زمینهسازی برای همایش با شکوه غدیر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در سال دهم هجری از سوی خداوند متعال طبق آیه «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ [حج/27] و مردم را دعوت به حج کن.» مأمور شد تا همه مسلمانان را برای شرکت در بزرگترین مناسک با شکوه عبادی، سیاسی و اجتماعی اسلام در طول تاریخ فرا خواند. حضرت، به دنبال این مأموریت الهی، در ماه ذیالقعده سال دهم هجرت، دستور داد تا در شهر مدینه و میان قبایل عرب اعلان کنند که رسول خدا عازم خانه خداست تا مناسک و آداب حج را به مسلمانان آموزش دهد.[1]
- حضور گسترده مسلمانان در حجة الوداع؛ به دنبال فراخوان عمومی، هزاران نفر از دورترین مناطق جهان اسلام، آمادگی خود را برای همراهی با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و شرکت در مراسم حج، اعلان کردند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شخصی از صحابه را جانشین خود در مدینه قرار داد و در حالی که بیش از 60 شتر برای قربانی همراه داشت، به سوی مکّه رهسپار گردید. با این که هنگام حرکت حضرت، بیماری حصبه (وبا) مدینه را فرا گرفته بود[2] و بسیاری از خانوادهها مشغول مداوای بیماران خود بودند، عدّه زیادی از مسلمانان نتوانستند نبی مکرّم (صلی الله علیه و آله و سلم) را همراهی کنند، با این روی، حدود 120 هزار نفر از مدینه و اطراف مدینه، آن حضرت را همراهی کردند. امیرمؤمنان (علیه السّلام) نیز که مدّتی پیش از حجه الوداع برای جمعآوری خمس، زکات و جزیه از سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به سرزمین یمن و نجران عزیمت کرده بودند به همراه گروه 12 هزار نفری از اهل یمن خود را برای حج به مکه رساندند.[3]
- سال آخر حیات پیامبر و دو منظور در حجة الوداع؛ در این سفر، دو مقصد اساسی در نظر بود: آموزش مناسک حج[4] و طرح موضوع خلافت و جانشینی پس از خویش.[5] از آنجا که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اشاراتی فرموده بودند که امسال سال آخر حیات من است این موضوع نیز باعث شرکت بیشتر مردم در سفر حجةالوداع گردید. از این رو، مهاجرین، انصار و قبایل اطراف مدینه، مکه و حتی بلاد یمن و غیر آن به سوی مکه سرازیر شدند تا جزئیات احکام حج و آخرین تحوّلات روزهای پایانی حیات شریف حضرت را از نزدیک شاهد باشند.
- تمهیدات پیش از غدیر؛ تصمیم بر آن بود تا در این سفر، همایشی بزرگ و گسترده به نام همایش غدیر تشکیل شده و ناگفتههای 23 ساله بازگو شود. برای برگزاری این همایش، نیاز به تمهیداتی بود؛ از جمله آن که از آغاز حرکت در شهر مدینه منوّره (25 ذیقعده) تا روز غدیر در سرزمین خم (18 ذیّحجه) سخنان و خطبههای ایراد گردد تا اذهان عمومی، آماده و بستر مناسبی برای برگزاری باشکوه همایش غدیر فراهم گردد. از خطبههایی که پیشرو میآید مشخص است پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میکوشد تا رسوم جاهلی باقی مانده از پیش از اسلام را برچیده و مقدمات جایگزینی اسلام واقعی را فراهم سازد. مطالبی از سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان گردیده که گویای این حقیقت است که حضرت درصدد است تا اگر همچنان در امّت اسلامی آثاری از رسوم جاهلی باقی مانده، برداشته و اسلام واقعی جایگزین گردد.
- خطبههای پیش از غدیر؛ بیاناتی که از سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در خطبههای پیش از غدیر مطرح گردیده، پیش درآمدی است بر خطبه غدیر تا اذهان عمومی نسبت به این امر آماده گردیده و بسترسازی لازم برای روز 18 ذیحجه صورت پذیرد که به برخی از آنها اشاره میکنیم: خوانندگان محترم ضمن دقت در مطالبی که در پی میآید به این نکته نیز توجه داشته باشند که واقعه غدیر خم و طرح جانشینی امیرمؤمنان (علیه السّلام)، باید میان چنین صحابهای مطرح گردد که پس از 23 سال زحمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به چنین مرحلهای از درک و معرفت رسیدهاند که ازبیفرهنگترین انسانها چنین برخوردهایی انتظار نمیرود:
تحریم سنّت جاهلی در حج؛ رسم عرب جاهلی در آیین حج، بر این بود که با ورود به شهر مکّه مکرمه، حتّی اگر چند ماه پیش از ایّام حج به این شهر وارد میگشتند، به حال احرام باقی میماندند و با همان حال در روز 8 ذیحجه (روز ترویه) لبیکگویان به صحرای عرفات، مشعر و منا رفته و در تمام این مدّت، تا مادامی که مناسک حج پایان نمییافت از احرام خارج نمیگردیدند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز 4 ذیحجه وارد مکه مکرمه شد و در خطبه آغازین خود در این روز، بر رسم جاهلی یاد شده، مهر بطلان زده و دستور داد حاجیانی که قربانی همراه ندارند، پس از طواف و سعی، تقصیر کرده و از احرام بیرون آیند و تمام محرّمات، حتّی نزدیکی با زنان را بر خود حلال دانسته و این حج را عمره قرار دهند.[6] در برابر این دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برخی از صحابه مقاومت کردند؛ چرا که آنها بر اساس ذهنیت جاهلی خود چنین کاری را بدترین گناه میپنداشتند. همین مطلب را بخاری در کتاب خود آورده است: «از دیدگاه عرب، زشتترین کار این بود که در ماه ذیحجه، به جای حج تمتع، حج عمره انجام شود.»[7] این قضیه بر صحابه، گران آمد و در برابر فرمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مقاومت کردند: و گفتند: «ای رسول خدا! کدام یک از محرّمات حلال شد؟ پیامبر فرمود: همه آنها.»[8] ببینیم صحابه در برابر این دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چگونه برخوردی داشتند؛ برخوردهای بسیار زشتی از سوی برخی صحابه در کتاب بخاری روایت شده که زبان از بازگویی آن ناتوان است از جمله آن که برخی صحابه در برابر فرمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتند: «آیا در حالی رهسپار سرزمین منا شویم که قطرات منی از آلات تناسلی ما سرازیر است؟»[9] چنین تعبیراتی از افرادی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) 23 سال از عمر شریف خود را به طور شبانهروزی صرف تعلیم و تربیت آنان نموده انتظار نمیرود. آیا مدافعان «عدالت همه صحابه» میتوانند اینگونه برخوردها و رفتارهای زشت و ناشایست صحابه را توجیه کرده و همچنان از این نظریه دفاع کنند؟
پینوشت:
[1]. السیرة النبویة، ابن هشام، دار الجیل، بیروت، ج 6، ص 8.
[2]. سبل الهدی و الرشاد، محمد بن یوسف الصالحی الشامی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 8، ص 450.
[3]. السیرة النبویة، ابن هشام، دار الجیل، بیروت، ج 4، ص 204.
[4]. السیرة النبویة، ابن هشام، دار الجیل، بیروت، ج 6، ص 8.
[5]. مسند أحمد بن حنبل، احمد بن حنبل، مؤسسه قرطبه، مصر، ج 3، ص 86.
[6]. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 1، ص 368.
[7]. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 2، ص 567.
[8]. صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 2، ص 909.
[9]. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 2، ص 594.
افزودن نظر جدید