دلیل قرآنی بر ضرورت علم دین برای خلیفه مسلمین
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بدیهی است که کسی که به عنوان خلیفه رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) تعیین میشود، لازم است بر طبق احکام الهی عمل نموده و جامعه اسلامی را در همان مسیر هدایتی که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) تعیین نمودهاند، به پیش ببرد. بنابراین لازم است وی بر معارف اسلامی آگاهی کامل داشته باشد. قرآن نیز بر این مطلب تاکید داشته و مفسرین اهل سنّت نیز آنرا تأیید نمودهاند.
در داستان طالوت، که خداوند متعال او را به عنوان رهبر، سلطان و امام قوم خویش برانگیخت، چنین آمده: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ [بقرة/247] خدا او(طالوت) را بر شما برگزیده و او را در علم و جسم (قدرت)، وسعت بخشیده است.» قرطبی در تفسیر این آیه شریفه مینویسد: «إِنَّ الله اصْطَفَاهُ أی اختاره وهو الحجة القاطعة، وبین لهم مع ذلك تعلیل اصطفاء طالوت وهو بسطته فی العلم الذی هو ملاك الإنسان، والجسم الذی هو معینه فی الحرب وعدته عند اللقاء، فتضمنت بیان صفة الإمام وأحوال الإمامة، وأنها مستحقة بالعلم والدین.[1] إِنَّ الله اصْطَفَاهُ یعنی خداوند او را اختیار نمود و او را به عنوان حجت قاطع و آشكار خود قرار داد و برای آنها بیان نمود كه این ویژگی علت برانگیختن طالوت بوده و به این وسیله او را در علم كه یكی از ملاكهای انسانیت و جسم كه از عوامل كارآمد در جنگها و نبردهاست برتری بخشید و به این شكل ویژگیها و صفات و حالات امام را كه علم و دین از جمله شایستگیهای لازم برای اوست را بیان مینماید.»
شوكانی نیز در این باره گفته است: «اصْطَفَاهُ عَلَیكُمْ أی اختاره، واختیار الله هو الحجة القاطعة، ثم بین لهم مع ذلك وجه الاصطفاء، بأن الله زاده بسطة فی العلم الذی هو ملاك الإنسان ورأس الفضائل وأعظم وجوه الترجیح.[2] اصْطَفَاهُ عَلَیكُمْ یعنی خداوند سبحان او را اختیار نموده كه این حجتی قاطع و آشكار از سوی اوست، سپس علت این انتخاب را بیان فرموده كه عبارت است از علم خدا داده كه ملاك انسانیت و سر سلسله فضائل و از مهمترین وجوه ترجیح است.» همچنین ثعالبی نیز تأکید میکند که بنا بر اجماع علما، مراد آیه، فقط علوم جنگی نمیباشد، بلکه امام و رهبر مسلمین، باید عالم به معارف الهی نیز باشد: «والجمهور على أن العلم فی هذه الآیة یراد به العموم فی المعارف لا علوم الحرب خاصة.[3] جمهور علماء بر این اعتقادند كه منظور از علم در این آیه شریفه تمام معارف است و نه تنها علوم جنگی.»
اما سوال اینجاست که آیا به راستی، این امام علی (علیه السلام) نبود که داناترین صحابه به سنّت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) و معارف الهی بود؟! او که از کودکی در دامان رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) پرورش یافت و آنچنان از شهر علم رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) بهرهمند گردید که باب مدینه علم رسول خدا (صلّی الله علیه و آله)،[4] و داناترین مردم به سنّت[5] لقب یافت. او که به دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله)، همه مسلمین باید در کنار قرآن، به او متمسّک شوند تا از ضلالت و گمراهی ابدی، نجات یابند؟![6]
پینوشت:
[1]. القرطبی، تفسیر القرطبی: ج3 ص246، لبنان: دار إحیاء التراث العربی.
[2]. الشوكانی، فتح القدیر: ج1 ص264، عالم الكتب.
[3]. الثعالبی، تفسیر الثعالبی: ج1 ص490، بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
[4]. حاکم نیشابوری، المستدرك على الصحیحین، ج ۳، ص ۱۳۷، بیروت : دار الكتب العلمیة، ، ۱۴۱۱هـ -۱۹۹۰م، الطبعة الأولى. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :«أنا مدینة العلم وعلی بابها فمن أراد المدینة فلیأت الباب.» یعنی: «من شهر علم هستم و علی درِ آن است. کسی که میخواهد داخل این شهر شود باید از در آن وارد شود».
[5]. بخاری، التاریخ الكبیر: ج ۲ ص ۲۵۵، دار الفكر. بخاری از عایشه نقل میکند: «علی أعلم الناس بالسنة.» یعنی: «علی، آگاهترین مردم به سنت است.»
[6]. نگاه کنید به مقاله «شیعه و سنّت پیامبر». پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «وأنا تارک فیکم ثقلین أولهما کتاب الله... ثم قال و أهل بیتی...» یعنی: «همانا من دو چیز ارزشمند و گرانبها را در میان شما میگذارم: اولین آنها کتاب خدا است... سپس فرمود: و دیگر اهل بیت من...».
افزودن نظر جدید