شواهد فرقه‌سازی کریمخان کرمانی

  • 1394/03/01 - 11:03
حاج محمد کریمخان کرمانی، اولین سرکرده‌ی سلسله‌ی شیخیه‌ی کرمان و بنیان‌گذار شیخیه‌ی «کریمخانیه» بوده است. در این مقاله سعی داریم به شواهدی مبنی بر فرقه‌سازی کریمخان کرمانی اشاره کنیم و بیان کنیم که کریمخان از همان ابتدا به دنبال ایجاد تفرقه در عالم تشیع و تحصیل قدرت بوده است و چه بسا آثار وی در همین راستا...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حاج محمد کریمخان کرمانی، اولین سرکرده‌ی سلسله‌ی شیخیه‌ی کرمان و بنیان‌گذار شیخیه‌ی «کریمخانیه» بوده است. در این مقاله سعی داریم به شواهدی مبنی بر فرقه‌سازی کریمخان کرمانی اشاره کنیم و بیان کنیم که کریمخان از همان ابتدا به دنبال ایجاد تفرقه در عالم تشیع و تحصیل قدرت بوده است و چه بسا آثار وی در همین راستا تألیف شده باشند. از جمله‌ی آن موارد می‌توان به این امور اشاره کرد:
اول: چنانچه کریمخان قصد اختلاف‌افکنی در عالم تشیع را نداشته است، پس چرا در زیر عَلَم اسلام و در کنار دیگر علمای امامیه به انتشار علوم اهل بیت (علیهم السلام) نپرداخته است و در صدد بود تحت عنوان «مکتب شیخی» فعالیت داشته باشد؛ حتی بعد از این‌که مرحوم فلسفی از ابراهیمی خواست تا از پیروان خود بخواهند واژه‌ی «شیخی» را دیگر استعمال نکنند، ایشان عملاً نپذیرفتند.[1]
دوم: اختلافات گسترده‌ای که بین شاگردان رشتی بر سر جانشینی وی و حتی خود کریمخان اتفاق افتاد، شاهد دیگر ما بر این مطلب است. بعد از اینکه سید کاظم رشتی از دنیا رفت، بر سر جانشینی وی در میان شاگردانش اختلاف افتاد و هر کدام در گوشه‌ای به دنبال جانشینی وی و تحصیل قدرت بودند. کریمخان در کرمان این نقش را بر عهده داشت و توانست به خاطر موقعیت ویژه‌ای که داشت [2] عده‌ای از پیروان شیخیه را به دور خود جمع کند.[3]
میرزا محمد تنکابنی [۴] در خصوص جانشینی کریمخان می‌نویسد: «چه بسیار تنازع و تشاجر فیما بین تابعین او [سید کاظم رشتی] و تابعین فقهاء پدیدار شد و در میان شاگردان سید کاظم، خلیفه‌ی او، حاجی محمد کریمخان قاجار شد و چه بسیار قتل و نهیب و سب به واسطه‌ی او در ولایت کرمان اتفاق افتاد».[۵]
نه تنها کریمخان بلکه فرزندان وی نیز برای تصرف این جایگاه دچار اختلاف و درگیری شدند. هر چند وی، پسر خود، حاج محمد خان (۱۳۲۴-۱۲۶۳ قمری) را به جانشينی نصب كرد، اما بر سر جانشينی وی، پس از مرگش در سال ۱۲۸۸ هجری قمری از دو جهت، اختلاف روی داد: اولاً: ميان پسرانش، حاج رحيم‌خان، حاج زين العابدين خان و حاج محمدخان، بر سر جانشينی پدر اختلاف افتاد و علاوه بر محمد خان، رحيم خان هم مدعی نيابت پدر بود و طرفدارانی هم پيدا كرد. ثانياً: در ميان پيروانش نیز، كه شايد از موروثی شدن رهبری فرقه ناخرسند بودند، اختلاف شد.[6]
ميرزا محمد باقر خندق آبادی درچه‌ای، نماینده‌ی حاج محمد کریمخان در همدان، بعد از مرگ وی ادعای جانشینی کریمخان را کرد و رکنیت «محمدخان»، فرزند کریمخان، را قبول نکرد و توانست به کمک میرزا ابوتراب، از مجتهدان شیخیه، در نايين، اصفهان، جندق، بيابانك و همدان پيروانی پیدا کند و سلسلۀ «باقريه» را در همدان تشكيل دهد.[7]
سوم: یکی از اساتید معاصر، از محضر علامه مصباح درباره‌ی کریمخان پرسش می‌کند. ایشان در پاسخ می‌فرمایند: «اما کریمخان‌کرمانی، کسی است که دکان باز بوده، و به فرقه‌سازی و أنا رجل گفتن در مقابل اکابر علمای عصر پرداخته است».[8] حاصل اینکه اگر هدف کریمخان حفظ وحدت و انتشار علوم اهل بیت (علیهم السلام) در زیر سایه‌ی عَلَم تشیع بوده است، پس این همه اختلاف، قتل و کشتار بر سر جانشینی و اصرار بر فعالیت تحت مکتب شیخی برای چه بوده است؟

پی‌نوشت:

[1]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی: سوء استفاده شیخیه کرمان از مکاتبه با آیت الله بروجردی
[2]. از ويژگي‌هاي برجسته‌ي کریمخان در ميان شاگردان سيد كاظم، نزديكي وی به دربار قاجار بوده است؛ زيرا پدر او، حاج ابراهيم خان، مشهور به ظهير الدوله، پسر عمو و داماد فتحعلي شاه و حاكم خراسان و كرمان بوده است. از اين رو محمد كريمخان، با عنايت به اين موقعيت ويژه، توانست براي خود جايگاه محكم‌تري فراهم كند و به تبليغ آن بپردازد. از طرفی کریمخان از دوستداران شيخ احمد احسايي بود و در ترغيب شاه براي ملاقات با شيخ احمد، نقش مهمي داشته است و بعدها که شاگرد رشتی شد، رابطه‌ی نزدیکی با استاد خود داشته است و سه سال در کربلا ماند و اکثر وقت خود را صرف خدمت به وی کرده است.
[3]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی: عزالدین رضانژاد، از شیخی‌گری تا بابی‌گری، قم، نشریه انتظار، شماره ۵، ۱۳۸۱ ه.ش، ص ۳۹۵ به بعد.
[۴]. میرزا محمد تنکابنی، صاحب قصص العلماء، از کسانی بوده است که در درس سید کاظم رشتی حضور داشته است.
[۵]. محمد بن سلیمان تنکابنی، قصص العلماء، ص ۵۲.
[6]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی: عزالدین رضانژاد، از شیخی‌گری تا بابی‌گری، قم، نشریه انتظار، شماره ۵، ۱۳۸۱ ه.ش، ص ۳۹۵ به بعد.
[7]. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامي، مشهد، آستان قدس رضوی بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۲ ه.ش، ص ۹۸ – ۹۷.
[8]. علی اکبر باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیۀ کرمان، قم، انتشارات مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ه.ش،۱۳۹۲، ص ۱۱۰.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.