اوستا منشأ تضاد و تناقض

  • 1394/05/27 - 10:51
در اینکه زیربنای تعالیم "زردشت" چیست "ثنویت" ، "پلی‌تئیسم" (چندانی) یا احیانا "توحید" و یگانه‌‌پرستی در میان محققان و صاحب‌نظران اختلاف وجود دارد. باید دید علت این همه اختلافات درباره اصول دین "زردشت" درمیان دانشمندان از چیست؟ درمرحله نخست منشا این اختلافات خود "اوستا" است. چه این که طبق تحقیقات اوستاشناسان...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در اینکه زیربنای تعالیم "زردشت" چیست "ثنویت" ، "پلی‌تئیسم" (چندانی) یا احیانا "توحید" و یگانه‌‌پرستی در میان محققان و صاحب‌نظران اختلاف وجود دارد. باید دید علت این همه اختلافات درباره اصول دین "زردشت" درمیان دانشمندان از چیست؟ درمرحله نخست منشا این اختلافات خود "اوستا" است. چه این که طبق تحقیقات اوستاشناسان، "اوستا" از سه نوع افکار و عقاید مختلف و متضاد حکایت دارد:
1. بیشمار پرستی
2. ثنویت، دوگانه‌پرستی
3. توحید، یگانه‌پرستی
دانشمند فرانسوی "دکتر هارلز Dr.Harlez"  نقل اقوال مختلف درباره عقاید زردشت، می‌نویسد: «... در اوستا عقیده بر تعدد خدایان مبنی بر طبیعت‌پرستی یا "ناتورالیسم Naturalisme" و سپس ثنویت و دوگانه‌پرستی و بالاخره وحدت و یکتا‌پرستی همه‌جا جلوه‌گر است. این اختلاف در عقاید زردشت در هر یک از جزوات اوستا بلکه در هر فصلی از فصول آن دیده می‌شود. وحدت‌پرستی وقتی جلوه بیشتر دارد که از خدایان به عبارت "مزداآفرید" یا  مزداداتا Mazda-Dhata تعبیر می‌شود. این وحدت‌پرستی در کتاب "گاتها" عمومیت دارد. اما کتاب "وندیداد" از دوگانه پرستی و ثنوی‌بودن زردشت و فصول "یسنا" از طبیعت‌پرستی وی حکایت  می‌کند. پرستش خدایان متعدد در "یشتها" بیشتر جلوه‌گر شده‌است.[1]
البته از آن جای که جزوات اوستا مربوط به زمان واحد و یا هیئتی از نویسندگان نیست بلکه این کتاب پراکنده در زمان‌های مختلف و شرایط متفاوت به وسیله نویسندگان متعدد فراهم شده‌است، بدین جهت تضاد و تناقض در آن قهری است.
دانشمندانی که درباره عقاید زردشت اظهارنظر کرده‌اند، طبق سلیقه و نیت خاصی که دارند قولی را انتخاب نموده و هر باب، فقره و جمله‌ای را که برخلاف نظریه خود دیده‌اند در صدد تاویل و توجیه احیانا تحریف آن برآمده و کوشیده‌اند مطالب این کتاب را به اصل و اساس واحد مربوط سازند. در صورتی که این روش ناپسندی است؛ زیرا از مطالعه مندرجات اوستا می‌توان سه نوع عقاید و افکار به دست آورد که هر سه با یکدیگر متخالف و متضاد هستند و محققان بی‌جهت درصدد برآمده‌اند هر سه عقیده را بر اساس منشا واحد تعبیر و تفسیر نمایند. اگر ما اوستای ساسانی را در این باره ملاک قضاوت قرار دهیم، بدون تردید باید گفت زردشت به یک لحاظ ثنوی مذهب است و به دو مبدا و منشأ قائل است و به یک لحاظ دیگر مشرک بوده و خدایان متعدد و بیشماری را قابل ستایش و نیایش دانسته است. این دو مطلب به طور واضح از ابواب مختلف اوستا فهمیده می‌شود.
درکتاب "اوستا" دو واژه به طور مکرر استعمال شده‌است، یکی "خوداتا Khodata و دیگری مزدا داتا Mazda – data. این دو واژه می‌رساند که از دیدگاه آیین زردشتی موجودات عالم به دو قسمت تقسیم‌شده است، اولی به معنی خودآفریده و دومی به معنی مزدا آفریده. واژه "خوداتا" را "دارمستتر" چنین معنی کرده است: «خوداتا در دین زردشت هرچیزی است که از قانون اختصاصی خود پیروی نماید و منوط و وابسته به غیر نمی‌باشد و در تفسیر پهلوی عبارت از چیزی است که در انجام کارهای خود یا در خویشکاری khishkari بی‌نیاز باشد».[2]
"دهارلز" دانشمند فرانسوی می‌نویسد: «موجودات جهان در اوستا به دو دسته تقسیم شده‌اند یکی خوداتا به معنی ناآفریده و Ineree که قانون وی در خود اوست و دیگری چتیداتا Gtidhate  یعنی مخلوق و آنچه از قانون آفرینش پیروی می‌کند.[3] بنابراین هر کجا لفظ "خوداتا" استعمال شده به معنی سرمدی و خودآفریده و بی‌نیاز از خالق و آفریده می‌باشد. مثلا عبارت "آناگراروکائویاروشائو" همه جا با لفظ "خوداتا" آمده است و به معنی روشنایی بی‌پایان خود آفریده است».[4]
در "وندیداد" از قول زردشت نوشته است: «ما می‌ستاییم روشنایی سرمدی خود آفریده را».[5] از مطالعه در مندرجات اوستا خودآفریده‌های زرتشت را می‌توان در چهار قسمت خلاصه کرد: 1. روشنایی بی‌پایان 2. فضا یا مکان 3. زمان یا زروان 4. تاریکی یا ظلمت.
این ذوات از خود پدیدآمده‌اند و هرمز یا آهورامزدا در خلقت و آفرینش آنان هیچ گونه دخالت نداشته است. مثلا "آسمان" و "زمان" مقید به صفت طویل و دراز، در اوستا خودآفریده معرفی شده‌اند. چنان که می‌نویسد: «آسمان خود آفریده و زمان بی‌حد و طویل را می‌ستاییم». در جای دیگر می‌گوید: «آسمان خود آفریده و زمان بیکران و خودآفریده را می‌ستاییم.»
پی‌نوشت:
[1]. بنقل از تاریخ اجتماعی ایران دکتر موسی جوان ص420
[2]کتاب دارمستتر ج2 ص263
[3]کتاب دهارلز ص8 مقدمه بنقل از تاریخ اجتماعی ایران باستان
[4]کتاب دارمستتر ج2 ص171
[5]فصل 19 فقره 36
[6]. سی روزه کوچک و یشت 15 فقره 21
[7]. سی روزه بزرگ فقره 12
منبع: برگرفته از کتاب چهره زرتشت در تاریخ از داود الهامی

تولیدی

دیدگاه‌ها

بهتر است که نظر این دانشمندان را درباره اسلام هم بپرسید.

با نظر شما دوست عزیز کاملا موافقم هستم! بدین گونه تخریب کردن ادیان کاری بسیار ناپسند است!

وقتی مامسلمونادین زرتشت رونقدمیکنیم بسیارجبهه میگیرن درصورتی که خودشون این بازی روشروع کردن ومدام درفضای مجازی باافراطی گری به دین اسلام توهین میکنن.قصدمادشمنی باادیان خرافه ای نیست چون اگربناباشه باادیانی که خرافه دراونهارواج داره مقابله کنیم اول بایدازآیین گاوپرستی وبت پرستی شروع کنیم که پیروان خیلی زیادی داره نه آیینی مثل زرتشت که پیروان چندانی نداره.درنتیجه ماداریم جواب دشمنی هاوتجاوزات خودتونومیدیم درضمن شمایی که به دین اسلام ایرادمیگیرین یه نگاه به آیین خودتون کردین که سرتاپاش پرازتناقض وایراده؟ درضمن ظهوردین زرتشت باجنگ وخونریزی بوده وقتی زرتشت پیش گشتاسب میره وآیینشورومیکنه گشتاسب دستورمیده تابه اجبارتمام مردم ایران روزرتشتی کنن واسفندیاراونقدرآدم میکشه که زمین پرازاجسادمیشه حتی فردوسی که درشاهنامه تعریف زرتشت روداده این روایت روآورده.وچندین تاازمورخین بسیارقدیمی ایرانی این حقیقت روگفتن.بادروغ وتحریف تاریخ نمیشه یه آیین رورواج داد.

با سلام دوستانی که دین زرتشت رو دوست دارین بالا هم کامنتش هست گفته نظر همین دانشمندها رو در باره دین اسلام بپرسید اگه یک مقاله در باره دین زرتشت که با عقاید شما یکسان بود اینجا نوشته شده بود میومدید هم چین حرفی رو بزنید نکته بعدی چطور توهین به اسلام میشه روشنگری و این آدم به عنوان یک انسان متفکر شناخته میشه ولی اگه ما بیایم ادیان دیگه رو نقد کنیم میشه تخریب دینهای دیگر خدایی با کدوم منطق این رو میگید

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.