اشک مادران و خواهران این مردم میان سخنرانی رضا شاه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ملیگرایان و باستانگرایان، از قزاق قلدر بیسواد، کوهی ساختند و در مسیر اسطورهسازی، او را نماد و مظهری از تجدد ایرانزمین مینامند. گویی تعرض رضاشاه به نوامیس، مادران و خواهرانشان را فراموش کردهاند. شاید به خاطر دارند و آن هتاکی برایشان طعمی بس خوش داشت.
با استقرار و تثبیت سلطنت پهلوی، دوره اجرای سیاستهای نوین استعمار انگلیس فرا رسید. سیاست مذهب زدائی و استحاله فرهنگی از طریق اشاعه فرهنگ تجددگرایی غربی در دستور کار هیأت حاکمه قرار گرفت. جامعه ایران برای تبدیل شدن به جامعهای بیهویت و غیر مولد باید از فرهنگ و ارزشها و سنتهای اسلامی - ملی تهی میشد و رضاشاه مأمور این کار بود. روز 17 دی 1314 (روز کشف حجاب)،[1] روزی سیاه و لکهی ننگی در تاریخ ایران شد. روزی که زنان ایرانی «مجبور» شدند، هویت هزاران ساله خود را به زور سرنیزه کنار بگذارند. شاه آنگونه که اربابانش به او آموخته بودند، چادر و حجاب را دشمن ترقی میدانست.
در روز 8 ژانویه 1939 (17 دی 1314) هنگامی که شاه در دانشسرای عالی سخنرانی میکرد، زنان و دخترانِ فارغ التحصیل، که مجبور به کشف حجاب شده بودند، از شدت ناراحتی سرهای خود را به زیر انداخته بودند و از گریه خود نمیتوانستند جلوگیری نمایند. علی اصغر حکمت یکی از سرشناس ترین چهره هایی که خود در آفرینش ماجرای حجاب فعال بود، در مورد تبعات این واقعه می نویسد: «مأمورین شهربانی و پلیس ها در تهران و فرمانداریها و بخشداریها در شهرها و قصبات مملکت بر حسب دستور وزارت کشور به زنان بیخبر مزاحم شده و آنها را به اجبار وادار به کشف حجاب میکردند و حتی چادر و نقاب آنان را پاره میکردند.»[2]
مامورین حکومت پهلوی، روسریها را به زور از سر نوامیس مردم برمیداشتند. درگیری میان زنان و پلیس تا مدتها ادامه داشت و نتیجتا بسیاری از بانوان که نمیخواستند به این ننگ و ذلت تن دهند، تصمیم به ماندن در خانه گرفتند تا به تمام درگیریها خاتمه دهند. برای عده ای، این «در خانه ماندن» تا رفتن رضاشاه از ایران (سال 1320) ادامه داشت.
فشار کشف حجاب و ترس بانوان از ماموران شهربانی به حدی بود که زنهای یزد به نمایندگان مجلس نامه نوشتند و ستمهایی که بر آنان میرفت را شرح دادند: «متأسفانه آنچه در رادیوها شنیده و روزنامهها مطالعه میشود، هیچ اسمی از ظلم و ستمهایی که چندین سال است به ما بیچارگان شده، نیست که به واسطه یک روسری یا چادر نماز در محلهها طوری در فشار پاسبان و مأمورین شهربانی واقع بوده و هنوز هم هستیم که خدا شاهد است از فحاشی و کتک زدن و لگد زدن هیچ مضایقه نکرده و نمی کنند و اگر تصدیق حکما آزاد بود از آمار معلوم می شد که تا به حال چقدر زن حامله یا مریضه به واسطه تظلمات و صدمات که از طرف پاسبانها به آنها رسیده، جان سپردند و چقدر از ترس و حرس فلج شدند و چقدر مال ما را به اسم روسری یا چادر نماز به غارت بردند و چه پولهایی از ما به اسمی و رسمی گرفته شده. خدا می داند اگر یک نفر از ماها با روسری یا چادر نماز به دست یک پاسبان می افتاد مثل اسرای شام با ماها رفتار می کردند. بهترین رفتار آنها با ما همان چکمهها لگد بر دل و پهلوی ما بود و اگر به پول گرفتن قانع نمیشدند یا پولی نداشتیم به آنها بدهیم ما را به شهربانی و کمیسر میبردند اذیت ما بیشتر و مخارج ما زیادتر.»[3]
در زمان کشف حجاب، در اتوبوس زن با حجاب را راه نمیدادند و در معابر پاسبانها از اهانت و کتک زدن به زنهایی که چادر داشتند با نهایت بیرحمی فروگذار نمیکردند. حتی بعضی از مامورین، زنهایی که پارچه روی سر انداخته بودند، را اذیت میکردند و آن پارچه را از سر آنها کشیده و پاره پاره میکردند و اگر زن فرار می کرد، او را تا توی خانه اش تعقیب می کردند. آنان به این هم اکتفا نکرده، اتاق زنها و صندوق لباس آنها را تفتیش کرده، اگر چادر از هر قبیل میدیدند، پاره پاره میکردند یا به غنیمت میبردند.[4]
مهدی عبدخدایی از اعضای فدائیان اسلام میگوید نامادری من داستانی را تعریف میکردند که همین داستان را علی آقا ضیاء هم تعریف میکنند که من یکساله بودم که مادرم از حمام بازمیگشته است. بین حمام و منزل ما قریب صد یا صد و پنجاه قدم راه بوده، پاسبان که میبیند دو زن (مادرم و همسایه اش) با چادر راه را طی میکنند. حمله میکند چادر مادر مرا از سرشان میکشد. مادرم فرار میکند و خود را به آستانه خانه همسایه میاندازد در همانجا سقط جنین میکند و خونریزی شدیدی میکند و پس از شانزده روز میمیرد در حالی که 21 ساله بوده است.[5]
پینوشت:
[1]. سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران (nlai.ir)، مقاله «21 تیر، روز عفاف و حجاب»؛ همچنین بنگرید به: مرکز اسناد انقلاب اسلامی (irdc.ir)، مقاله «توطئه کشف حجاب به دستور رضاخان»،
[2]. خبرگزاری تسنیم، مقاله «چرا رضاخان اصرار بر کشف حجاب داشت؟ ماجرای گریه زنها میان سخنرانی شاه + سند»، ۱۶ دی ۱۳۹۴، کد خبر: 963514
مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سياسی، پايگاه جامع تاريخ معاصر ايران، بخش پهلویها، مقاله «کشف حجاب و تجدد اجباری»
[3]. خبرگزاری تسنیم، همان. همچنين بنگريد به: گذرستان، نشريه الكترونيكی تاريخ سياسی معاصر ايران، گاه شمار كشف حجاب
[4]. خبرگزاری تسنیم، همان.
[5]. باشگاه خبرنگاران جوان، ۲۱ تير ۱۳۹۳، کد خبر: ۴۹۰۶۸۲۹؛ همچنین بنگرید به: خبرگزاری تسنیم، همان.
افزودن نظر جدید