمیم بن اوس داری، و ابوهریره میدانند. اسرائیلیات، حاصل جریانی است از داستانسرایی، اسطوره پردازی و وجوهی دیگر از تعالیم غیر اسلامی که بهویژه در سدههای نخست اسلام صورت پذیرفته و بیشتر، توسط یهودیان تازه مسلمان یا مسلمانانی صورت گرفته که برای تکمیل و رفع برخی ابهامات قصص قرآنی، از کتب عهد عتیق یهودیان استفاده نمودهاند. اگرچه برخی معتقدند که بخش اعظم آن توسط یهودیان مغرضی انجام یافته است، که به دروغ اظهار مسلمانی نمودهاند.
ابن خلدون مورّخ نامی اهلسنّت میگوید: «تفاسیر اهلسنت سرشار از اسرائیلیات گشت و مفسّران نیز سهلانگاری نموده و در کتابهای تفسیری سخنان اینها را نقل کردند، در حالیکه تمام گفتههای آنان، برگرفته از تورات و یا مطالبی بیاساس و دروغ بوده است.»[1]
ابن کثیر نیز پس از نقل روایتی از کعبالاحبار، یهودی تازه مسلمان مینویسد: «تمام این گفتهها برگرفته از کعبالاحبار است که در زمان خلافت عمر، مسلمان شد و از کتابهای قدیمی یهود، برای عمر نقل حدیث میکرد و عمر هم به سخنان وی گوش میداد و هم به مردم اجازه میداد، که به گفتههای وی گوش فرا دهند و کعبالاحبار آنچه از مطالب بیپایه و اساس داشت برای مردم نقل میکرد، با اینکه مسلمانان به سبب فرهنگ غنی اسلام، حتّی به یک حرف این یهودی نیاز نداشتند.»[2]
پینوشت:
[1]. مقدمة ابن خلدون، ابن خلدون، دارالقلم، بیروت، ج 1، ص 439.
[2]. تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، دارالفکر، بیروت، ج 4، ص 18.
افزودن نظر جدید