خلاصهای از زندگی رمان نویس شبه معنوی (پائولو کوئلیو)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در خانوادهای متوسط در یکی از شهرهای برزیل در سال ۱۹۴۷ میلادی به دنیا آمده و تحصیلات دوران ابتدایی و متوسط را به سختی به پایان رسانده و به قول خودش دیپلم را با رشوه گرفته است. دانشگاه را در رشته حقوق ناتمام رها کرده و چندین بار به علت دیوانگی در بیمارستان بستریشده و در نهایت از آنجا فرار کرده است. مدتها به مواد مخدر و مشروبات الکلی معتاد بوده و خطرناکترین مواد مخدر را مصرف کرده. ولی بعد از آن مواد مخدر را کنار گذاشته و تنها سیگار و الکل را ادامه داده است. سه بار به زندان افتاده و کار اجتماعی خود را با مقاله نویسی آغاز کرده و بعداً به کتاب نویسی پرداخته است. سه بار ازدواج کرده که دو بار آن منجر به طلاق شده است. مدتی در دوران جوانی به همجنسبازی روی خوشنشان داده و به گفته خود بعداً پشیمان شده، ولی زنبازیاش هنوز هم ادامه دارد.
بعضی از کتابها در او اثر عمیق نهاده، ولی به موضوعات جادوگری و مشابه آن بیشتر علاقه نشان میدهد. هرگز افکار و اعتقادات ثابت نداشته گاهی تمایل به افکار مارکسیستی داشته و گاهی به یهودیت گرایش داشته و به مسیحیت روی خوشنشان داده است. زنگرایی بیش از هر چیز در زندگی او نمود دارد. ردپای علاقه او به فراماسونری در افکار او مشهود بوده که خود او بعضاً با فراماسونهای معروف ملاقات داشته است. کتابهای زیادی دارد که قریب بیست جلد از آن به فارسی ترجمه شده است. او به کشورهای بسیاری سفر کرده و یک بار در سال ۱۳۷۹ به کشور ایران دعوت شده و ده روز در ایران بوده که از این سفرش بسیار ابراز خوشحالی کرده است. وی در خصوص از کتابهای خود جوایزی از سوی بعضی از مؤسسات گرفته که یکی از آنها از سوی وزارت فرهنگ فرانسه میباشد. آثار وی از اقبال عمومی برخوردار بوده و خوانندگان آثار او را اقشار پائین و متوسط جامعه تشکیل میدهد. ازاینرو در میان خواص جایگاهی ندارد بلکه انتقادهای فراوانی به آثار او از سوی فرهیختگان شده است. به همین جهت کتابهای او در جهان از جمله در ایران فروش فراوان داشته است.
پائولو از آثار مختلفی متأثر شده، ولی از همه آنها اسم نمیبرد. بعضی از قصههای وی برگردان قصههای آثار ادبی ایرانی است. امّا او خود به آن اعتراف نمیکند. مانند قصه کتاب کیمیاگر که ترجمه یکی از قصههای مثنوی است و از قصههای کتاب مکتوب که قصه خضر و اسکندر حکیم نظامی در وادی ظلمات است، ولی او در هیچ یک به این بزرگان اشاره نکرده و قصه را با بیان خاص مطرح کرده که گوئی که قصهی خود اوست.[1]
پینوشت:
[1] . جهت مطالعه بیشتر به کتاب، آب و سراب نوشته قادر فاضلی مراجعه شود.
دیدگاهها
سام
1394/12/15 - 14:42
لینک ثابت
سلام عزیزان خواهش می کنم این
افزودن نظر جدید