جایی که تاریخ نگاران اهل سنت از ذکر حقیقت شرم میکنند!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ به مناسبت شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) با کارشناس تاریخ اسلام و عضو هیئت علمی دانشگاه، محمد حسین رجبی دوانی به گفتگو نشستیم تا در رابطه با نقلهایی که در رابطه با تاریخ شهادت بانو و همچنین شبهاتی که وهابیها در مورد نحوه شهادت ایشان مطرح میکنند از ایشان پرسش کنیم. متن زیر شرح این گفتگو است:
سؤال: درباره شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) نقلهای متفاوتی است. کدام یک اعتبار بیشتری دارد؟
- درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) نقلهای مختلفی وجود دارد به طوری که در برخی نقلها از 40 روز تا 72 و یا 75 روز بعد از رحلت پیامبر را تاریخ شهادت آن حضرت میدانند و در برخی قولها نیز 95 روز نیز وارد شدهاست. در بین نقلهای شیعه بیش از همه همان 75 یا 95 روز بعد از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای شهادت حضرت، مطرح است. برخی قولها نیز6 ماه و بیشتر را بیان داشتهاند، البته نقل 6 ماه و بیشتر از آن در منابع اهل تسنن آمدهاست، یعنی اهل تسنن 6 ماه بعد از رحلت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را تاریخ رحلت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) میدانند. که البته ما عامل از دنیا رفتن ایشان را رحلت نمیدانیم و معتقدیم که ایشان با شهادت از دنیا رفتهاند. در کل در بین نقلهای شیعه بیش از همه همان 75 یا 95 روز بعد از رحلت پیامبراکرم، برای شهادت حضرت مطرح است. برخی از علما به نقلی منسوب به حضرت صادق (علیه السلام) 75 روز و برخی دیگر به اعتبار نقلی منسوب به امام باقر(علیه السلام) 95 روز را اصل قرار میدهند، از نظر اعتباری نیز هر دوی این نقلها از بقیه معتبرتر هست؛ لذا به هر دو احترام میگذاریم و من باب این که یک روز را باید تعطیل اعلام کرد و عرض ادب کرد؛ نقل 95 روز بعد از رحلت، به عنوان نقل معتبرتر در نظر گرفته شده و آن را تعطیل اعلام کردهاند.
سؤال؛ وهابیت این شبهه را وارد میکنند که موضوع شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) را شیعه به صورت ساختگی ایجاد کرده و در واقع شیعه از یک برهه زمانی به بعد این داستانها را وارد تاریخ اسلام کردهاست، در حالی که از قبل این موضوع در تاریخ وجود نداشته است. لطفا در این باره توضیح بفرمایید.
- هر دو قول تاریخ شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) بعد از انقلاب رسمیت پیدا کرد و جزو شعائر رسمی مذهب ما شد، در تقویمهای زمان طاغوت(قبل از انقلاب) روز عاشورا، شهادت امیرالمومنین(علیه السلام) و رحلت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) تعطیل رسمی بود، البته اسم تاسوعا نیز در تقویم میآمد ولی تعطیلی نداشت. بنابراین به جز این تعطیلات رسمی، درباره بقیه ائمه تعطیلی نداشتیم به طوری که یا زمان شهادتشان عنوان نمیشد یا اگر مطرح میشد تعطیلی نداشت. مگر عدهای مذهبیها که به صورت محدود در داخل محافل خودشان این تاریخها را به عنوان تقویمهای مذهبی قید میکردند. بنابراین چون در زمان طاغوت سعی بر این بود که ارزشهای دینی و مذهبی محدود شده و مطرح نشود؛ لذا نه تنها شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) بلکه بقیه ائمه را در تقویمها وارد نمیکردند. هر چند قبل از انقلاب و یا حتی بعد از انقلاب شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) به صورت رسمی تعطیل نبود، این بدین معنا نبود که شیعه سال روز شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) را عزادار نباشد و مراسم نداشته باشد. مردم به عدم تعطیلی هیچ توجهی نداشتند و به پیروی از علما سال روز شهادت حضرت را محزون بودند و عزاداری می کردند. بعد از انقلاب نیز تاریخ شهادت حضرت به دو قول در تقویمها میآمد و چند سال بعد از پیروزی انقلاب نیز به درخواست یکی از مراجع به رییس جمهور وقت، روز سوم جمادی الثانی یعنی نقل دوم به عنوان تعطیل رسمی اعلام شد. بنابراین هر دو قول بعداز انقلاب رسمیت پیدا کرد و جزو شعائر رسمی مذهب ما شد.
سؤال؛ در منابع اهل سنت تا چه حدی به جریانات شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) اشاره شدهاست؟ آیا اشارات کوتاه هست یا اینکه به صورت مفصل توضیح داده شدهاست؟
- همه منابع چه شیعه و چه اهل تسنن به از دنیا رفتن و وجود مقدس اشاره کردهاند، چون این بانوی بزرگوار تنها یادگار پیغمبر بودهاند و بسیار مورد عشق آن حضرت بود؛ خواه ناخواه باید زمان از دنیا رفتن ایشان را در تواریخ خود اشاره میکردند اما همان طور که در ابتدا اشاره کردم، منابع اهل تسنن زمان شهادت حضرت را 6 ماه بعد از رحلت پیغمبرمیدانند. اما در این میان منابع اهل تسنن این سوال را بیپاسخ میگذارند که آن وجود مقدس، آیا بیماری یا مشکلی داشتند که با این فاصله کوتاه و در سن جوانی از دنیا رفتند؟ حال آن که ما هیچ نقلی از اینکه ایشان در زمان پیامبر دچار کسالت و بیماری باشد نداریم و از ظواهر نقلها و روایات هم برمیآید که تا پیش از آن ایشان از نشاط و سلامت برخوردار بودند و مسلم است که ناراحتی و حزن و اندوه و کسالتی که منجر به از دنیا رفتن ایشان شدهاست بعد از رحلت پیامبر بود. اما در عموم منابع اهل سنت اشارهای به علت بیمار شدن و کسالت ایشان و نوع بیماری ایشان نمیکنند. درخیلی از منابع اهل تسنن آمدهاست که حضرت زهرا (سلام الله علیها) از دنیا رفت در حالی که نسبت به خلیفه خشمگین بود. آنچه مسلم است این است که حضرت زهرا(سلام الله علیها) در حالی از دنیا رفتهاند که نسبت به حاکمیت خشم و غضب داشتهاند. در یکی از منابع اهل تسنن به نام" الامامه و السیاسه "که از منابع مهم و دست اولی است که در تاریخ اسلام باقی ماندهاست به تهدید کردن حضرت زهرا(سلام الله علیها) به آتش زدن منزل ایشان توسط عمر بن خطاب و جر و بحثی که وی از پشت در خانه با حضرت زهرا(سلام الله علیها) داشتهاست اشاره میکند در این کتاب که متعلق به "ابنِ قُتَیْبه، ابومحمد عبدالله بن مسلم دینوری" است آمدهاست که عمر بن خطاب اعلام میکند که اگر کسانی که در خانه تو پناه گرفتند، بیرون نیایند و بیعت نکنند، من خانه تو و کسانی که در آن هستند را به آتش خواهم کشید.
پیش از آن گفتگو آوردهاست که وقتی او (عمر بن خطاب) به سوی خانه زهرا (سلام الله علیها) با شعلهای در دست میرفت به او گفتند: میخواهی چه کنی؟ گفت: میخواهم این خانه را با اهلش که مرکز توطئهای بر ضد ما شدهاند را، به آتش بکشم، گفتند: در این خانه دختر رسول خدا هست و عمر گفت اگر چه او باشد من این کار را خواهم کرد. در این کتاب بیان شده که وقتی که حضرت زهرا(سلام الله علیها) آن سخنان تند و گستاخانه را شنید؛ با صدای بلند شروع به استغاثه به درگاه خدا و به ساحت پیغمبر کرد و میفرمود که بعد از پیغمبر ما از این دو نفر چهها که ندیدیم. ابن قُتَیْبه نقل میکند که بسیاری از کسانی که برای هجوم به خانه، با عمر بودند؛ چنان از حال و استغاثه حضرت زهرا(سلام الله علیها) منقلب شدند، که نزدیک بود دلهاشان شکافته و جگرهاشان پاره شود و گفتند: که ما را با خانه فاطمه (سلام الله علیها) کاری نیست و آنجا را ترک کردند. منتها دیگر ابن قُتَیْبه توضیحی نمیدهد و میگوید که درخانه باز شد و این ها وارد شدند و البته آورده که امیرالمومنین(علیه السلام) را کشان کشان به مسجد بردند و حضرت زهرا(سلام الله علیها) زمانی که متوجه شدند، به مسجد آمدند و زمانی که دیدند حضرت امیر را در آن حالت تهدید به قتل میکنند؛ فریاد کشیدند که اگر دست از او برندارید به سوی قبر پیغمبر میروم و شما را نفرین میکنم. در این لحظه چنان صحنهای به وجود آمد که خلیفه فریاد برآورد که دست از علی بردارید، تا زهرا در کنار اوست ما او را مجبور به بیعت نمیکنیم. این موضوعات را کتابی از منابع مهم اهل تسنن آوردهاست که نشان دهنده خشم حضرت نسبت به غاصبان خلافت و تهدید به حملهی به خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) و آتش زدن خانه ایشان است و منتها عملی شدن این تهدید در منابع اهل تسنن مشخص نشدهاست.
از ظواهر این نقلها میتوان دریافت خشم و غضبی که حضرت زهرا(سلام الله علیها) نسبت به خلیفه وقت داشتند، عمق غم و اندوه ایشان را نشان میداده و همین مسئله نیز میتواند عامل از دنیا رفتن ایشان باشد. البته از نظر ما شیعیان هم مجموع تألمهای روحی شدید و هم آسیب جسمانی باعث شهادت آن حضرت شدهاست زیرا در موقع ورود به خانه بر پیکر و بدن مقدس حضرت ضرباتی وارد آمده بود.
منبع: صدای شیعه، تاریخ: 16/ 12/ 1393، کد مطلب: ۱۸۷۶۲
دیدگاهها
babak
1394/01/05 - 23:09
لینک ثابت
خداوند لعنت کند قاتلان دختر
افزودن نظر جدید