دو فرشته ای که هیچ کدام برحق نبودند؟! + مناظره
یکی از قضایایی که در تاریخ مورد بحث قرار گرفته و روشن کننده ناحق بودن خلیفه اول است بحث فدک حضرت زهرا (سلام الله علیها) می باشد .
فدکی که خود شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) در حیات خویش آن را به حضرت زهرا (سلام الله علیها) بخشیدند.
این مطلب نیاز زیادی به اثبات ندارد چون حتی خود خلیفه اول هم اقرار به این ماجرا داشت، چرا که برای ممانعت از باز گرداندن فدک به ایشان استدلال به روایتی کرد که تنها ناقل آن خودش بود که می گفت: پیامبران از خود ارث به جا نمی گذارند (1)
راست می گویند آدم دروغگو کم حافظه است یعنی در عملکردش متناقض عمل می کند ، منع فدک هم از همین موارد است .
ابوبکر به حضرت زهرا (سلام الله علیها) می گوید، پیامبران ارث نمی برند و فدک را از ایشان دریغ می کند اما نوبت به ارث عایشه و دیگران که می رسد ارث آنان را واگذار می کند.
مناظره ذیل به همین قضیه اشاره دارد که ناحق بودن خلیفه اول را در تقسیم ارث و منع فدک از حضرت زهرا (سلام الله علیها) به خوبی روشن می کند.
هشام از متكلمين شيعه و از كسانى بود كه بحث در باره امامت را مى شكافت،او در علم كلام ماهر و حاضر جواب بود.
هشام كتابهاى بسيار نوشت،و با علماى اديان و مذاهب مباحثه هاى جالبى انجام داد
يحيى بن خالد برمكى در حضور هارون الرشيد به هشام گفت:
آيا ممكن است حق در دو جهت مخالف قرار بگيرد؟
هشام گفت: نه.
يحيى گفت: مگر چنين نيست كه وقتى دو نفر با هم اختلاف دارند و بحث مى كنند يا هر دو بر حقند يا هر دو باطل و يا يكى بر حق و ديگرى باطل است؟
هشام گفت،آرى،خالى از اين سه صورت نيست ولى صورت اول امكان ندارد،ممكن نيست هر دو بر حق باشند.
يحيى گفت اگر قبول دارى چنانچه دو نفر در حكمى از احكام دين با هم نزاع و اختلاف داشته باشند ممكن نيست هر دو بر حق باشند،پس على و عباس كه نزد ابوبكر رفتند و در باره ميراث رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) با هم نزاع كردند.كدام بر حق بودند؟
گفت:هيچكدام بر خطا نرفتند و داستان آنها نظير هم دارد:
در قرآن مجيد،در قصه حضرت داود (علیه السلام) آمده است كه دو فرشته با هم نزاع داشتند و نزد داوود (علیه السلام) آمدند كه نزاع آنها را حل كند، از آن دو فرشته كدام بر حق بودند؟
يحيى گفت:هر دو بر حق بودند و با هم اختلاف نداشتند،و نزاع آنان صورى بود،و مى خواستند با اين صحنه حضرت داوود (علیه السلام) را متوجه كار وى سازند (2)
هشام گفت نزاع على (علیه السلام) و عباس هم همينطور بود و آنها با هم اختلاف و نزاعى نداشتند و تنها براى آگاه كردن ابوبكر از اشتباهى كه كرده بود،اين كار را كردند و خواستند به ابوبكر بفهمانند اينكه مى گويى كسى از پيامبر ارث نمى برد دروغ مى گويى و ما وارث اوييم.
يحيى متحير شد و قدرت پاسخ نداشت،و هارون الرشيد هم هشام را مورد تحسين قرار داد.(3)
منابع :
(1) رواه أحمد بن حنبل في المسند ١ / ۴ - ۶ - ٩ - ١٠ - ١٣ - ٢۵ - ۴٧ - ۴٨ - ۶٠ - ١۶٢ - ١۶۴ - ١٩١ - ٢٠٨ . و مسلم في صحيحه الجزء الخامس/ ١۵۴ كتاب الجهاد، و البخاري في صحيحه الجزء الرابع/ ٧١ كتاب الجهاد، باب فرض الخمس، و الجزء الخامس/ ٢٠ كتاب الفضائل، باب مناقب قرابة رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و الجزء الثامن/ ١۴٩ كتاب الفرائض. 144
(2) داستان حضرت داود علیه السلام و آن دو فرشته در سوره ى ص آيه ى 21- 26 یا شده است.
(3) الفصول المختارة سيد مرتضى،ص 26 چاپ نجف (با اختصار)
افزودن نظر جدید