بخشی از اسناد هجوم به خانه وحی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آنچه در این مقاله پیش رو داریم بخشی است از اسناد شهادت حضرت زهرا (علیها السّلام) در کتب اهلسنت، براساس ترتیب سال وفات علمای اهلسنت میباشد، که در زیر به آنها اشاره مینماییم:
الف) روایتی از موسی بن عقبه؛
موسی بن عقبه که از متقدّمین روات اهلسنت است، روایتی را که در برخی از کتابهای اهل سنت، سند آن با تعبیر «إسناد جيّد؛ با استناد خوب» یاد شده، نقل کرده است: «در جریان بیعت با ابوبکر گروهی از مهاجرین که از جمله آنها علی بن ابیطالب (علیه السّلام) و زبیر بودند به ابوبکر اعتراض نمودند؛ به همینروی این دو با شمشیر وارد خانه فاطمه (علیها السّلام) شدند. عمر بن خطّاب به همراه گروهی از مهاجرین و انصار که در میان آنها اسید، سلمه، ثابت و... بودند به سوی این دو (علی (علیه السّلام) و زبیر) آمدند؛ امّا آنها شمشیر زبیر را گرفته آن را به سنگ کوفته و شکستند.»[1]
ب) روایتی از ابوعبید؛
ابوعبید قاسم بن سلام در کتاب «الأموال» که مورد اعتماد فقهای اسلام است، از عبدالرّحمن بن عوف روایت میکند: «در بیماری ابوبکر که منجر به مرگش شد به عیادت وی رفتم. پس از احوالپرسی به من گفت: در دوران زندگی خود بر سه کاری که انجام داده، سه کاری که انجام نداده و سه پرسشی که ای کاش از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پرسیده بودم، افسوس میخورم... یکی از سه کاری که نباید انجام میدادم اینکه ای کاش حرمت خانه فاطمه را نشکسته و به خانه او حمله نمیکردم... [نویسنده کتاب الاموال در اینجا اضافه کرده:] من مایل به تکرار سخن ابوبکر نیستم... .»[2]
ج) روایتی از بلاذری؛
بلاذری در انساب الاشراف میگوید: «ابوبکر برای بیعت، به دنبال علی (علیه السّلام) فرستاد و چون وی از بیعت با ابوبکر سرپیچی کرد، عمر با شعله آتش به سوی خانه فاطمه (علیها السّلام) رفت. فاطمه پشت درب خانه آمد و صدا زد: ای پسر خطّاب! آیا تو میخواهی درب خانه را به روی من آتش زنی؟ عمر پاسخ داد: آری! این کار، دین پدرت را محکمتر میسازد.»[3]
د) روایتی از نظّام؛
ابراهیم بن سیّار بن هانی، مشهور به نظّام فیلسوف و متکلّم مشهور اهلسنت که بهخاطر زیبایی کلامش در نظم و نثر به «نظّام» شهرت یافته و مؤسس فرقه نظّامیه و از بزرگان معتزله میباشد. در کتابهای متعددی از خود، واقعه هجوم به خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) را نقل میکند: «عمر در روز بیعت چنان ضربهای به پهلوی فاطمه وارد نمود، که محسنش را سقط نمود.»[4] که متأسفانه برخی علمای اهلسنت تنها بدین سبب که وی به حقایقی از ایندست اعتراف نموده، او را مورد بیمهری شدید قرار داده و بدون ارائه دلیل، تهمتهای ناروایی نثار وی نموده و حتّی وی را از دین اسلام خارج دانسته و نسبت «برهمائی» به او دادهاند.
بنابراین با مراجعه به کتب اهلسنت به مجموعهای از اسناد شهادت حضرت زهرا (علیها السّلام) و هجوم به خانه ایشان، دست پیدا خواهیم کرد که بیشک با وجود این اسناد، پوشاندن و وارونه جلوه قرار دادن این حقایق تاریخی توسط گروهی خیانتکار، نه تنها خیانت به آینده نسل بشر میباشد.
پینوشت:
[1]. «حدّثنا محمّد بن إسحاق بن محمّد المخزومی المسیّبی نا محمّد بن فلیح بن سلیمان عن موسی بن عقبة عن إبن شهاب قال وغضب رجال من المهاجرین فی بیعة أبی بکر منهم علیّ بن أبی طالب و الزّبیر بن العوام فدخلا بیت فاطمة بنت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و معهما السّلاح فجاءهما عمر فی عصابة من المسلمین فیهم اسید و سلمة بن سلامة بن وقش و هما من نبی عبد الأشهل و یقال فیهم ثابت بن قیس بن الشّماس أخو بنی الحارث بن الخزرج فأخذ أحدهم سیف الزّبیر فضرب به الحجر حتّی کسره.» الإکتفاء بما تضمنّه من مغازی رسول الله، سلیمان بن موسی الکلاعی الأندلسی، عالم الکتب، بیروت، ج 2، ص 446.
[2]. «قال: حدّثنی سعید بن عفیر، عن علوان بن داود مولی إبن زرعة بن عمرو بن جریر، عن حمید بن عبدالرّحمن بن حمید بن عوف، عن صالح بن کیسان عن حمید بن عبدالرّحمن بن عوف، عن أبیه عبدالرّحمن: قال: دخلت علی أبی بکر أعوده فی مرضه الّذی توفّی فیه، فسلّمت علیه و قلت: ما أری بک باسا والحمدالله و لا تأس علی الدنیا، فوالله إن علمناک إلّا کنت صالحا مصلحا، فقال: أما إنّی لا آسی علی شیء إلّا علی ثلاث فعلتهم، وددت أنّی لم أفعلهم، و ثلاث لم أفعلهم وددت أنّی فعلتهم، و ثلاث وددت أنّی سألت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) عنهم. أمّا الثلاث الّتی فعلتها ووددت أنّی لم أفعلها: فوددت أنّی لم أکن فعلت کذا و کذا لخلّة ذکرها. قال أبو عبید: «لا ارید ذکرها».» الأموال، أبو عبید القاسم بن سلام، دارالفکر، بیروت، ج 1، ص 174.
[3]. «إنّ أبابکر أرسل إلی علیّ یرید البیعة، فلم یبایع، فجاء عمر و معه فتیلة. فتلقّته فاطمة علی الباب فقالت فاطمة: یابن الخطّاب! أتراک محرّقا علیّ بابی؟! قال: نعم، و ذلک أقوی فیما جاء به أبوک.» أنساب الأشراف، أحمد بن یحیی بن جابر البلاذری، دارالنشر، ج 1، ص 252.
[4]. «إنّ عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتّی ألقت المحسن من بطنها.» الملل و النحل، محمد بن عبد الکریم الشهرستانی، بیروت، ج 1، ص 57.
افزودن نظر جدید