خالقیت ائمهی اطهار (ع) در نظر شیخیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ انحرافات اعتقادی شیخ احمد احسایی و پیروانش به حدی بود که بارها توسط علمای شیعه مورد تکفیر قرار گرفتند. اعتقاد به خالقیت ائمهی اطهار یکی از این موارد است که منجر شد شیخیه و پیروانش تکفیر شوند. در این مقاله به خواست خداوند متعال به این موضوع خواهیم پرداخت.
شیخ احمد احسایی قائل است که ائمهی اطهار (علیهم السلام) واسطهی فیض الهی هستند؛ یعنی بعد از اینکه خداوند متعال ائمه را خلق کرد، ائمه نیز به اذن و مشیت الهی دیگر خلائق را آفریدند؛ لذا ایشان علت فاعلی موجودات دیگرند.[1]
مرحوم تنکابنی آورده است: «شيخ احمد میگويد: خلق كردن خداوند، عالم را و خلق كردن امام، عالم را مانند اين آيه خواهد بود: «فويل للذين يكتبون الكتاب بايديهم [بقرة/79] پس وای بر آنها که نوشتهای با دست خود مینویسند» و ائمه (علیهم السلام) يدالله ميباشند... چـرا اسـتبعاد در خالقيت ائمه مينمايند و حال اين كه «تباركالله احسن الخالقين [مؤمنون/14] پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است» گواه بر آن است كه به جز خداوند، خالق ديگر هست و قول خداي تعالي در باب حضرت عيسي روح الله «و اذ تخلق من الطين كهيئة الطير [مائدة/ 110] و هنگامی که به فرمان من، از گل چیزی به صورت پرنده میساختی» شـاهد اين مـعنا است و قول اميرالمؤمنين (علیه السلام) «أنا خالق السموات و الأرض» دليل بر اين مطلب است و اين كه اگر خداوند كسي را خلق كند كه او آسمان و زمين را به اذن او خلق نمايد و قدرت آن داشته باشد، اين دخل در لطف و أدل بر كمال قدرت خدا اسـت و مـردم بـيشتر اذعان به اين معنا ميكنند. هـمين تـقرير را اين فـقير (تنكابني) مؤلف كتاب (قصص العلماء) از حاج سيد كاظم رشتي، از شاگردان شيخ احسايي و جانشين او، شفاهاً شنيدم؛ چون مدتي به مجلس درس او حاضر مـيشدم.»[2]
اعتقاد به خالقیت ائمهی اطهار (علیهم السلام) آنقدر مشهور است که بارها بین شیخیه و مخالفانشان مناظره صورت گرفته و منجر به تکفیر شیخیه شده است.[3]
در نقد این نظریه باید گفت: فرقهی شیخیه در این اعتقاد، همانند فرقهی مفوّضه به انحراف رفته است. قبل از اینکه به تشریح این مطلب بپردازیم، نخست تحقیقی را پیرامون «تفویض و معانی آن» بیان میکنیم. تفویض در روایات شیعه به شش معنا به کار رفته است،[4] یکی از آن معانی این است که بگوئیم خداوند متعال، پیامبر و ائمهی اطهار (علیهم السلام) را آفرید و سپس خلقت، تربیت، روزی رساندن، میراندن و زنده کردن خلائق را به آنها واگذار کرد؛ به گونهای که ایشان با قدرت و ارادهی خودشان و بدون هیچ دخالتی از جانب خداوند متعال این امور را انجام میدهند یا به گونهای که خداوند این امور را مقارن با ارادهی ایشان انجام میدهد. مفوضه معتقد است که خداوند شخص کاملی، همچون محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین و بقیهی ائمه (علیهم السلام)، را به جای خود گذاشته است و تدبیر و خلقت عالم را به ایشان واگذار کرده است. این دیدگاه کفرآمیز است و ادلهی زیادی بر بطلان آن اقامه شده است.
امـام رضا (علیه السلام) در حديثی فرمودند: «كسی كه گمان كند، خداوند عزّوجلّ كار آفرينش و روزی را، به حجتهای خـود، یعنی پيامـبر و ائمه (علیهم السلام) واگذار كرده است، قائل به تـفويض شده و مشرك گرديده اسـت.»[5]
فرقهی مفوضه از جمله کسانی بودند که به این مسأله اعتقاد داشتند و همواره مورد انکار و اعتراض اهل بیت (علیهم السلام) و اصحاب ایشان بودند. عالمان و فقیهان بزرگ شیعه آنها را کافر و مشرک قلمداد کردهاند. فرقهی شیخیه نیز بسان فرقهی مفوضه در این مسأله به انحراف رفته و مورد تکفیر قرار گرفته است.[6]
پینوشت:
[1]. شیخ احمد احسایی، شرح الزيارة الجامعة الكبيرة، ج 3، صص 65، 296 - 298؛ ج 4، ص 47 و 48، 78 - 80؛ مجموعة الرسائل، ص 323.
[2]. تنکابنی، قصص العلماء، ص 48.
[3]. یکی از این مناظرات بین کریمخان و مرحوم بروجردی اتفاق افتاده است. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی: مناظرهی مرحوم بروجردی و کریمخان کرمانی
[4]. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 25، ص 312، صص 326-350.
[5]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 25، ص 329.
[6]. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی: عزالدین رضانژاد، شیخیه، بستر پیدایش بابیت و بهائیت، مجلهی انتظار موعود، بهار 1381 ش، شمارهی 3.
افزودن نظر جدید