بررسی تئوری جذب

  • 1395/05/18 - 12:49
«تئوری راز» که از آن به «قانون جذب» هم یاد می‌شود، موضوعی است که امروزه در همه جای دنیا از آن سخن می‌گویند. سخن‌رانان، روان‌شناسان، فیلم‌سازان، نویسندگان و... این موضوع را به بحث گذاشته‌اند و ضمن تبلیغ آن، از این ایده، همچون قانونی مسلّم دفاع می‌کنند. این مفهوم با نام‌های جذب، قانون جذب، تکنولوژی فکر، راز، قدرت تفکر، قانون راز و گاهی...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «تئوری راز» که از آن به «قانون جذب» هم یاد می‌شود، موضوعی است که امروزه در همه جای دنیا از آن سخن می‌گویند. سخن‌رانان، روان‌شناسان، فیلم‌سازان، نویسندگان و... این موضوع را به بحث گذاشته‌اند و ضمن تبلیغ آن، از این ایده، همچون قانونی مسلّم دفاع می‌کنند. این مفهوم با نام‌های جذب، قانون جذب، تکنولوژی فکر، راز، قدرت تفکر، قانون راز و گاهی با نام تجسم خلاّق بر سر زبان‌هاست. نکته قابل‌توجه در باب قانون جذب این است که در بسیاری از کتاب‌ها و کارگاه‌ها این ایده به‌عنوان یک مرام معنوی و عرفانی به دیگران آموزش داده می‌شود و بانام حیات معنوی، زندگی عرفانی، اتصال با نیروهای الهی تبلیغ می‌شود.
قانون جذب به گفته مروّجان آن بدین شرح است: «عمل تجسم، تو را به هر چه بخواهی متصل می‌کند. تجسم خواسته‌ها، نیروی مغناطیسی ایجاد می‌کند و این نیرو، خواسته‌ات را به‌سوی تو جذب می‌کند. این قانون همان قانون جاذبه‌ی عمومی است، اما در حیطه افکار. قانون جذب می‌گوید: تمام چیزهایی که ما تصور می‌کنیم، به‌سوی ما جذب می‌شوند.[1]
تجسم از دنیایی که می‌بینی واقعی‌تر است، چون دنیایی که می‌بینی از تجسم و باور تو ناشی شده است.[2] تو همه چیز را به‌سوی خود جذب می‌کنی: مردم، شغل، اوضاع زندگی، وضع سلامتی، ثروت، شادی، ماشینی که بر آن سوار می‌شوی و اجتماعی که در آن زندگی می‌کنی؛ مثل آهن‌ربا همه‌ی این‌ها را به‌سوی خویش جذب می‌کنی. به هرچه فکر کنی، همان اتفاق می‌افتد. تمام زندگی تو تجلی افکاری است که در ذهنت جریان دارند[3]».
مطالب یاد شده فقط بخشی از گفته‌ی رهبران جذب در باب این فرضیه است.
تاریخچه تئوری راز:
به گفته مدافعان فرضیه‌ی جذب، بزرگان تاریخ نه فقط این فرضیه را قبول داشته‌اند، بلکه از آن بهره می‌گرفته‌اند و اساساً رمز موفقیت علما، دانشمندان و حکمرانان، کشف همین راز بوده است. البته مدافعان فرضیه، پا را از این فراتر گذاشته، ادعا می‌کنند که بزرگان «این راز» را کتمان می‌کردند.
امروزه مروجان این تئوری در کشور ما، درصدد بومی‌سازی آن هستند و در موارد متعددی آیه‌ها و احادیث را دستاویز قرار داده‌اند و اصرار دارند به‌طور کامل این فرضیه را با متون قرآنی و روایی سازگار نشان دهند.
قبل از موج جدیدِ قانون جذب در جهان، در سال ۱۹۰۶ ویلیام والکر اتکینسون در کتاب خود با نام «قانون جذب در جهان تفکر» این ایده را مطرح کرد[4]. وی در کتابش ایده‌ جذب را ناظر به تحلیل فیزیکی تفکر مورد بحث قرار داد و به صورتی که در فیلم راز آمده، از قانون جذب دم نزد.
مهم‌ترین مزیت قانون جذب، توجه زیاد به مفهوم کلیدی «امید» است. این مفهوم ازآنجاکه به نشاط، طراوت و بالندگی روحی ختم می‌شود، ارزشمند و مفید است. ولی این فرضیه اشکالات فراوانی دارد که چند نمونه از آن عبارت است از:
۱. عمومیت نداشتن: در قانون جذب ادعا می‌شود برای دستیابی به اهداف فقط دو شرط لازم است: نخست، طلب کردن و دوم، تجسم ذهنی بر مطلوب[5]. باکمی دقت معلوم می‌شود در حقیقت این دو یک چیزند؛ زیرا کسانی که طبق روش جذب، دست به تصویرپردازی ذهنی می‌زنند، از قبل هدف‌گذاری داشته‌اند و این شرط (طلب) قبل از هر تصویرپردازی یا  هم زمان با آن موجود بوده است. همچنین باید این پرسش را کرد که، تئوری جذب چند درصد قابلیت تحقق دارد؟ آیا کسی که با زبان انگلیسی ناآشناست، می‌تواند با نشستن در کنج خانه و تصور یادگیری کلمات و اصطلاحات زبان انگلیسی، به این زبان مسلط شود؟ و مواردی که عوامل دیگری غیر از قانون جذب در ایجاد آن‌ها دخالت دارد (مانند پول‌دار شدن از راه ارث یا خرید ماشین از طریق وام)، استنادشان به قانون جذب غیرمنطقی و ناموجه است.
۲. انسان‌محوری و آمال پروری: آنچه در قانون جذب اهمیت دارد، طلب خوب است نه مطالبه‌گر خوب؛ یعنی از آن روی که تربیت انسان الهی در جذب مطرح نیست، هرکس هدفی را انتخاب کند، صرف‌نظر از اینکه هدف الهی باشد یا شیطانی، آن هدف در قالب یک ارزش در کائنات ایجاد می‌شود و مطالبه‌گر به هدف خود دست می‌یابد. قائلان معتقدند «مهم نیست تو خوب یا بد باشی؛ مهم نیست چیزی بخواهی که در ذات خود خوب باشد یا نباشد، بلکه مهم خواست و طلب توست...».
قانون جذب محصول  تفکر اومانیستی (انسان‌مداری) در غرب است که در پی آن، دین و وحی از صحنه اجتماع کنار گذاشته شد و همه‌چیز با محور میل و خواستِ آدمی ارزش پیدا کرد. نکته جدیدی که در تئوری راز اضافه شده، این است که نه فقط نظام تشریع، بلکه نظام تکوین هم در خدمت آمال و آرزوهای انسان است. عبارت «فرمان‌بردارم، سرورم» که به‌عنوان زبان حال کائنات، بلکه «قوی‌ترین قانون کائنات» در قانون جذب بارها تکرار می‌شود. خلاصه اینکه در چنین نگرشی، خدا به‌ظاهر انکار نمی‌شود، اما انسان‌ها به بی‌نیازی از خدا و آموزه‌های وحیانی دعوت می‌شوند و استمداد از قدرت‌های الهی و تمسک به دستورهای دینی جای خود را به «خود خدایی انسان» می‌دهد.
۳. سنجش‌گریزی فرضیه راز: در فرضیه راز، از آن رو که برای تحقق رؤیاها زمان مشخص نشده است، هیچ‌گاه نمی‌توان این فرضیه را ابطال کرد؛ زیرا تا آخرین لحظه‌ی عمر، شخص باید منتظر تحقق فرضیه باشد. هنگامی می‌توان این فرضیه را باطل دانست که یک نفر با اندیشه و احساس مثبت در مورد آرزویش، ناکام بمیرد. شاید بتوان گفت با مرگ انسان ناکام نیز قانون جذب ابطال نمی‌شود؛ چون شاید علت ناکامی او نادرستی قانون جذب نبود، بلکه وی به‌اندازه‌ی کافی قدرت تجسم یا احساس مثبت به خرج نداده است! زیرا د قانون جذب، شاخص و معیاری برای حد نصاب احساسات مثبت و تجسم خلاق وجود ندارد.
بنابراین رهبران قانون جذب همواره برای خویش راه فراری پیش‌بینی کرده‌اند و با این ترفند هیچ‌گاه خود را پاسخ‌گو نمی‌دانند. آن‌ها سرانجام می‌توانند به مشتریان خویش بگویند مشکل از قانون جذب نیست؛ مشکل از شماست که نتوانستید خوب «تصویرپردازی» کنید. با این وصف ممکن است کسی بعد از عمری تجسم و ناکامی، باز خود را مقصر ببیند، نه رهبران جذب را، و هیچ‌گاه کسی قانون جذب را به بی‌پایه بودن متهم نکند.[6]

پی‌نوشت:

[1] . فیلم راز، راز ۱.
[2] . قدرت، راندا برن، تهران: نشر لیوسا، ۱۳۹۴، ص ۱۱۵.
[3] . راز، راندابرن، تهران: نشر لیوسا، ۱۳۹۵، ص ۳۲.
[4] . جوویتال، کلید راز گمشده جذب خواسته‌ها، فریده همتی، تهران: نشر لیوسا، ۱۳۹۴، ص ۳۴.
[5] . قدرت، راندا برن، نفیسه معتکف، تهران: نشر لیوسا، ۱۳۹۴، ص ۶۷.
[6] . حمزه‌ شریفی‌دوست، کاوشی در معنویت‌های نوظهور، قم: نشر صهبای یقین، ص ۳۱۹.

جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: حمزه‌ شریفی‌دوست، کاوشی در معنویت‌های نوظهور...

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.