تحریف احادیث درباره حضرت مهدی (عج) و نگاه اهل سنت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در میان روایات و اخباری که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در منابع حدیث اعم از شیعه و اهل سنت نقل شده است، یکی از موضوعاتی که بیشترین احادیث را به خود اختصاص داده، موضوع حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میباشد. اخبار و احادیث مربوط به آن حضرت، متواتر بلکه بیش از حدّ تواتر است که حتی بعضی از علمای اهل سنت هم به متواتر بودن آنها تصریح کردهاند، از جمله ابن حجر عسقلانی در تهذیب التهذیب[1] و ابن حجر هیثمی در صواعق المحرقه[2] و شبلنجی در نورالابصار[3] و عده زیادی از بزرگان اهل سنت، و از آن جایی که موضوع حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و وجود او و بقاء او از زمان شهادت پدرش حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) تا به الان، و خروجش در آخر الزمان، از جمله موضوعات مسلّم و از ضروریات مذهب امامیه میباشد، لذا دشمنان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از آغاز درصدد بودهاند که مسائل مربوط به آن حضرت را تحریف کنند و اقداماتی هم در این زمینه کردهاند و دست به کارهایی هم زدهاند. از جمله اینکه در متون احادیث مربوط به آن حضرت دست بردهاند، یا اینکه حدیثی را در این زمینه جعل کردهاند که اذهان مردم از موضوع اصلی منحرف بشود، تا بتوانند دیگران را به جای مهدی موعود (عج الله تعالی فرجه الشریف) به مردم معرفی کنند، اما در نهایت امر نتوانستند و رسوا شدند. ما در این مختصر مقاله یک حدیث از تحریف و جعل را از باب نمونه ذکر میکنیم:
از جمله روایاتی که دست به تحریف آن زدهاند این روایت وارده است: «عن ابی داود، عن زائد، عن عاصم، عن زّر، عن ابی عبدالله، عن النبّی صلی الله انه قال: لو لم یبق من الدنیا الّا یوم واحد لطول الله ذلک الیوم، حتی یبعث الله رجلاً منّی –او من اهل بیتی- یواطی اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابی، یملاء الارض قسطاّ و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً.[4] روایت شده از ابوداود و ... تا از رسول خدا که حضرت فرمود: اگر از دنیا فقط یک روز باقی مانده باشد خداوند هر آینه آن روز را طولانی خواهد نمود، تا اینکه مبعوث کند مردی را از ما (یا از اهل بیت من) اسم او اسم من است و اسم پدر او اسم پدر من است و پر میکند زمین را از عدل و داد، همانطور که پر شده از ظلم و جور و ستم.
در این روایت پدر حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همنام با پدر رسول خدا معرفی شده، این موضوع با احادیث بسیاری که نام پدر آن حضرت را حسن معرفی نموده است، منافات دارد و پیداست که دشمنان امام زمان این جمله را داخل در روایت کردهاند تا شبهه در اذهان مردم بیفتد، که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرزند عبدالله است، نه امام حسن عسکری (علیه السلام). ولی روایت مذکور از جهت سند مخدوش و فاقد ارزش است؛ چرا که راوی این روایت شخصی به نام زائد است که بزرگان اهل سنت درباره او میگویند: «والذی رواه – و اسم ابیه اسم ابی- فهو زائد و هو یزید فی الاحادیث.[5] کسی که حدیث را چنین روایت میکند که (نام پدر امام مهدی با نام پدر من یکی است) شخصی به نام زائد است، و او بر احادیث چیزهایی از خود اضافه میکرده است.» و دیگر اینکه در هیچیک از منابع شیعه و اهل سنت جمله -و اسم ابیه اسم ابی- وجود ندارد و محققین اهل سنت هم به این مطلب معترف هستند از جمله گنجی شافعی در کتاب «البیان فی اخبار آخر الزمان» که در آنجا میگوید: تمام روایاتی که از پیامبر اکرم در این مورد وارد شده فاقد جمله –و اسم ابیه اسم ابی- میباشد.[6] و احمد بن حنبل که یکی از ائمه اربعه اهل سنت است در کتاب مسند خود چندین روایت از پیامبر اکرم نقل کرده که فاقد جمله –و اسم ابیه اسم ابی– میباشد.[7]
و همچنین از جمله روایاتی که در این زمینه جعل کردهاند این روایت است: «لامهدی الاّ عیسی بن مریم[8] حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که پیامبر اکرم وعده آمدنش را داده است، عیسی بن مریم است، نه شخص دیگر». خوشبختانه رجالیون اهل سنت راوی این روایت را که محمد بن خالد جندی میباشد را، توثیق نکردهاند و گفتهاند او شخص کذّابی است، و برخی دیگر مانند قرطبی راوی این روایت را شخص مجهول میداند.[9] و از همه مهمتر اینکه ابن تیمیه بنیانگذار تفکر فرقه وهابیت در کتاب منهاج السنه النبویه در مورد این روایت –لامهدی الاّ عیسی بن مریم– میگوید: این روایت ضعیف است و قابل استناد نیست.[10]
خلاصه و در نتیجه از این نمونه تحریفات و احادیث مجهول که دشمنان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تا به حال درست کردهاند آنقدر زیاد است که اگر همه را در یکجا جمعآوری کنیم، خود کتاب مستقل و مفصّل خواهد شد، اما از آنجایی که خداوند نخواسته آنها به اهداف پلید و شوم خود برسند، لذا تا به امروز هیچکس نتوانسته آثار و اخبار صحیحه مربوط به حضرت را محو و نابود کند و از طرف دیگر خودشان رسوا و مفتضح عام و خاص گردیدهاند، خداوند هم در قرآن میفرماید: «يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ.[صف/8] کافران میخواهند نور خدا را به وسیله فوت کردن با دهانشان خاموش کنند، در حالیکه خدا به رغم اکراه آنان نور خود را تمام میکند.»
پینوشت:
[1]. تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلانی، دارالفکر، بیروت، لبنان، (1415ق)، تحقیق صدقی جمیل عطار، ج9 ص144.
[2]. صواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی، موسسه الرسله، بیروت، لبنان، تحقیق بن عبدالله ترکی، ص165.
[3]. نور الابصار، شبلنجی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، (1380ق)، تحقیق محمد طعمه حلبی، ص171.
[4]. الفصول المهمه، ابن صباغ مالکی، دارالحدیث، قم، ایران، (1422ق)، ص274.
[5]. البیان قی اخبار صاحب الزمان، گنجی شافعی، نشر موسسه الهادی، قم، ایران، (1399ق)، ص94.
[6]. همان، ص94.
[7]. مسند احمد، احمد بن حنبل، دارصادر، بیروت، طبعه الاولی، ج1 ص376.
[8]. التذکره فی احوال الموتی و امور الآخره، قرطبی، دارالحدیث، قاهره، مصر، ص616.
[9]. همان، ص516.
[10]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، مطبعه الکبری الامیریه، مصر، قاهره، (1321ق)، ج2 ض133.
افزودن نظر جدید