شستن پای علی بن موفق توسط حوریان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اهل حدیث و حنابله در شرح حال علی بن موفق، یکی از عالمان مورد قبول خود، در کتب رجالی مطالب ناصحیحی آوردهاند.[1] و آنان که خود دیگران را به غلو نمودن متهم میکنند، برای بالا بردن و مهم جلوه دادن او از قضایا و خوابهای ساختگی استفاده کردهاند.
مثلاً علی بن موفق در خاطرات سفر حج خود میگوید: «در یکی از سالها سوار بر مرکب، عازم حج شدم. در میان راه با حجّاجی که پیاده عازم حج بودند، مواجه شدم. به دلم افتاد که من هم از مرکب پیاده شوم و آنان را همراهی کنم. از مرکب پیاده شدم و یکی از حجّاج پیاده را سوار مرکب خود کردم. پس از مدتی پیاده روی، جهت استراحت توقف کرده و خوابیدیم. در خواب دیدم که کنیزانی با طشتهایی از طلا و آفتابههایی از نقره، پای حجّاجی که پیاده عازم هستند را میشویند. پای همه حجّاج پیاده را شستند و نوبت به من رسید. یکی از کنیزان به دیگری گفت: این شخص مرکب دارد و جزو حجاج پیاده نیست، اما کنیز دیگر نپذیرفت و گفت: او نیز جزو حجاج پیاده است، زیرا پیادهروی و همراهی حجاج پیاده را دوست دارد. پاهای مرا نیز شستند. از آن روز به بعد تمام دردهایی که در پاهایم احساس میکردم، از بین رفت.»[2]
در این جریان هم که از خواب استفاده شده است، مطالبی ذکر نموده است، که مخلوطی از حق و باطل را شامل میگردد، مثلاً از مطالب صحیح این فضیلت ابن موفق، یکی این است که با رضایت کار یک قوم، در زمره آنان قرار میگیریم، و خداوند به انجام دهندگان کار خیر پاداش میدهد، همچنین به کسانی که دوست دارند آن کار را انجام بدهند، یا آرزو دارند که ای کاش جزو فاعلین آن کار بودند، و برعکس آن هم صحت دارد.
امیرالمؤمنین در نهج البلاغه میفرماید: «هر كه به كردار عدهاى راضى باشد، مانند كسى است كه همراه آنان، آن كار را انجام داده باشد و هر كس به كردار باطلى دست زند او را دو گناه باشد: گناه به جا آوردن آن و گناه راضى بودن به آن.»[3]
امام جواد (علیه السلام) نیز میفرماید: «هر که کار زشتی را نیک بشمارد، در آن کار شریک است.»[4] به همین خاطر است که جابر بن عبدالله انصاری در اربعین امام حسین (علیه السلام)، وقتی به زیارت کربلا مشرف شد، خطاب به قبور منور شهدای کربلا گفت: «ای شهدا! ما هم در ثواب شهادت شما، شریک هستیم»، در این هنگام عطیه سؤال کرد، چهطور ما در ثواب آنها شریک باشیم، در حالیکه آنها در آن چنان مظلومیتی در رکاب سیدالشهدا به شهادت رسیدند؛ جابر گفت: پیامبر فرمود: «هرکس راضی به عمل قومی باشد، همانند عاملان آن فعل خواهد بود.» و من هم چون آرزوی شهادت داشتم و به فعل آنها راضیم در ثواب آنها شریکم؛ و به همین دلیل در زیارت اربعین، بر کسی که قتل و ظلم بر امام حسین (علیه السلام) را شنیده و به آن کارها راضی بوده هم، لعن فرستاده شده است.
اما در هیچ فرقهای خواب غیر معصوم، حجت نیست، و حنابله هم علی بن موفق را معصوم نمیدانند، و با چنین خوابهایی هیچ فضیلتی ثابت نمیگردد، مشکل دیگر اینکه تمام این خوابها را خود نقل نموده است، که در همهجا کسی بخواهد خود را ثابت کند، باید از شاهدان دیگر استفاده نماید؛ البته علی بن موفق برای دیگران هم خواب میدیده، مانند خوابی که برای احمد بن حنبل و معروف کرخی دیده است.[5]
پینوشت:
[1]. «خدا دوست بدارد، به خانهاش دعوت میکند»
«غلو کردن اهل حدیث و ساخت فضیلت برای علی بن موفق»
«نامهنگاری و سخن گفتن خدا با علی بن موفق»
«بخشندهتر بودن از خداوند»
[2]. «علي بن الموفق حججت سنة من السنين في محمل فرأيت رجالة فأحببت المشي معهم فنزلت وأقعدت واحدا منهم في محملي ومشيت معهم فتقدمنا إلى البريد وعدلنا عن الطريق فنمنا فرأيت في منامي جواري معهن طسوت من ذهب وأباريق من فضة يغسلن أرجل المشاة فبقيت أنا فقالت إحداهن لصاحبتها ليس هذا منهم هذا له محمل فقالت بلى هو منهم لأنه أحب المشي معهم فغسلت رجلي فذهب عني كل تعب كنت أجده.» طبقات الحنابلة، محمد بن ابییعلی، بیروت: دار المعرفة للطباعة والنشر والتوزيع، ج1، ص232.
[3]. «وقال عليه السلام: الراضي بفعل قوم كالداخل فيه معهم، وعلى كل داخل في باطل إثمان، إثم العمل به وإثم الرضى به.» نهج البلاغة، امام علی، بیروت: ص499، ح154.
[4]. «و قال علیه السلام: من استحسن قبيحاً كان شريكاً فيه.» الفصول المهمة، ابن صباغ مالکی، دار الحديث للطباعة والنشر، 1422ق، ج2، ص1056.
[5]. «غلو کردن اهل حدیث و ساخت فضیلت برای علی بن موفق»
افزودن نظر جدید