اولين زن مفسد وزير بهائي در آموزش و پرورش(2)

  • 1391/10/29 - 17:26
فرخ رو پارساي که در خانواده اي بهايي به دنيا آمده و نشو و نما پيدا کرده بود، در پناه نخست وزيري امير عباس هويدا نخست وزير بهايي شاه به مقام وزارت آموزش و پرورش رسيد.
وزير بهائي

 فرخ رو پارساي در مجموعه عظيم دستگاه فاسد پهلوي و در کنار ساير نام آوران عرصه افساد جامعه به ويژه جامعه زنان کشور نقش فعالانه اي داشت و در واقع وزارت آموزش و پروش يکي از عرصه هايي بود که وي از طريق آن در صدد به فساد کشاندن دختران جامعه بود و علاوه بر آن داراي اتهامات فراوان ديگري از قبيل فسادهاي ملي و غارت بيت المال بود که به دليل همانها نيز محاکمه و اعدام شد.

  فرخ رو پارساي که در خانواده اي بهايي به دنيا آمده و نشو و نما پيدا کرده بود، در پناه نخست وزيري امير عباس هويدا نخست وزير بهايي شاه به مقام وزارت آموزش و پرورش رسيد.

  از رموز پيشرفت روپارساي وابستگي به کانون­هاي وابسته به بيگانگان نظير کلوپ روتاري و انجمن تسليح اخلاقي(زيرمجموعه فراماسونري) بود. او هر وقت فرصت مي­يافت به کلوپ روتاري تهران سر مي­زد و آنجا براي اعضاء آمريکايي آن به سخنراني مي­پرداخت.(1)

  از جمله فعاليتهاي ديگر وي شرکت در اجراي مراسم جشنهاي 2500 ساله شاهنشاهي­ بود. در سند مربوط به انتخابات اعضاي شوراي مرکزي بانوان جشنهاي شاهنشاهي ايران نام او به عنوان يکي از اعضاء کميسيون فرهنگ به چشم مي­خورد.( بزم اهريمن، تهران، مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، 1377، چاپ اول، ج1، ص277. .نقل از فرخ رو پارساي ، معصومه جمشيدي به نقل از سايت پژوهشکده باقر العلوم) در مورد جشن مهرگان نيز نامه­اي از روپارساي به هرمز قريب رييس کل تشريفات در مورد زمان و مدت اجراي برنامه نوشته شده است.( 2)

  طبق گزارشي از ساواک وي که متهم به بهاييگري بوده، به لحاظ ترس از نفوذ روحانيت در آموزش و پرورش و اوج­گيري مخالفت با او سعي داشته قضيه برملا نشود.(جشن تاجگذاري به روايت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، 1385، چاپ اول،ص72. نقل از فرخ رو پارساي ، معصومه جمشيدي به نقل از سايت پژوهشکده باقر العلوم) بررسي برخي اقدامات وي در دوران وزارتش مهر تأييدي است بر مقابله وي با ارزش­هاي ديني و اخلاقي و نشان از اهدافش و محافل استعماري در جهت تهي­کردن و بيگانگي نوجوانان و جوانان با هويت ديني و ملي خويش و تشويق آنان به بي­بندوباري بود که به موازات خرج تراشيهاي او براي ملت، رژيم امتيازاتي را در اختيارش مي­گذاشت. وي به خاطر خدمت به رژيم نشان­هاي درجه سوم همايون، اول کار، اول همايون، و(نشان درجه يک) پيشاهنگي دريافت داشته است.

مقابله با مظاهر ديني

  در جلسه­اي برخي از معلمان در جهت حذف درس عربي در مدارس اعترض کردند. گزارش آن به خانم وزير انتقال داده شد و روز بعد در يک سالن عمومي که عده­اي از محصلين نيز دعوت شده بودند، فرخ روپارساي به اتفاق يک نفر آمريکايي پشت تريبون قرار گرفتند. شخص آمريکايي مرتباً محاسن و مزاياي برنامه جديد را برمي­شمرد و خانم وزير سخنان وي را براي حاضران ترجمه مي­کرد. معلمي در اعتراض بيان داشت: خانم وزير، کشور ما که 2500 سال سابقه باستاني و تاريخي دارد؛ چرا بايد از کشوري که 200 سال سابقه پيدايش دارد الگو بگيرد و اطاعتش را بنمايد؟!... .(3)

  پيش از آن نيز زماني که در کابينه علم تصويب­نامه انجمن­هاي ايالتي و ولايتي به جهت اعتراض روحانيون در 8 آذر 1341 لغو شد، فرخ روپارساي جزء گروه زناني بود که به لغو آن اعتراض کرده بود و در خاطراتش نيز اقدام عده­اي از زنان را در اعتراض به لغو آن و رفتن به دفتر نخست وزيري آورده بود.

  وي در دوران تصدي خود در وزارت فرهنگ مروج فساد و بي­ديني بود. به دليل مذهب بهاييت و ضديت با اسلام مدارس اسلامي بخصوص مدارس دخترانه را همواره تحت فشار و محدوديت قرار مي­داد. در چندين مورد با همکاري ساواک و هجوم به مدارس دخترانه، چادر و روسري دختران را برداشته و هتک حرمت نمودند.(رجال عصر پهلوي به روايت اسناد ساواک (امير عباس هويدا)، ج1، پيشين، ص141. نقل از فرخ رو پارساي ، معصومه جمشيدي به نقل از سايت پژوهشکده باقر العلوم)

  انتخاب عناصر ضداخلاقي در کادر آموزش و پرورش يکي ديگر از عملکردهاي وي بود. از جمله اينکه با پيشنهاد وي و موافقت شاه، فرخ رهرو در 30/6/49 مدير کل دفتر آموزش راهنمايي تحصيلي مي­شود. طبق تحقيقات ساواک فرخ رهرو فاقد حسن شهرت و اهل رقص و پارتي و... بوده که منجر به متارکه با شوهرش مي­شود. و نيز انتخاب عناصر بهايي از جمله هوشنگ نهاوندي به عضويت شوراي عالي آموزش و پرورش است.

  کار وزارت آموزش و پرورش در دوران فرخ­رو به آنجا رسيد که در برخي مدارس ملي به جاي کتاب فارسي، انگليسي و به جاي شناسانيدن پرچم ايران، پرچم آمريکا را به دانش آموزان آموزش مي­دادند.

  در کتاب «خانم وزیر، خاطرات و دست نوشته های فرخ رو پارسای» تألیف منصوره پیرنیا، نگرش خانم فرخ رو پارسا را نسبت به حجاب اینگونه بیان می دارد: «چادر پوشيدن يك نوع تنبلي است... با هر كدام از اين دخترها صحبت بكنيد، هيچ كدام مايل نيستند چادر به سر كنند(!) ولي محيط خانواده و كوچه و پس كوچه ها طوري است كه آنها را وادار مي كند كه چادر بپوشند(!!)... بايد دانست وضعي را كه لباس ساري براي زنان هندي دارد، چادر براي زنان ايراني ندارد... براي تنبلي و بي نظمي و لااباليگري برخي از زن ها خيال مي كنند كه چادر همه عيبها را مي پوشاند و حال آنكه چادر عيب ها را از بين نمي برد بلكه فقط روي عيب را مي گيرد تا مردم آن را نبينند ولي عيبها وجود دارد و روز به روز هم شديدتر مي شوند» و نیز در جای دیگر اینطور از ایشان نقل قول می کند: «فرخ رو پارساي در مورد حجاب نظر روشني داشت: "چادر يك مانع روحي و مانع پيشرفت زن ايراني شده است و حداكثر سوءتفاهم را در مورد معني واقعي عفت و نجابت براي زن ايراني به وجود آورده است و بيشتر مردها هستند كه مانع پيشرفت زن ها مي شوند و براي چادر تبليغ مي كنند. اگر مسئله عفت و نجابت آنطور كه عده اي فكر مي كنند فقط به چادر وابسته بود، در اين صورت بايد بگويم كه همه مردم دنيا غير از مثلا يك ميليون زن چادر بر سر، بي عفت و نانجيب هستند. در حالي كه بسيار مي بينيم كه چه فجايع و بي عفتي هايي زير پوشش چادر اتفاق مي افتد"» (خود قضاوت کنید که نگرش وزیر فرهنگ نظام طاغوت که مدرک دکترای پزشکی هم دارد، نسبت به چادر و حجاب بانوان، تا چه اندازه ناآگاهانه است؛ چقدر جالب است کسی حجاب را نقد می کند که حتی از فلسفه حجاب غافل است و فکر می کند حجاب به عنوان ضامن عفاف و نجابت زن، در اسلام مطرح شده است. ایشان نیز مثل کافر، همه را به کیش خود می پندارد. بدتر اینکه ادعا می کند هیچیک از دخترانی که چادر به سر می کنند، تمایلی به این کار ندارند!)

  البته همین کتاب در جای دیگری به نقل از این خانم نقل می کند که: "من معتقدم كه هيچ چيز جز مذهب اسلام نمي تواند ما را از گردابي كه سيستم گذشته براي همه تهيه ديده بود و خود نيز در آن غرق شد، نجات دهد" ولی چنانکه از نقل قول او مشخص است، این سخن او بعد از انقلاب مطرح شده است و به فعالیتهای پیش انقلاب او، ربطی ندارد و ممکن است او بعد از انقلاب تغییر موضع داده باشد.

منابع:

1- سفري، محمدعلي؛ قلم و سياست از هويدا تا شريف امامي، تهران، نامک، 1377، چاپ اول، ص413.نقل از فرخ رو پارساي ، معصومه جمشيدي به نقل از سايت پژوهشکده باقر العلوم

2- جشن هنر شيراز به روايت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، 1381، چاپ اول، سند شماره 96430/دو مورخ 11/7/1347، ص142 نقل از فرخ رو پارساي ، معصومه جمشيدي به نقل از سايت پژوهشکده باقر العلوم.

3- ترکمان، محمد؛ يادنامه دکتر يدالله سحابي، تهران، قلم، 1377، چاپ اول، ص467. نقل از فرخ رو پارساي ، معصومه جمشيدي به نقل از سايت پژوهشکده باقر العلوم

دیدگاه‌ها

ایشون از فامیل های ما بودن و بهایی هم نبودن.. کل فامیل مسلمان بودند..

واقعا متاسفم برای این طرز تفکرتون. الان کدوم یکی از بچه هاتون عربی یاد گرفتن؟ لیاقت وزیری مثل ایشون رو نداشتید.

شکر خداوند منان که بهترین وزرا بهترین نمایندگان مجلس بهترین سران و پاک ترین سیاستمداران در تمام ادوار تاریخ ایران بر ایران حکم می رانند! ^___^

خدا را شکر که مردم ایران خودشان نماینده و وزیر و وکیل انتخاب میکنند. بعد به خاطر رایی خودشان دادند به دیگران نق میزنند!

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.