بررسی آیه 16 سوره فتح

  • 1394/10/21 - 07:03
از دلایلی که بر شایستگی ابوبکر برای امر خلافت بیلن شده آیه 16 از سوره فتح است که به اعراب تخلف کننده از امر ولیّ وعده عذاب دردناک داده است. برخی گفته اند این آیه درباره ابوبکر و اصحاب ردّه (مربوط به حوادث بعد از وفات پیامبر) نازل شده است! لیکن اگر خوب بنگریم درخواهیم یافت که این آیه مرتبط با حوادث عصر زندگی پیامبر است و هیچ ارتباطی با ابوبکر ندارد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله دلایلی که بر شایستگی ابوبکر برای امر خلافت اقامه شده آیه 16 از سوره فتح است: «قُل لِّلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَىٰ قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ ۖ فَإِن تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا ۖ وَإِن تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُم مِّن قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا [فتح/16] به تخلّف کنندگان اعراب بگو: به زودی از شما دعوت می‌شود که به سوی قومی نیرومند و جنگجو بروید و با آنها پیکار کنید تا اسلام بیاورند اگر اطاعت کنید، خداوند پاداش نیکی به شما می‌دهد و اگر سرپیچی نمایید، همان‌گونه که در گذشته نیز سرپیچی کردید، شما را با عذاب دردناکی کیفر می‌دهد!» استدلال کنندگان به این آیه شریفه برای ربط دادن آن به خلافت ابوبکر چنین می‌گویند: «اولین کسی که پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مصداق این آیه شریفه گردید «ابوبکر» بود؛ چرا که او تنها کسی است که پس از پیامبر مردم را به اطاعت خداوند فرا خواند.»[1] با این توضیح که بنا به تفسیر اهل سنت و وهابیت، منظور از «المخلّفین من الأعراب؛ تخلّف کنندگان عرب» در این آیه شریفه «اصحاب ردّه» هستند؛ چرا که پس از نزول آیه کریمه تنها غزوه‌ای که بنا بود پیش آید غزوه تبوک بود که در حقیقت هیچ درگیری به وقوع نپیوست و سپاه اسلام بازگشت و در نتیجه کافری مسلمان نگشت؛ در حالی که اوّلین جنگ پس از نزول این آیه شریفه، جنگی بود که در زمان خلافت ابوبکر با «اصحاب ردّه» در گرفت و ابوبکر سعی کرد تا بازگشتگان از اسلام را به دین برگرداند؛ به این‌رو، استدلال کنندگان به این آیه می‌گویند: اگر خلافت ابوبکر صحیح نباشد وعده الهی نیز خلاف خواهد بود.
پاسخ:
الف) نزول آیه در سال 6 هجری و نه در سال 9 هجری؛ بسیاری از مفسّران، زمان نزول این آیه را سال 6 هجری و پس از غزوه حدیبیه دانسته‌اند و نه سال 9 هجری و پیش از غزوه تبوک که در آن صورت، موضوع به طور کلّی تغییر خواهد کرد و امکان استدلال مدّعیان منتفی می‌گردد؛ چنان که ابو حیان اندلسی ذیل آیه مورد بحث آورده: «قول صحیح آن است که این سوره در بازگشت از صلح حدیبیه در سال ششم هجری نازل شده است.»[2]
ب) سخن فخر رازی در ردّ ادّعای استدلال کنندگان؛ فخر رازی، بزرگ‌ترین مفسّر اهل سنت و مورد قبول وهابیت ذیل همین آیه گفته: «درباره آیه «قُل لِّلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ...» چند قول وجود دارد... قول سوّم این است که این آیه درباره دو قبیله هوازن و سقیف نازل شده که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با آنها جنگید. قوی‌ترین قول همین است؛ زیرا آن که مردم را به جنگ دعوت می‌کرده، خود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است.»[3]
ج) اعترافی دیگر در ردّ ادّعای استدلال کنندگان؛ غرناطی کلبی، یکی دیگر از مفسران اهل‌سنت و مورد قبول وهّابیت، ذیل آیه شریفه مورد بحث آورده است: «درباره آیه «قل للمخلّفین...» چهار قول وجود دارد: درباره هوازن و کسانی که در خیبر با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) جنگیدند؛ درباره رومیان که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مردم را به جنگ با آنها دعوت نمود؛ درباره اصحاب ردّه از بنی حنیفه و دیگران که ابوبکر با آنها جنگید؛ اهل فارس (ایران) مراد باشد. قول اول و دوم قوی‌تر است؛ چرا که این دعوت در زمان خود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است.»[4] با توجه به بی‌دلیل بودن ادّعای مدّعیان و به جهت رعایت اختصار به یک پاسخ حلّی بسنده می‌کنیم: ادّعای بی‌دلیل و تفسیر به رأی؛ آنچه از سوی استناد کنندگان به این آیه شریفه مطرح می‌گردد، صرفا ادّعاهایی است بدون دلیل و یا به تعبیر دیگر، تفسیر به رأی‌هایی است که برای تثبیت اعتقادات خود به کار گرفته‌اند و هیچ‌گونه روایت و دلیلی حتّی روایت ضعیفی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و یا یکی از صحابه در تایید آن وجود ندارد و به همین‌روی نمی‌توان آن را پذیرفت. تعجب آن که همینان که در برابر روایات صحیح‌السند متعدد از کتاب‌های معتبر خودشان که در آنها ادّعای اجماع بر نزول آیه شریفه 55 از سوره مبارکه مائده درباره امیرمؤمنان (علیه السّلام) و دیگر آیات قرآن درباره آن حضرت شده به بهانه نیامدن نام امیرمؤمنان (علیه السّلام) در قرآن کریم، مخالفت نموده و آن را انکار می‌کنند، ولی در همان حال بدون هرگونه دلیل، برخی از آیات قرآن کریم را تفسیر به رأی می‌کنند! در حدیث نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) در نکوهش تفسیر به رأی آیات قرآن کریم آمده: «کسی که قرآن را تفسیر به رأی نماید جایگاه او در آتش دوزخ است.»[5]

پی‌نوشت:
[1]. أختلف العلماء فی ترتیب الخلافة و تحصیلها لمن أمّرها إلیه. فمنهم من زعم أنّها بالنّصّ. و دلیلهم قوله تعالی «قُل لِّلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ...» و قد دعاهم أبوبکر إلی الطّاعة بعد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم). سرّ العالمین و کشف ما فی الدّارین، أبو حامد غزالی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 1، ص 17.
[2]. و الصّحیح أنّها نزلت بطریق منصرفه (صلی الله علیه و آله و سلم) من الحدیبیة سنة ستّ من الهجرة... . تفسیر البحر المحیط، محمد بن یوسف الشهیربأبی حیان الأندلسی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 8، ص 89.
[3]. و فی قوله: «قُل لِّلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَىٰ قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ ۖ فَإِن تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا. ۖ وَإِن تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُم مِّن قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا» وجوه... ثالثها: هوازن و ثقیف غراهم النّبی (صلی الله علیه و آله و سلم) و أقوی الوجوه هو أنّ الدّعاء کان من النّبی (صلی الله علیه و آله و سلم). التفسیر الکبیر، محمد بن عمر التمیمی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 28، ص 80.
[4]. أختلف فی هؤلاء القوم علی أربعة أقوال ألأوّل: أنّهم هوازن و من حارب النّبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) فی غزوة خیبر. الثّانی: أنّهم ألرّوم إذ دعا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) إلی قتالهم فی غزوة تبوک و الثّالث أنّهم أهل الرّدّة من نبی حنیفة و غیرهم ألذین قاتلهم أبوبکر ألصّدیق و الرّابع أنّهم الفرس و یتقوّی الأول و الثّانی: بأنّ ذلک ظهر فی حیاة رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم). تسهیل لعلوم التنزیل، محمد بن أحمد بن محمد الغرناطی الکلبی، دار الکتاب العربی، لبنان، ج 4، ص 53.
[5]. وروی أبو صالح عن إبن عبّاس عن النّبی (صلی الله علیه و آله و سلم) أنّه قال «من فسّر القرآن برأیه فلیتبوّا مقعده من النّار. التفسیر الکبیر، محمد بن عمر التمیمی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 7، ص 155.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.