فرزندان متعه دربین بزرگان اهلسنت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ خداوند راه تکثیر نسل را از راه ازدواج قرار داده و این مسئله از ابتداء خلقت در میان انسانها بوده و البته شیوه آن در بین اقوام و ملل مختلف، متفاوت بوده است. در ظهور اسلام برای ازدواج شرایطی قرار داده شد و البته این شریعت به تمامی پیوندهایی و در هر فرهنگی مطابق آن قوم و ملت جاری میگشته مهر تایید زده و زوجیت آن خانوادهها را به رسمیت شناخته است. در دین اسلام ازدواج به دو صورت دائم و موقت (متعه) قرار داده شده است. ازدواج دائم همانطور که از نامش پیداست، دایمی و همیشگی است. اما نوع دیگر ازدواج، «متعه» یا همان ازدواج موقت است که در آن مرد و زن برای مدت معینی با یکدیگر پیوند زناشویی برقرار میکنند و پس از انقضاء مدت، این علقه زناشویی، بدون جاری کردن صیغه طلاق، خود به خود پایان مییابد. متعه یا همان ازدواج موقت، جزئی از سیره صحابه بوده، همچنانکه تابعین و نسلهای بعد از آن نیز به آن عمل میکردند. به عنوان نمونه:
- عبدالله بن زبیر؛ از عبدالله بن زبیر شنیده شده که سخنرانی میکرد و به ابن عباس کنایه میزد و نظر او را در مورد متعه، عیب او میدانست. ابن عباس گفت: «اگر راست میگویید از مادرش بپرسید!» او نیز از مادرش درباره حقیقت داشتن این موضوع پرسید؛ مادرش (اسماء دختر ابوبکر) گفت: «ابن عباس راست میگوید، چنین است! و اگر بخواهم، میتوانم نام مردانی از قریش را ببرم که همگی از متعه به دنیا آمدهاند».[1] و در روایت دیگری آمده که عبد الله بن زبیر در مورد این که ابن عباس متعه را حلال میدانست از او عیبجویی میکرد. ابن عباس به او گفت: «برو از مادرت بپرس آن مسائلی که میان مادر و پدرت ردّ و بدل میشد، چه بود؟» عبد الله بن زبیر از مادرش پرسید و مادرش گفت: «تو از متعه به دنیا آمدی».[2]
- عروه بن زبیر؛ عروه بن زبیر به ابن عباس گفت: «از خدا نمیترسی که متعه را جایز میدانی؟» ابن عباس گفت: «برو از مادرت بپرس ای عروه حقیر!» عروه گفت: «ابوبکر و عمر متعه نمیکردند.» ابن عباس گفت: «میبینم که شما از لجاجت دست بر نمیدارید تا این که عذاب خداوند شما را نابود سازد. ما از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت میکنیم و شما از ابوبکر و عمر؟»[3]
- عمرو بن حریث: «ابن حریث و فرزند فلانی هر دو صیغهزادگان در زمان ابوبکر و عمر هستند.»[4]
- فرزندان سلمه بن امیه؛ عمر از همسر سلمه بن امیه پرسید که فرزندی که در رحم داری از کیست؟ او پاسخ داد: «سلمه بن امیه بن خلف مرا متعه نموده، اما هنگامی که صفوان، ادّعای ابن عباس در مشروعیت متعه را انکار نمود، ابن عباس گفت: برو از عمویت بپرس آیا متعه کرده یا نکرده است.»[5]
- ابن حزم اندلسی که میگوید: «گروهی از پیشینیان، متعه را پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حلال میدانستند که از جمله آنان «اسماء» دختر ابوبکر، جابر بن عبدالله انصاری، ابن مسعود، ابن عباس، معاویه، عمرو بن حریث، ابو سعید خدری، سلمه و معبد، فرزندان امیه بن خلف هستند.»[6]
جالب اینکه این رویه نه تنها در بین صحابه و تابعین رواج داشته بلکه برخی از علمای اهلسنت نیز نسبت به آن علاقه وافری از خود نشان میدادند؛ به عنوان نمونه درباره عبد العزیز بن جریج (مشهور به ابن جریج) از راویان کتاب بخاری و دیگر صحاح سته، از علمای بزرگ اموی، فقیه و عالم شهر مکه نوشتهاند که او به روایتی 60، به روایتی 70 و به روایتی 90 زن متعه داشته است. جریر گوید: «ابن جریج «متعه» را حلال میدانست، به همین رو، او با 60 زن متعه کرد. گفته شده او نام همسرانش را به اولادش میگفت، تا مبادا فرزندانش به اشتباه افتاده و با زنانی که پدرش با آنان متعه کرده، ازدواج کنند».[7]
پینوشت:
[1]. ابوجعفر الطحاوی، شرح النعانی الاثار، باب6، باب نکاح المتعه، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1399ه.ق، تحقیق: محمد زهری، النجار، ج3، ص1
[2]. ابوالقاسم الحسین بن محمد بن المفضل الاصفهانی، محاضرات الادباء، دار القلم، بیروت، 1420ه.ق، تحقیق:عمر الطباع، ج2، ص234
[3]. ابو عمر یوسف بن عبدالله بن عبد البر النمری القرطبی، الاستذکار، دار الکتب العلمیه، بیروت، 2000م، تحقیق: محمد عطا و محمد علی معوض، ج4، ص 61
[4]. الحافظ جلال الدین عبد الرحمن السیوطی، جامع الاحادیث (جامع الصغیر و زوائده و الجامع الکبیر)، ج21، ص350
[5]. ابوبکر عبد الرزاق بن همام الصنعانی، مصنف عبد الرزاق، المکتب الاسلامی، بیروت، 1403ه.ق، تحقیق: حبیب الرحمن الاعظمی، ج7، ص498، ح14024
[6]. ابو محمد علی بن احمد بن سعید بن حزم الظاهری، المحلی، دار الافاق الجدیده، بیروت، تحقیق: لجنه احیاء التراث العربی، ج9، ص519
[7]. محمد بن عثمان بن الذهبی، سیر اعلام النبلاء، موسسه الرساله، بیروت 1413ه.ق، تحقیق: شعیب الارناووط محمد نعیم العرقسوسی، ج6، ص331
افزودن نظر جدید