تحری حقیقت یا طرد روحانی!

  • 1395/01/25 - 23:48
تحری حقیقت به معنای مذمت تقلید کورکورانه است. بهائیان خود را مبتکر این اصل می‌دانند. در مقابل این ادعا و دعوت مردم به جستجوی حقیقت، در آئین بهائی، هرکس به بطلان بهائیت پی برده و از این آئین برگردد، از طرف رؤسا و اعضای این فرقه، با تحریم سراسری مواجه می‌شود و پیروان این فرقه، حتی نزدیکانش، جرأت همنشینی با او را ندارند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تحری حقیقت به معنای جستجوی امر شایسته، رأی بهتر و ترک تقلید کورکورانه است. یکی از تعالیمی که فرقه‌ی بهائیت خود را مبتکر آن می‌داند، تحری حقیقت است. عبدالبهاء، یکی از سرکردگان بهائیت، در این‌باره می‌گوید: «تعلیم بهاءالله، تحری حقیقت است و باید انسان تحری حقیقت کند و از تقالید دست بکشد».[1] یا می‌گوید: «از جمله‌ی تعالیم، تحری حقیقت است که باید به طور کلی تقالید را فراموش کرد و سراج حقیقت را روشن نمود».[2]
اما در مقابل این ادعا که بهائیت مبتکر این تعلیم است، باید گفت که تحری حقیقت، یکی از امور فطری است و همه‌ی ادیان به آن استناد می‌جویند؛ هر فرد فطرتاً می‌خواهد در کارها، با دقت قضایا را بررسی، مجهولات را موشکافی، تردید و شک را برطرف و حقیقت گفته‌ها و شنیده‌ها را روشن نماید. اگر عبدالبهاء، پدرش را مبتکر این اصل می‌داند، باید بداند که بیش از 1400 سال پیش، دین مبین اسلام به این اصل اشاره کرده، چنان‌که در قرآن آمده است: « فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ [زُمَر/18-17] پس بشارت دِه به آن بندگان من كه به سخن، گوش فرامی‌دهند و بهترين آن را پيروى می‌كنند، اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان».
حال بیائیم و فرض کنیم که بهائیت، مبتکر این اصل است، پس چگونه می‌شود آئینی که تحری حقیقت را ابداع کرده، با کسانی که راه صحیح را می‌یابند و از بهائیت برمی‌گردند، با شدت و غضب بسیار با آنان برخورد کرده و هرگونه رابطه‌ی پیروان این فرقه، حتی خویشاوندانش را با او قطع می‌کنند و او را از جامعه، فامیل و فرقه‌ی ضالّه‌ی خویش طرد می‌کنند و حتی شعار رهبر خود را، مبنی بر معاشرت با ادیان، [3] را به یک‌باره فراموش می‌کنند. آیا این معنای تحری حقیقت است؟!
آری؛ این ‌است مسأله‌ی طرد روحانی، که عباس اَفندی از رهبران بهائیت درباره‌ی آن نوشته است: «... اَيادی اَمرالله بايد بيدار باشند، به محض اينكه نفسي بنای اعتراض و مخالفت با ولي اَمرالله گذاشت، فوراً آن شخص را اِخراج از جمع اهل بهاء نمايند و ابداً بهانه‌ای از او قبول ننمايند، چه بسيار كه باطل محض به صورت خِير درآيد تا اِلقای شبهات كند».[4]
اما دین مبین اسلام علاوه اینکه ادعا نکرده، مبدع و مبتکر تحری حقیقت است، تمامی مردم جهان را به جستجوی حقیقت و نهی از تقلید کورکورانه دعوت کرده است؛ همچنین بنابر آیه‌ی قرآن که در بالا ذکر شد، خداوند متعال افراد چشم و گوش بسته‌ای را که هر سخنی را بی‌قید و شرط می‌پذیرند، از صف هدایت یافتگان بیرون شمرده است.

پی‌نوشت:

[1]. عباس‌افندی، خطابات مبارکه، تهران: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 127 بدیع، ج 2، ص 144.
[2]. عباس‌افندی، مکاتیب، مصر: چاپ اول، 1921 م، ج 3، ص 332.
[3]. حسینعلی نوری، اقدس ص ۳۹ س 2.
[4]. عباس افندی، الواح وصايا، ص ۲۶.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.