ريشه‌شناسی واژه «سپاس»

  • 1394/07/19 - 23:47
امروزه د محافل آکادمیک، عرفا و بزران ادب فارسی جایگاهی بس والا دارند، و گفتار آنان (از فردوسی گرفته تا سعدی و حافظ و مولوی و عطار و...) دل‌های محبین را به سوی تعالی سوق می‌دهد. در این میان بخش عظیمی از اشعار و نکات نغز ادبی در شعر فارسی، برگرفته از زبان عربی است و حقیقتاً ادبیات عرب به کمال و بالندگی ادب پارسی کمی شایان نمود. همانگونه که بسیاری از فرهیختگان و اندیشمندان...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ امروزه در محافل آکادمیک، عرفا و بزرگان ادب فارسی جایگاهی بس والا دارند، و گفتار آنان (از فردوسی گرفته تا سعدی و حافظ و مولوی و عطار و...) دل‌های محبین را به سوی تعالی سوق می‌دهد. در این میان بخش عظیمی از اشعار و نکات نغز ادبی در شعر فارسی، برگرفته از زبان عربی است و حقیقتاً ادبیات عرب به کمال و بالندگی ادب پارسی کمكی شایان نمود. همانگونه که بسیاری از فرهیختگان و اندیشمندان ایرانی، خود را وقف تدوین و نگارش قواعد ادبیات عربی نمودند. لیکن امروزه عده‌ای می‌‍‌کوشند تا با ساخت برخی کلمات، به هر نحو ممکن واژگان پارسی (یا شبه پارسی) را به جایگزین واژگان عربی کنند. در حالیکه چنین رفتاری، در تضاد با گنجینه‌های ادبی ایران است (چه اینکه اکثر متون ادبی ایران پر است از واژگان عربی). در حقیقت استعمارگران می‌کوشد همان بلایی که بر سر ترکیه آوردند (تغییر اجباری خط و آواها) را به صورتی مشابه بر سر ایرانیان بیاورند تا هویت ایرانی-اسلامی را زایل کنند و در این مسیر، مدتی است که فلسفه بافی و ریشه‌سازی برای برخی واژگان را در دستور کار قرار داده اند. از جمله متنی که مدت‌هاست در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است:

سپاس کلمه ای ایرانیست و یادگار زرتشت که همواره می‌گفت سه چیز را پاس بدارید: پندار نیک (پاس یک)، گفتار نیک (پاس دو)، کردار نیک (پاس سه). پاس = پاسداشت و پاسداری از سه نیک. و ایرانیان با گفتن سه پاس (سپاس) به همدیگر یادآور این سه مورد مهم می‌شدند.

در پاسخ باید گفت:
- آنچه در متن آمده حاصل ذوقیات و بافته‌های ذهنی یک شخص است و هیچ ریشه تاریخی ندارد.
- كلمه سپاس، یک کلمه اوستایی و به گویش گاتهایی (یا دیگر لهجه‌های کهن اوستایی) نيست و از همین روی نمی‌تواند یادگار زرتشت باشد. و واژه سپاس به صورت «سه + پاس» نیست. در زبان اوستایی نیز عدد 3 به صورتِ θri (ثری) و θr (ثر) خوانده می‌شود. برای مثال در اوستا، یسنای 9، بند 8 اژی دهاک با صفتِ سه پوزه (به اوستایی: θri-zafanem) خوانده شده است. در یسنای 11، بند 1 نیز برای عدد 3 از واژه‌یِ θrâyô استفاده شده است. در یسنایِ 19، بند 16واژه‌یِ θri و در یسنای 57، بند 6 برای عبارت «سه شاخه» از واژه‌یِ θry-axshtîshca استفاده شده است.[1]
- واژه «سپاس» نهايتاً يك واژه فارسی ميانه (پهلوی) هست و اصل آن espas بود. واژه «ناسپاس» نیز به صورتِ an espas خوانده می‌شد.[2] يعنی‌ در اصلِ كلمه سپاس (espas) به هیچ روی عدد 3 وجود ندارد و لذا سپاس به معنی سه عدد پاس (گفتار نيك و پندار نيك و كردار نيك) نيست.
- سعدی استاد ادب پارسی، می‌گوید:‌ «سگ حقشناس به از آدمی ناسپاس». که این نشان می‌دهد، ناسپاس در مقابل حق‌شناس هست. پس واژه «سپاس» به معنی «حق شناسی» هست. (نه 3 عدد پاس!)

پی‌نوشت:

[1]. بنگرید به:
Yasna (sacred liturgy), based on edition of Karl F. Geldner, Avesta, the Sacred Books of the Parsis, Stuttgart, 1896.
[2]. مكنزی‌،‌ فرهنگ زبان پهلوی، ترجمه مهشيد ميرفخرايی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1373، برگه 312 و 258

تولیدی

دیدگاه‌ها

چقد شما ها بیکارید، من باز از شماها بیکارتر، برید به زندگی تون برسید، حقیقت با بحث عوض نمیشه، عوضی هم با بحث قانع نمیشه

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.