اعترافاتی از جنس کتاب مقدس
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کتاب مقدس از جایگاه ویژهای در طرح و ساخت منظومهی فکری و اعتقادی مسیحیت تبشیری برخوردار است. آنان تقدس خاصی برای کتاب مقدسشان قائلند. توماس میشل، الهیدان و متکلم مسیحی، در اثرش «کلام مسیحی» مینویسد: «مسیحیان کتاب مقدس را مقدس میشمارند».[1] مسیحیان مبتنی بر آموزههای کتاب مقدس، معتقد به الوهیت (خدایی عیسی مسیح) هستند؛ اما کتاب مقدس به انسان بودن حضرت عیسی (علیهالسلام) شهادت میدهد.
مستندات این مدعا
اناجیل متی و لوقا به عنوان دو انجیل از سه انجیل همنوا (در برابر انجیل یوحنا به عنوان انجیل غیر همنوا) گزارشاتی از حضرت عیسی (علیهالسلام) به دست میدهد که سراسر دلالت بر انسان بودن ایشان میکند. به طور نمونه در این اناجیل عیسی مسیح از مادری باکره به نام مریم در بیت اللحم به دنیا میآید و در ناصریه رشد میکندکند.[2] عیسی مسیح شفیع بیواسطهی خداوند متعال است [3]. او با خدای بزرگ روبرو صحبت میکندکند [4]. عیسی مسیح مانند همهی آدمیان واجد طبیعتی انسانی با تجربیات انسانی بوده است.[5] او تشنه میشود، آب میآشامد، غذا میخورد، میخوابد، گریه میکند، تعجب میکند، اندوهناک میشود، دارای دانش محدود است، اغوا میشود، دعا میکند[6]. او آنگونه که خود میگوید «پسر انسان» است.[7] عیسی مسیح، خود را فرستادهی خدای بزرگ معرفی میکند: «روح خداوند بر من است، زیرا مرا مسح کرده تا فقیران را بشارت دهم و مرا فرستاده تا رهایی را به اسیران و بینایی را به نابینایان اعلام کنم، و ستمدیدگان را رهایی بخشم، و سال لطف خداوند را اعلام نمایم»[8]. او به صراحت اعلام میکند که: «از خود کاری نمیکنم بلکه به آنچه پدرم مرا تعلیم داد تکلم میکنم».[9] عیسی مسیح (علیهالسلام) میگوید: «من از خود نگفتم، لکن پدری که مرا فرستاد به من فرمان داد که چه بگویم و به چه چیز تکلم کنم».[10]
منظور از اقنوم «أب» در الهیات کتاب مقدس، ذات الهی مجرد از «ابن» و «روح القدس» است. پدر حیثیت اصل و مبدأ را برای وجود ابن دارد؛ اما معنای آن، این نیست که ذات «أب» بر ذات «ابن» مقدم است، بلکه «ابن» هم بسان «أب» ازلی است. این باور خرافی مستنداتی دارد؛ به طور مثال: در انجیل یوحنا چنین ذکر شده است: «به او گفتند: پدر تو کجا است؟ عیسی جواب داد: شما نه مرا میشناسید و نه پدر مرا، اگر مرا میشناختید، پدرم را نیز میشناختید[11]؛ اما با ملاحظهی آیاتی که در آن به وضوح و صراحت حضرت عیسی (علیهالسلام) به الوهیت خدای عالم و ستایش و بندگی خود اذعان میکند سخافت این مدعا برملا میشود. به طور نمونه به این موارد بنگرید: «در آن وقت، عیسی توجّه نموده، گفت، ای پدر، مالک آسمان و زمین، تو را ستایش میکنم که این امور را از دانایان و خردمندان پنهان داشتی و به کودکان مکشوف فرمودی!»[12] و یا: «در همان ساعت، عیسی در روح وجد نموده گفت، ای پدر مالک آسمان و زمین، تو را سپاس میکنم که این امور را از دانایان و خردمندان مخفی داشتی و بر کودکان مکشوف ساختی. بلی ای پدر، چونکه همچنین منظور نظر تو افتاد».[13] و نیز: «و عیسی به آواز بلند صدا زده، گفت، ای پدر به دستهای تو روح خود را میسپارم. این را بگفت و جان را تسلیم نمود»[14] و به جهت اختصار، آخرین مورد: «من از خود هیچ نمیتوانم کرد بلکه چنانکه شنیدهام داوری میکنم و داوری من عادل است زیرا که اراده خود را طالب نیستم بلکه اراده پدری که مرا فرستاده است. عیسی ادعای خود را ثابت میکند».[15] وی خود را «نبی» مینامد.[16] مردم هم او را نبی میدانند.[17]
نتیجه آنکه اگر مسیحیت تبشیری/پولسی به کتاب مقدس به عنوان متن شناختی و معتبرش باور دارد بایستی به لوازم این گزارههای برآمدهی از متن کتاب مقدسش (انسان بودن عیسی) تن در دهد. عیسی مسیح (علیهالسلام) در کتاب مقدس خدا نیست.
پینوشت:
[1]. میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمهی حسین توفیقی، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۸۷، چاپ سوم، ص ۲۳.
[2]. متی 1: 18-19، لوقا 1: 26-28.
[3]. اول تیموتائوس 2: 5، عبرانیان 15:9.
[4]. یوحنا 1: 18.
[5]. لوقا 2: 40-49.
[6]. لوقا 22: 46.
[7]. متی 16: 27، لوقا 21: 27، مرقس 2:10 و یوحنا 3: 13-15.
[8]. لوقا 4: 18-19.
[9]. یوحنا 8: 28.
[10]. یوحنا 12: 49.
[11]. یوحنا 8: 19.
[12]. متی 11: 25.
[13]. لوقا 10: 21.
[14]. لوقا 23: 46.
[15]. یوحنا 5: 30.
[16]. لوقا 13: 33.
[17]. یوحنا 4: 19.
افزودن نظر جدید