طاهری و نفی زیارت قبور ائمه (علیهم السلام)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ زیارت قبور ائمه (علیهم السلام) در تمامی فرق اسلامی، به جز وهابیت، پذیرفته و محترم است. پیروان سایر مذاهب اسلامی نیز اگر چه به شیوه امامیه در مورد زیارت عمل نمیکنند، اما با توجه به روایات نبوی این روش را حرام ندانسته و زیارت قبور را مجاز و در مواردی هم مستحب میشمارند. احداث بناهای مهم زیارتی در کشورهای اسلامی سنی نشین و سایر کشورها نه تنها با مخالفت علمای آن بلاد مواجه نشده بلکه زیارت قبرها نیکو نیز شمرده شده است؛ واین خود شاهدی بر زیارت قبور ائمه (علیهم السلام) در میان آنهاست.
زیارت قبور مسلمانان و طلب آمرزش برای آنان در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) امری رایج بوده است و نه تنها خود آن بزرگوار بلکه دیگر مسلمانان و پیروان ایشان نیز این کار را میکردند.
همچنین از آثار تربیتی و اخلاقی مهم زیارت قبور جلوگیری از حرص و طمع بر دنیا و دوری انسان از تعلقات دنیوی است. دور شدن از طمع و دنیاطلبی مقدمه دوری از نفسانیات و دستیابی به کمالات اخلاقی و در پی آن، دوری از ظلم و تباهی و رسیدن به عدالت و دوستی است؛ پيامبر (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «زوروا القبور فاِنَّها تُذکِّرکم بالاخره،[1] قبرها را زیارت کنید؛ چون شما را به یاد آخرت میاندازد.»
طاهری درباره شرک بودن زیارت قبور ائمه (علیهم السلام) میگوید: زیارت قبور ائمه، کمک خواستن از مردهها، برج و باروهایی که ساختیم، همه اينها «ألهاکُمُ التَکاثُر[تکاثر/102]، است»؛ آیا اینها مصداق شرک نیست؟[2]
در واقع، یکی از علل زیارت اهل قبور، اعتقاد به زنده بودن آنهاست. تمام ادیان و شرایع الهی انسان را باقی میدانند و نه فانی؛ لذا با آمدن مرگ، جسم خاکی انسان در زیر خاک نهفته میشود، اما روح او زنده است و به جایگاه متعالی اوج مییابد. درباره زیارت قبور (اولیاء الله و دیگر افراد) و تبرک جستن از آنان دلایل قرآنی[3] بسیاری یافت میشود و به طور قطع جایز است؛ زیرا در زیارت و تبرک، استمداد از روح بزرگ اولیاء الهی است و به هیچ وجه به این معنی که آنها قدرتی مستقل دارند (نظر بت پرستان) نیست.
برای مثال حضرت يوسف (علیه السلام) خطاب به برادران خود میفرماید: «اذهبوا بِقَمیِصی هذا فاَلقوهُ عَلَی وَجهِ اَبِی یأتِ بَصيراً [یوسف/93]؛ این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بيفکنيد (تا) بینا شود.» که در آیات بعدی این موضوع تأیید میشود. با این توضیح باید گفت، باید گفت، وقتی پیراهن يوسف (علیه السلام) میتواند چشم يعقوب (علیه السلام) را شفا بخشد و تبرک به آن مجاز است، چطور میتوان افراد را از زیارت و تبرک جستن به قبور مطهر اولیاء الله نهی کرد؟ حال این پرسش پیش میآید که با توجه به نفی زیارات و توسلات در سخنان طاهری، آیا او از اساس به انبیا و اولیای الهی اعتقاد دارد؟ طاهری در پاسخ به این سؤال که معصومين (علیهم السلام) در کجای عرفان حلقه جای دارند، میگوید: «در شبکه رحمانیت، ما کاری با آنها نداریم.»[4] آیا این پاسخ او به معنی نفی اعتقاد ضروری شیعه و همچنین نفی یکی از اصول دین مذهب شیعیان نیست؟
پینوشت:
[1]. سُبکی، تقی الدین، شفاء السقام فی زیارة خیر الانام، ص 107.
[2]. جمعی از نویسندگان حوزه و دانشگاه، حلقه اسارت، قم، نشر تسنیم اندیشه، ص 139.
[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ذیل آیه 84 سوره توبه؛ طباطبایی، محمد حسین، تفسیرالمیزان، ذیل آیه 84 توبه) و روايات
[4]. جمعی از نویسندگان حوزه و دانشگاه، حلقه اسارت، قم، نشر تسنیم اندیشه، ص 140.
برای مطالعه بیشتر رجوع شود به کتاب حلقه اسارت، جمعی از نویسندگان حوزه و دانشگاه، قم، نشر تسنیم اندیشه.
افزودن نظر جدید