علی (علیه السلام)، نصرت الهی
مقام و شأن مولای متقیان حضرت علی(علیه السلام) بر هر انسان غیر متعصبی آشکار است. کافی است به برخی از روایات و آیاتی که در وصف حضرتش وارد شده است تدبر شود آنگاه به جایگاه و منزلت ایشان پیمیبریم. یکی از این آیات آیه 62 سوره مبارکه انفال است که طبق روایات معتبر فریقین، حضرت به عنوان نصرت الهی معرفی شده است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در خصوص و شأن و منزلت مولای مومنان حضرت علی (علیه السلام) آیات و روایات بسیاری نازل شده است. یکی از این آیات، آیه 62 سوره مبارکه انفال است. خداوند در این سوره میفرماید: «وَإِن يُريدوا أَن يَخدَعوكَ فَإِنَّ حَسبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذي أَيَّدَكَ بِنَصرِهِ وَ بِالمُؤمِنينَ.[انفال/62] و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است؛ او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان، تقویت کرد.»
در خصوص این آیه، مفسران شیعه و سنی، تفاسیر بسیاری را نقل کردند، که بیشتر آنها بر این امر اتفاق داشتند که این آیه در منقبت حضرت علی (علیه السلام) نازل شده است.
مفسرین شیعه تماماً در ذیل این آیه به روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اشاره کردند که ایشان فرمودند: «مكتوب على العرش أنا الله لا إله إلا أنا، وحدي لا شريك لي، و محمد عبدي و رسولي، أيدته بعلي فأنزل الله عز وجل (هو الذي أيدك بنصره و بالمؤمنين) فكان النصر عليا.[1] بر سر در عرش، اینچنین نوشته شده است: من خداوند هستم و هیچ خدایی به غیر از من نیست و شریکی برای من نیست و محمد بنده و فرستاده من است و او را بهوسیله علی کمک و یاری رساندم. پس خداوند متعال نازل کرد (او کسی است که تو را با نصرت خود و مؤمنین یاری کرد.) پس همانا نصر همان علی (علیه السلام) است.»
این روایت را عالمان شیعه مانند طبرسی در الاحتجاج، صفار قمی در بصائرالدرجات و علامه مجلسی در بحار الانوار نقل کردهاند.[2]
اما آنچه که حائز اهمیت است، بیان و اعتراف مفسرین و محدثین اهلسنت نسبت به این آیه است. بسیاری از آنها در ذیل این آیه به منقبت حضرت علی (علیه السلام) اشاره کردهاند:
1) قندوزی در کتاب «ینابیع المودة» این روایت را با سه سند از ابوهریره و ابنعباس و امام صادق (علیه السلام) نقل میکند. في قوله تعالى (هو الذي أيدك بنصره و بالمؤمنين) قالوا، نزلت في علي و أن رسولالله قال: رأيت مكتوبا على العرش لا إله إلا الله وحده لا شريك له محمد عبدي و رسولي أيدته و نصرته بعلي ابن أبي طالب.[3] در خصوص آیه مذکور گفتند: این آیه در خصوص حضرت علی (علیه السلام) نازل شده است، همانا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دیدم که بر سر در عرش نوشته شده است، که هیچ خدایی به غیر از الله نیست و شریکی برای او نیست و محمد بنده و فرستاده من است و او را بهوسیله علی بن ابیطالب کمک و یاری رساندم.»
2) حاکم حسکانی در تفسیر آیه مذکور به روایتی از ابوهریره اشاره کرده است، که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «رأيت ليلة أسري بي إلى السماء على العرش مكتوبا لا إله إلا أنا وحدي لا شريك لي، و محمد عبدي و رسولي أيدته بعلي. فذلك قوله: (هو الذي أيدك بنصره و بالمؤمنين).[4] در شب معراج بر سر در عرش دیدیم که نوشته بود من خداوند هستم و هیچ خدایی به غیر از من نیست و شریکی برای من نیست و محمد بنده و فرستاده من است و او را به وسیله علی کمک و یاری رساندم. و این همان قول خداوند است که فرمود: (هو الذي أيدك بنصره و بالمؤمنين).»
3) ابنعساکر در شرح حال و ترجمه امیرالمؤمنین (علیه السلام) به روایتی از ابوهریره اشاره کرده است: « مكتوب على العرش (لا إله إلا الله وحدي لا شريك لي ، و محمد عبدي و رسولي أيدته بعلي)، و ذلك قوله في كتابه (هو الذي أيدك بنصره و بالمؤمنين علي وحده).[5] بر سر در عرش نوشته شده است من خداوند هستم و هیچ خدایی به غیر از من نیست و شریکی برای من نیست و محمد بنده و فرستاده من است و او را بهوسیله علی کمک و یاری رساندم. و این همان قول خداوند است که فرمود: (هو الذي أيدك بنصره و بالمؤمنين) و علی در این خصوص یکتا و یگانه است.»
4) مفسر بزرگ اهلسنت، جلال الدین سیوطی در ذیل این آیه، روایت فوق را ذکر کرده است.[6]
محدثین بیشماری از اهل سنت به این روایت اشاره کرده و در واقع به یکی از صدها فضائل حضرت علی (علیه السلام) اعتراف کردند. از جمله ابن مغازلی در کتاب مناقب و أبونعيم حافظ در كتاب ما نزل من القرآن فی علی و برخی دیگر از مفسران و محدثان اهل سنت که بهخاطر اختصار از ذکر آنها خودداری میکنیم.
پینوشت:
[1]. امالی، شیخ طوسی، انتشارات اندیشه هادی، قم: ص284.
[2]. بصائرالدرجات، صفار قمی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت: ج5، ص435.
الاحتجاج، طبرسی، منشورات شریف رضی، قم: ج1، ص197.
بحارالانوار، علامه مجلسی، داراحیاءالتراث العربیة، بیروت: ج5، ص175.
[3]. ینابیع المودة، قندوزی، مکتبه بصیرتی، قم: ص94
[4]. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت: ج1، ص292.
[5]. تاریخ مدینة دمشق، ابنعساکر، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج42، ص360.
[6]. الدرالمنثور، سیوطی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج3، ص199.
نویسنده: محمد یاسر بیانی
افزودن نظر جدید