ارتباط اهلحق و صوفیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخی سلطان اسحاق را معاصر صفی الدین اردبیلی و شیخ زاهد گیلانی دانستهاند. شیخ زاهد گیلانی متوفی 700 هجری قمری گویا "تاج الدین سنجابی" نام داشته و از کردهای سنجابی بوده است. او مرشد صفی الدین اردبیلی جد پادشاهان صفوی بوده و دختر خود – بیبی فاطمه – را به عقد صفی الدین اردبیلی درآورده است.[1]
بنا بر روایات اهلحق[2] شیخ زاهد گیلانی به مرید خود شیخ صفی الدین اردبیلی فرمان داده است تا از محضر سلطان اسحاق نیز استفاده برد، او نیز گویا ماهی برشته به نزد سلطان میآورد، بدین علت است که ماهی برشته نیز از جمله نذور بشمار آمده اشت. داستانهایی درباره ارتباط سلطان و شیخ صفی در بین اهلحق رواج دارد. «سلطان، صفی الدین را "صفیله" خطاب کرده است»[3] که میتواند نشان از یگانگی بین این دو باشد. در این روایت سلطان کمر شیخ را میبندد. اگرچه ایوانف ملاقات و همزمانی شیخ و صفی الدین و سلطان اسحاق را رد کرده است، اما ارتباط شیخ صفی الدین اردبیلی و سلطان اسحاق بعید به نظر نمیرسد. شاید این افسانهها که درباره ارتباط این دو آمده است، سبب شده تا اهلحق بعدها برخی از سلاطین صفوی را چون شاه عباس صفوی از تجلیات الوهیت بدانند و نیز اینکه شاه اسماعیل صفوی – که خود را "عین الله"، "فاعل مطلق" و "شایسته سجود" میخواند – در نزد اتباع خویش تجسم الوهیت تلقی میشد. – علاوه بر رابطه شیخ صفی و سلطان اسحاق، اهلحق را با نهضت صفویه پیوند دهد.
مرحوم دکتر زرینکوب مینویسد:«شباهت بعضی اقوال اسماعیل صفوی با دعاوی فضل الله حروفی، ماهیت تشیع نخستین صفوی و ارتباط این نهضت را با مبادی غلات و اهلحق و گنوسیه نشان میدهد.»[4] مینورسکی نیز به تاثیر عقاید اهلحق بر قزلباشیه – که یاوران صوفی اعظم شاه اسماعیل صفوی، محسوب میشدند- در دشت ذهاب اشاره میکند.[5]
تشابه عقاید قزلباشیه و اهلحق، گروهی را بر آن داشته تا گسترش اهلحق در نوار مرزی ایران و عثمانی را مرهون توجه و عنایت سلاطین صفوی بدانند.[6]
منابع:
1-زرینکوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ص 63
2-مجموعه رسائل اهلحق، دروه سلطان صحاک
3-الهی، نورعلی، آثارالحق، ج 1، ص 549
4- زرینکوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ص 63
5-Minorsky, AHLI HAKK
6-ر.ک به گلزاری، مسعود، ايران از آغاز تا پايان، صص 7 – 126. در نوشته بعضی از مورخین اهلحق و تصوف مشترکاتی داشتهاند از جمله خانقاه که نقطه اشتراک بکتاشیان اهلحق و تصوف بشمار میرود. از خانقاههای مهم(جمخانه) خانقاه سرنیاگار هند که نام او جهانی است میتوان اشاره کرد.(سلطانی، محمد علی) از جمله تشابهاتی که جماعتی از صوفیه را با (مکتب ملک طاووسیه) که آنها را به اهلحق نسبت میدهند پیوند میدهد، تکریم ابلیس است. در بین صوفیه با ظهور حلاج نهضتی بوجود آمد که برخلاف معمول به تکریم ابلیس پرداخت.
افزودن نظر جدید