دون، ذات بشر، ذات مهمان

  • 1393/07/16 - 13:48
نقطه مرکزی در اصول عقاید اهل‌حق، اعتقاد به توالی مظاهر الوهیت است. اهل‌حق معتقدند خداوند در زمان‌های مختلف در مظاهر گوناگون تجسم می‌یابد. به عبارتی خداوند جسم انسانی را جامه خود قرار می‌دهد تا راه رستگاری انسان‌ها را هموار کند. این اعتقاد را برخی با آن‌چه در نزد متکلمین "حلول" نامیده می‌شود، برابر دانسته و به همین سبب اهل‌حق را از پیروان حلولیه شمرده‌اند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اهل‌حق همانند مسلمانان به خدای یکتا و قادر لایزال معتقد هستند که نه زاده شده و نه مرگ او را فرا می‌رسد. این مساله در دفترهای سرانجام و در اشعار بزرگان ایشان منعکس شده است. از آن جمله غزل تیمور اول است که با مطلع «تاک تنیای فرد، تاک تنیای فرد (تک و تنها و فرد...) واحد احد تاک تنیای فرد» سروده شده است. خداوند در مسلک ایشان هزار و یک نام دارد. اما آن‌چه اعتقاد ایشان را درباره خداوند متمايز کرده است، آن اعتقادی است که خود نام "دون"[1](جامه) را برای آن برگزیده‌اند. نقطه مرکزی در اصول عقاید اهل‌حق، اعتقاد به توالی مظاهر الوهیت است. اهل‌حق معتقدند خداوند در زمان‌های مختلف در مظاهر گوناگون تجسم می‌یابد. به عبارتی خداوند جسم انسانی را جامه خود قرار می‌دهد تا راه رستگاری انسان‌ها را هموار کند. تجلی خداوند به همراهی برخی صفات یا نام‌های مختلف اوست. این اعتقاد را برخی با آن‌چه در نزد متکلمین "حلول" نامیده می‌شود، برابر دانسته و به همین سبب اهل‌حق را از پیروان حلولیه شمرده‌اند.
بنا بر عقیده اهل‌حق خداوند هزار و یک نام یا صفت دارد که هر بار ممکن است برخی از صفات به همراه ذات در یک دون تجلی کنند. تجلی خداوند به دو صورت انجام می‌پذیرد: «ذات بشر»، و دیگری «ذات مهمان».

ذات بشر: خداوند ممکن است در صورت جسمانی، آشکار شود. جسم انسانی از همان ابتدا محل تجلی ذات حق قرار می‌گیرد و در واقع بشر بودن او جنبه ظاهری دارد و بعد از مرگ ظاهری و یا احیانا غیبت و ناپیدایی وی، ذات حق از جسم انسانی خارج می‌شود و آن جسم روح انسانی نخواهد داشت. نورعلی الهی، ذات بشر را "دون" می‌نامد. برخی معتقدند که آدمی ممکن است در تکامل روحانی موفق باشد. حق در او تجلی می‌کند و جسم او دون حق می‌شود. «... به همان اندازه که حق و حقیقت در علی تجلی کرد به او نیز تجلی کند.»[2] این روح بعد از مرگ به حق واصل می‌شود و روح فرد دیگری در کار نیست.

ذات مهمان: ممکن است افرادی به سبب تصفیه و تهذیب باطن آیینه حق شده و حق در آنها تجلی کند، این تجلی البته همراه با مسئولیتی است. ذات حق، هنگامی در جسم بشری مهمان می‌شود که ذات بشر در آن زمان وجود نداشته باشد. ذات مهمان ممکن است برای یک با چند لحظه و یا مادام‌العمر باشد. هم‌چنین ممکن است در افراد معاصر همدیگر مهمان شود. فردی که ذات حق در او مهمان می‌شود، «شاه مهمان» خوانده می‌شود. نورعلی الهی ذات مهمان را به معنی مظهریت[3] و شاه مهمان را انسان کامل می‌داند. شاه مهمان از نظر وی تنها کفالت مقام پادشاه را خواهد داشت و وظیفه او این است که "پیر و دلیل"[4] را جهت مریدان تعیین کند و در شأن او نیست که وظیفه پیر و دلیلی را انجام دهد.[5] روانِ شاه مهمان بعد از مرگ باز در زمره روان (ذات) انسان‌هاست. گمان می‌رود عقاید نورعلی الهی در این باره با اکثریت اهل‌حق متفاوت باشد. البته عقاید فرق مختلف در این باره جز عباراتی پراکنده در کتب محققین درج نشده است، اما در اغلب کتب نورعلی الهی درباره افتراق ذات بشر و ذات مهمان به کرات سخن رفته است.

منابع:

[1]. دون لغت ترکی به معنی جامه است. اهل‌حق تجلی خداوند را در تجسدات به عوض کردن جامه تشبیه کرده‌اند.(فرخ‌منش، صحبت، مقدمه‌ای بر دین و روان با تاکید بر اهل‌حق، چاپ‌خانه نهضت، 1382 شمسی، ص 223)
[2].طبیعی، حشمت الله، اهل‌حق، نشریه وحید، سال هفتم، شماره 10
[3].همان به نقل ازالهی، نورعلی، برهان الحق، انتشارات جیحون، تهران، 1373، چاپ هشتم، ص 177
[4].الهی، نورعلی، برهان الحق، انتشارات جیحون، تهران، 1373، چاپ هشتم، به فصل آداب و مناسک اهل‌حق مراجعه شود.
[5].همان، صص 53 - 54

برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک به: فرخ‌منش، صحبت، مقدمه‌ای بر دین و روان با تاکید بر اهل‌حق، چاپ‌خانه نهضت، 1382

 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.