کریشنا مورتی؛ نفی مذهب و دین
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کریشنا مورتی متولد سال 1896 میلادی، در جنوب هند به دنیا آمد و به سال 1986 میلادی در 91 سالگی دیده از جهان فرو بست. کریشنا در خانوادهای بَرَهمَن «روحانی» متولد شد. تحصیلاتش را در اروپا در رشتهی روانشناسی به اتمام رساند. چکیده اندیشهی کریشنا مورتی، خودشناسی و روانشناسی درونی است که پر است از الفاظ و کلمات مبهم و غیرقابل فهم. او اعتقاد به سفر روحی و درونی داشت و طی مسافرتهای متعددی که به سراسر اروپا و آمریکا داشت، بر آن بود که در درون یکایک آدمیان رستاخیزی بزرگ همراه با صلح و آرامش ایجاد کند! مرحوم علامه جعفری (رحمة الله علیه) کتابی دارد با عنوان «کریشنا مورتی و سفسطههایش» که در آنجا برخی از افکار و عقاید کریشنا را موردنقد و برسی قرار داده است. کریشنا مورتی در اغلب آثار خود با حمله به دین و شریعت آن را مورد هجمه و تمسخر قرار داده و مدعی است دین و مذهب چیزی جز یک سیستم و تشکیلات دروغین برای فریب انسانها نیست.
در ادامه به برخی از دیدگاههای کریشنا در رابطه با نفی دین و مذهب اشاره میکنیم.
کریشنا مورتی مذهب را پروپاگاندا «یک بزرگنمایی دروغین» نامیده و از آن با عنوان یک تشکیلات بوروکراتیک معنویت یا روحانیت نامبرده و میگوید: امروز مذهب در معنای پذیرفتهشدهی آن به صورت یک ابزار پروپاگاند درآمده است؛ بهصورت یک تشکیلات بوروکراتیک «معنویت» یا «روحانیت» درآمده است، با «رئیس» و مادون و مافوق. در آن علائق شخصی و اندوختن ثروتهای کلان مطرح است. مذهب بهصورت شعارها و باورهای دگم و متعصب درآمده است. [1]
کریشنا مورتی در رابطه با مذهب و دین میگوید: «پیروی کورکورانه و مقلد وار نباید کرد و به همین خاطر مخاطبین خود را دعوت به تفکر و تأمل میکند.» ولی همین کریشنا مورتی فکر را اساس بدبختیها و نکبتهای انسان میشمرد و به انسانها توصیه میکند که از ذهن و فکر تهی گردند. او میگوید: «مذهب هرگز به انسان فضیلت و حقیقت نمیدهد و بهجای آن رنجها، پریشانیها، نفرتها و خشونتها را به ارمغان میآورد. برای اینکه انسان جوهر مذهبی داشته باشد باید نخست از تعصبها و باورهای دِگم و فشارهای پروپاگاند آزاد و رها گردد، تقلید را رها کرده به تأمل و تعقل روی آورد.» [2] توصیفات کریشنا مورتی شاید در مورد دین مسیحیت واقعیت داشته باشد ولی ازآنجا مترجم آثار کریشنا در پاورقی کتاب به نکته جالب اشاره میکند، و آن اینکه کریشنا کمترین اطلاع و آشنایی را از دین اسلام نداشته و به همین خاطر گفتههای او درباره روحانیت و معنویت شامل دین اسلام نمیشود. البته نمیتوان بهطور مطلق چنین تحلیلی را پذیرفت، جون کریشنا در موارد متعددی به ادیان دیگر توهین کرده است. [3] کریشنا از دین و مذهب با عنوان تشکیلات بوروکراتیک یاد میکند، درحالیکه او از یک طرف معتقد است اعلان حقیقت نیازمند تشکیلات نیست و به همین خاطر هم انجمن تئوسوفیان را منحل اعلام کرد، ولی از طرف دیگر خود بهسختی به دنبال ایجاد تشکیلات با عناوین مدرسه، موسسه یا آموزشگاه است، تا بتواند از این طریق تعالیم و اندیشههای خود را بهصورت تشکیلاتی به پیروان خود ارائه دهد. بههرحال خلاصه مطلب این میشود که پروپاگاند ازنظر کریشنا عامل اصلی شرطی شدن ذهن است. او میگوید: «نفس ماهیت و طبیعت تبلیغ و پروپاگاند، قالبگیری و شرطی کردن ذهن دیگران است. هر نوع تبلیغ و پروپاگاند (خواه تبلیغ کمونیست باشد یا فلان فرقه مذهبی) منجر به شرطی کردن ذهن میشود.» [4]
از کریشنا مورتی باید پرسید آیا تبلیغ اندیشهها و ایدههای او، ترویج افکار بودا، آئین ذن و همچنین یوگا، همین حکم پروپاگاند را دارند یا فقط این فتوای کریشنا شامل مذهب و دین میشود؟
کریشنا معتقد است که ذهن انسان تنها به تقلید و کپی و تکرار عادت کرده و کتابهای مقدس او را ازلحاظ عقلی و ادراکی، خالی، تیره و منگ کردهاند و یک انسان دیگری به وجود آوردهاند. ازنظر وی دعا و عجز زاییدی دلسوزی و ترحم کردن به خویش است. انسان هرگاه اندوهناک است یا مشکلی بر سر راه دارد، دست به دعا برمیدارد و این هم یک تصویر ذهنی است از خدایی ذهنی و آرامش ذهنی و هر نوع فلسفه و دریافت مبنی بر الهیات که تنها فرار از واقعیت را به ارمغان میآورد. هرگاه بکوشید که خود را با یک ایدئولوژی انطباق دهید، خود را سرکوب میکنید. درحالیکه آنچه واقعاً حقیقت دارد، ایدئولوژی نیست، بلکه شما هستید. [5]
کریشنا مورتی معتقد است مذاهب مختلف در جهان، فقر را تلقین کرده و اعتقادات و مذاهب موجود آتش جنگها را برافروختهاند و هنگامیکه انسان ملیگرا باشد، این ملیگرایی به او قدرتی میبخشد که دیگران را بکشد. [6] او میگوید: «در طول تاریخ ادیان، راهنمایان مذهبی این اطمینان را به ما دادهاند که اگر تشریفات مذهبی خاصی را اجرا و مانتراها و دعاهای معینی را نیز تکرار و از الگوهای خاص پیروی کنیم و تمایلهای خود را سرکوب کرده و افکارمان را کنترل نماییم، یا احساساتمان را پاک نگهداشته و خواستهها و آرزوهایمان را محدودسازیم و از زیادهروی در مسائل جنسی اجتناب بورزیم، پس از تحمل کلیه ریاضتهای ذهنی و بدنی، به چیزی ماورای این زندگی کوچک دست خواهیم یافت و این کاری است که میلیونها نفر از انسانهای بهاصطلاح مذهبی در طی اعصار و قرون انجام دادهاند. یعنی: با توسل به خلوتگزینی و تنهایی یا با رفتن به صحرا و کوهستانها و غارها یا با سرگردانی و رفتن با کاسه گدایی از دهکدهای به دهکده دیگر یا با پیوستن به گروهی در یک خانقاه یا صومعه و یا با واردکردن ذهنشان به پیروی از الگویی دادهشده در جهت تحقق آن کوشیدهاند. و در ادامه میگوید: «علت اولیه اختلال و بینظمی درونی ما، جستجویی واقعیتی است که توسط (دیگری) به ما وعده دادهشده است.» [7]
با توجه به اینکه کریشنا مورتی در نوشتههای خود به دنبال بیاعتبار جلوه دادن مذهب، ایدئولوژی، تفکر، و هرنوع قانون و تشکیلاتی است، همین حرف علامه جعفری (رحمة الله علیه) درباره او کافی است و تمام مبانی فکری و نظری او را زیر سؤال برده و بهطور کامل رد میکند. «نخستین مسئلهای که متوجه نویسنده است این است که اگر آثار قلمی شما بر هیچ مبنا و اصل و قانونی مستند نیست، چه طور واجب میدانید که مردم این آثار گسیخته و پاشیده را موردمطالعه قرار دهند و ابعاد زندگی خود را بر اساس آن تنظیم نمایند؟ اگر هم آثار قلمی شما بر پایه اصول و قوانین خاصی استوار است، پس خود یک دستگاه ایدئولوژی است.» [8]
پینوشت:
[1]. کریشنا مورتی، خشونت و خلاقیت، ترجمه پیمان آزاد، نشر هیرمند، تهران، 1380، ص 71-77
[2]. کریشنا مورتی، فراسوی خشونت، ترجمه محمدجعفر مصفا، نشر قطره، 1389، ص 61
[3]. نگرشی بر آراء و اندیشههای کریشنا مورتی، محمدتقی فعالی، تهران، نشر عابد، 1388
[4]. کریشنا مورتی، فراسوی خشونت، ترجمه محمدجعفر مصفا، نشر قطره، 1389، ص 127
[5]. کریشنا مورتی، عشق و تنهایی، ترجمه محمدرضا مصفا، نشر قطره، تهران، ص 151-153
[6]. کریشنا مورتی، آغاز و انجام، ترجمه مجید آصفی، نشر کلام شیدا، 1384، ص 173
[7]. کریشنا مورتی، رهایی از دانستگی، ترجمه مرسده لسانی، نشر بهنام، 1384، ص 35-37
[8]. کریشنا مورتی و سفسطههایش، علامه محمدتقی جعفری، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1377، ص 5
افزودن نظر جدید