ادله اهل سنت بر خلافت ابوبكر
اثبات ولايت اميرمؤمنان عليه السلام از کتابهاي اهل سنت، زماني تام و کامل ميشود که بطلان خلافت خلفاي سه گانه نيز از کتابهاي اهل سنت ثابت شود. در اين بخش به اين مهم خواهيم پرداخت.
ابتدا باید به این سوال پاسخ دهیم که
آيا نصي اعم از آیه قرآن و یا روایات نبوی پیرامون مشروعیت خلافت ابوبكر وارد شده است ؟
با قاطعيت تمام تحدي کرده و می گوییم :
که هيچ دليلي از قرآن و سنت صحيح رسول خدا صلي الله عليه و آله؛ حتي از کتابهاي اهل سنت براي مشروعيت خلافت ابوبکر، عمر و عثمان وجود ندارد؛ چنانچه خود علمای بزرگ اهل سنت نیز به این مساله اعتراف کرده و حتی تصریح نیز کرده اند که در اثبات خلافت ابوبکر نمی توان به دلایل نقلی اعم از آیات و روایات استناد کرد و باید به دنبال ادله دیگر بود .
به عنوان مثال تفتازاني که از بزرگترين دانشمندان علم کلام اهل سنت است ، در این باره می گوید :
و النص منتف في حق أبي بكر.(1)
هيچ نصي (دليل قرآني و روائي) درباره خلافت ابوبکر وجود ندارد.
علاوه بر این ها ، گذشته از علما و متکلمین اهل سنت ، بزرگان و پیشوایان ایشان نیز از همان ابتدا به این مساله اذعان کرده اند .
ظاهرا اولین کسی که به این امر اعتراف نموده ، جناب عائشه بوده است که می گوید : در قرآن هیچ آیه ای در مورد خاندان ما نیست!!
بخارى در صحیح خود به نقل از عائشه مىنویسد که وى تصریح کرده است که هیچ آیهاى در قرآن کریم در باره خاندان وى نازل نشده است:
فقالت عَائِشَةُ من وَرَاءِ الْحِجَابِ ما أَنْزَلَ الله فِینَا شیئا من الْقُرْآنِ إلا أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ عُذْرِ
داستان از این قرار بود که :
معاویه بن أبى سفیان، مروان را به حکومت حجاز منصوب کرده بود، مروان خطبه خواند و در آن از یزید بن معاویه نام برد تا براى حکومت بعد از پدرش از مردم بیعت بگیرد. عبد الرحمن بن أبى بکر چیزى گفت، مروان گفت: او را بگیرید.
عبد الرحمن وارد خانه عائشه شد و آنها نتوانستند او را دستگیر کنند.
مروان گفت: او کسى است که خداوند این آیه را در باره او نازل کرده است: « و آن کس که به پدر و مادر خود گوید: اف بر شما، آیا به من وعده مى دهید که زنده خواهم شد
عائشه از پشت پرده گفت: هیچ چیزى از قرآن در باره ما خاندان نازل نشده است؛ مگر این که خداوند [آیه] عذر مرا نازل کرده است (اشاره به آیه افک ) (2) و (3)
حال اگر چنین است چگونه برخی از علمای اهل سنت ، در اثبات خلافت ابوبکر به برخی از آیات و روایات استناد کرده و شان نزول و یا صدور آن ها را شخص ابوبکر می دانند ؟ (4)
آیا استناد کردن به آیات و روایات در اثبات خلافت ابوبکر بعد از اینکه پیشوایان و بزرگان اهل سنت وجود هر گونه نصی را بر این مساله منتفی دانسته اند ، تناقض گویی و تعصب بی جا شمرده نمی شود ؟
اما می بینیم که در مقابل ، به اعتراف شیعه و سنی ، نه تنها صدها آیه از قرآن کریم در فضائل و مناقب امیر المومنین علیه السلام نازل شده بلکه اخبار نبوی نیز مملو از کرامات ، فضائل و مناقب آن حضرت هستند و بالاتر از این ها این که پیامبر اکرم در مواضع متعدد و با الفاظ مختلف به خلافت و جانشینی آن حضرت پس از خویش تصریح کرده اند .
آیاتی چون آیه ولایت ( انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلوة و یوتون الزکاة و هم راکعون - مائده) ، آیه ابلاغ ( یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک )،آیه اکمال ( الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا ) ، آیه صادقین ( یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونو مع الصادقین ) آیه 61 آل عمران که علی را نفس پیامبر می داند ( فمن حاجك فيه من بعد ما جاءك من العلم فقل: تعالوا ندع ابنائنا و ابنائكم و نسائنا و نسائكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله على الكاذبين ) و صدها آیه دیگر از قرآن کریم که در شان آن حضرت نازل شده که هر یک در موضع خویش مطرح گردیده و به اثبات رسیده است و در اینجا مجال سخن گفتن در مورد آن ها وجود ندارد .
و احادیثی چون ( انت اخی وصیی و و وزیری و خلیفتی فیکم ) که به حدیث دار یا انذار مشهور است ، حدیث ( انت منی بمنزلة هارون الا انه لا نبی بعدی ) که همان حدیث منزلت است ، حدیث ( یا علی انت و شیعتک هم الفائزون یوم القیامة ) ، حدیث ( طیر مشوی )، حدیث ( سد الابواب الا باب علی ) ، حدیث غدیر ( من کنت مولاه فهذا علی مولاه ) ، حدیث ثقلین ( انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی . . . ) ، حدیث ( اثنی عشر خلیفة ) ، حدیث ( علی مع القرآن و القرآن معه ) ، حدیث (علی مع الحق و الحق مع علی ) حدیث ( انا مدینة العلم و علی بابها ) و صدها حدیث دیگر که هر یک به تنهایی در اثبات افضلیت و اعلمیت و حتی عصمت آن حضرت کفایت می نمایند . و می دانیم که وقتی افضلیت و برتری کسی بر دیگران ثابت شد ، بر طبق قاعده ای عقلائی که همه عقلای عالم آن را پذیرفته اند ، مقدم کردن مفضول ( شخصی که نسبت به دیگری به لحاظ رتبه و درجه پایین تر است ) بر فاضل ( شخص افضل و اعلم ) قبیح است . و بدین ترتیب نیز حقانیت امیر المومنین علیه السلام به اثبات خواهد رسید .
یکبار دیگر تاکید می کنیم که ما در این مقاله کوتاه در صدد بحث و بررسی آیات و احادیث نازله در شان امیر المومنین علیه السلام نیستیم بلکه غرض تنها یاد آوری حجم کثیری از آیات و روایات در اثبات حقانیت امیر المومنین علیه السلام بود که شیعه بتواند با قاطعیت تمام اعلام کند که محکمترین ادله مشروعیت و حقانیت امامت آن حضرت ، آیات قرآن و روایات نبوی است ، به خلاف اهل سنت که در مورد خلافت ابوبکر و سایر خلفا دستشان از هر گونه آیه و یا روایتی کوتاه شده است .
حال با این وجود حق با کیست و امام واقعی کیست ؟
منابع :
(1) سعد الدین تفتازانی ، شرح المقاصد، ج5، ص255
(2) گروهی از صحابه رسول خدا به یکی از زنان پیامبر تهمت زنا زدند ، تا اینکه از جانب خدا آیه زیر در برائت همسر رسول خدا از زنا نازل شد : (إِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالْإِفْکِ عُصْبَةٌ مِنْکُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَکُمْ بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِی تَوَلَّى کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ.) نور آیه 11. در حقیقت ، کسانى که آن بهتان ( داستان اِفک) را ( در میان ) آوردند ، دسته اى از شما بودند . آن ( تهمت ) را شرّى براى خود تصوّر مکنید بلکه براى شما در آن مصلحتى (بوده) است . براى هر مردى از آنان ( که در این کار دست داشته) همان گناهى است که مرتکب شده است ، و آن کس از ایشان که قسمت عمده آن را به گردن گرفته است عذابى سخت خواهد داشت .عده ای شان نزول این آیه را در مورد عائشه و برخی دیگر نیز درباره ماریه غبطیه دانسته اند .
(3) صحیح البخاری، ج ۴، ص ۱۸۲۷، ح۴۵۵۰، کتاب التفسیر، بَاب «وَالَّذِی قال لِوَالِدَیْهِ أُفٍّ لَکُمَا…»،ناشر: دار ابن کثیر
حدثنا مُوسَى بن إِسْمَاعِیلَ حدثنا أبو عَوَانَةَ عن أبی بِشْرٍ عن یُوسُفَ بن مَاهَکَ قال کان مَرْوَانُ على الْحِجَازِ اسْتَعْمَلَهُ مُعَاوِیَةُ فَخَطَبَ فَجَعَلَ یَذْکُرُ یَزِیدَ بن مُعَاوِیَةَ لِکَیْ یُبَایَعَ له بَعْدَ أبیه فقال له عبد الرحمن بن أبی بَکْرٍ شیئا فقال خُذُوهُ فَدَخَلَ بَیْتَ عَائِشَةَ فلم یَقْدِرُوا فقال مَرْوَانُ إِنَّ هذا الذی أَنْزَلَ الله فیه «وَالَّذِی قال لِوَالِدَیْهِ أُفٍّ لَکُمَا أَتَعِدَانِنِی» فقالت عَائِشَةُ من وَرَاءِ الْحِجَابِ ما أَنْزَلَ الله فِینَا شیئا من الْقُرْآنِ إلا أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ عُذْرِی.
(4) چنانچه برخی برای اثبات مشروعیت خلافت وی به آیه غار ( . . . لاتحزن ان الله معنا . . . ) و آیه ( وَ الَّذي جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُون . الزمر / 33 ، ) و یا آیه ( قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا .16/فتح ) ، و یا آیات آخر سوره لیل ( وَسَيُجَنَّبهَُا الْأَتْقَى . الَّذِى يُؤْتىِ مَالَهُ يَتزََكىَ . وَ مَا لِأَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَةٍ تجُْزَى . إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلىَ . وَ لَسَوْفَ يَرْضى .) و نیز برخی روایات چون ( اقتدوا بالذین من بعدی ابابکر و عمر ) و . . . تمسک و استدلال کرده اند
دیدگاهها
الهام
1392/08/12 - 13:13
لینک ثابت
آیاتی چون آیه ولایت ( انما
ناشناس
1392/08/19 - 02:14
لینک ثابت
اگر در خانه کس است یک حرف بس
اسماعیلی
1393/01/09 - 16:23
لینک ثابت
با اجازه از محضرتان میخواهم
mojtaba
1393/02/19 - 19:29
لینک ثابت
سلام دوست گرامی
کرار
1396/04/02 - 20:47
لینک ثابت
کتاب ابن ابی عاصم صفحه 551
افزودن نظر جدید