بررسی کتاب مذاهب ملل متمدنه
تاریخ سید علی محمد باب، اصل کتاب به زبان فرانسه نوشته شده است، و به طوری که در مقدمه کتاب می نویسد: تالیف مسیو نیکلا منشی اول سفارت فرانسه در ایران بوده، این کتاب در پنج جلد به فرانسه منتشر شده است، جلد اول در مختصری از عقائد شیعه و در شرح و تفصیل جریان امور باب و بابیه است، و جلدهای دیگر در ترجمه ی کتاب بیان باب است که در هر جلد مقدمه ی اضافه نموده است.
و این کتاب که به فارسی ترجمه شده است، محتوی 487 صفحه در ترجمه ی جلد اول و 52 صفحه در ترجمه ی چهار مقدمه چهار کتاب است، و مترجم عنوان خود را به رمز (ع- م- ف) معین کرده و در ماه اردیبهشت (1322) شمسی در اصفهان به طبع رسانیده است. (اگر این نوشته ها صحیح باشد)
مترجم و همچنین مولف کتاب (اگر در ترجمه تغییرات و تصرفاتی به عمل نیامده باشد) از پیروان مسلک بابیه هستند، و مخصوصا هدف اصلی در این کتاب ترویج و تجلیل از سید علی محمد باب و انتقاد و بدگوئی از دین مقدس اسلام و مسلمین است، و گاهی به اندازه ای در این قسمت افراط و اظهار تعصب و عناد می شود که واقعا خنده آور و حیرت انگیز است.
و این اندازه نادانی و دروغ و پرده پوشی در مقابل حقائق میرساند که این طرز عمل و فکر از یک نفر فرانسوی روشن فکر، قطعا روی یک جهات سیاسی و یا مادی صرف انجام گرفته است.
آری شخص اجنبی دلش به حال مسلمین نسوخته و پیوسته از ضعف و اختلال و انحطاط امور مسلمین و گسیخته شدن وحدت و برابری جامعه اسلام مسرور و مشعوف بوده و استفاده می کند.
او دلش می خواهد که مسلمین به صدها قسمت منشعب و تفرق شده و اتحاد و اتفاق خودشان را از دست داده و به جای اینکه در مقابل دشمنان خودشان نیرومند و توانا باشند، با دست خود تیشه به ریشه خود زده و اساس محکم اسلام مقدس را متزلزل نمایند.
و برای اینکه شما از نادانی و دروغگوئی و تزویر این مولف مجهول آگاه باشید، به دو قسمت ساده از این کتاب اشاره می کنیم:
1- در این کتاب میگوید: فقط در ابتدای امر قرة العین به حاجی ملا علی کنی و ملا میرزا محمد اندرمانی که مامور برگشت او به اسلام بودند و به او می گفتند که مطابق اخبار و احادیث امام مهدی باید از جابلسا و جابلقا بیاید، جواب داد: این حرف های بچه گانه را برای بچه ها بگذارید. [1]
اولا: مقام آیت الله کنی که شخص اول تهران بود، بالاتر از این بود که مامور باشد تا با قرة العین به مذاکره پردازد.
ثانیا: ظهور امام از جابلقا و جابلسا از سخنان سست و بی اساس شیخیه و شیخ احمد احسائی و سید کاظم رشتی دو استاد و مبشر سید علی محمد باب (به قول خود باب و بابیه) می باشد، و دانشمندان محقق و علمای دیگر این حرف را ضعیف و باطل می دانند.
2- باز در همانجا می گوید: از او متوقع بودند که پیش گوئی های احادیث و اخبار را محقق نماید، یعنی احادیث و اخباری که تکیه به هیچ جا ندارد و اساسش فقط تکیه به جهالت و تعصبات و بالاخره به فساد می نویسد: در اینجا نقطه ی نظر من مخصوصا مجلسی است که کتاب های پر حجمش شاهکار هائیست مملو از تزویر و دروغ.
اولا: از او متوقع نبودند پیش گوئی های احادیث وارده و اخبار صحیحه را محقق نماید، بلکه توقع و انتظار داشتند که برای اثبات دعوی خود اگر هیچ گونه دلیل و شاهد و برهانی ندارد، اقلا از روایات صحیحه شاهد و دلیلی ذکر نماید، ومتاسفانه در این مقام نیز پای ایشان لنگ بوده و اظهار عجز می کرد.
ثانیا: اگر روایات کتب مجلسی دروغ و تزویر است، پس چگونه در مقام اثبات دعاوی باطله ی این فرقاه، احادیثی از جلد سیزدهم بحارالانوار و کتب دیگر مجلسی به قید تحریف و تقطیع ذکر می شود.
ثالثا: مولف مجهول این اندازه فهم و آگهی نداشته است که بفهمد نوشته های علامه مجلسی کلمه به کلمه از روی مدرک و ماخذ نقل شده است و خود مجلسی در تمام مولفات خود حدیث مختصری از خود ننوشته است تا مورد مواخذه و اعتراض واقع بشود.
رابعا: این عمل از یک نفر فرانسوی روشن فکر که بدون تحقیق و بررسی به مقام جسارت و توهین آمده و نسبت به مقدسات جمعی حمله کند، در نهایت بی ادبی و حماقت و جهالت است. (اگر واقعا از او باشد)
و صدها امثال این جملات که دراین مجموعه سراپا دروغ و تزویر مطالعه می کنیم، ما را در مولف این کتاب به تردید وا می دارد.
اگر چه مولف و مترجم از یک جهت حق دارند، زیرا وقتی که در کتاب ایقان که حدود دویست صفحه کوچک است و یا در امثال آن از نوشته های این طائفه ده ها تحریف آیه و روایت و دروغ و تزویر و خیانت در نقل دیده می شود، چگونه یک مرد بی اطلاع و بی خبر از همه جا باور کند که در کتاب بزرگ بحارالانوار که هزار مقابل ایقان است، تحریف و تزویری نباشد.
آری افراد این جمعیت از روزی که چشم باز کرده اند، به جز تقلب و تزویر و تحریف و دروغ چیزی ندیده اند، و حق دارند که سخن حق و راست را باور نکنند. [2]
خوب بود جناب مولف یکی از آن تزویر و دروغ هائی که از جانب علامه مجلسی در کتاب بزرگ بحارالانوار صورت گرفته است پیدا کرده در کتاب سراپا دروغ خود می نوشت.
و یا اقلا به مقدمه بحارالانوار مراجعه کرده و می فهمید که مقصود علامه مجلسی از تالیف این کتاب چه بوده است. (و چه مدرکی داشته است)
پی نوشت:
1- مذاهب ملل متمدنه، صفحه 216
2- محاکمه و بررسی باب و بهاء جلد 2 صفحه 224 تا 228
افزودن نظر جدید