بابا یادگار
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حسین ملقب به بابا یادگار و مشهور به یار زردهبام بنا به روایت آقای افضلی،[1] فرزند سلطان سهاک است که البته بیشتر احتمال میرود منظور، فرزند روحانی باشد. مادر او داداساری(داداسارا) دختر پیر میکاییل دودانی است. در برخی روایات وی به فرمان سلطان به هندوستان رفته، برخلاف این روایت برخی گفتهاند که سلطان به وی فرمان داد تا به هندوستان برود، اما مخالفین به او فرصت ندادند و او را به شهادت رسانیدند، ذات او بعد از شهادت به هندوستان رفته است. اشعار منسوب به بابایادگار در دفتری به نام دوره زلال زلال آمده است که مخلوطی از عقاید تناسخ و مظهریت است. برخی از اشعار وی خطاب به شاه ابراهیم است. شاه ابراهیم نیز بسیاری از اشعار وی را پاسخ داده است، همانند آنچه در ادبیات اکنون اخوانیات خوانده میشود. اما اغلب اشعار ایشان به دو گونه دو یا سه بیتی و چند هجایی است. شاه ابراهیم چند سالی از بابا یادگار بزرگتر بوده است، گفتهاند بابا یادگار او را "کاکا" خطاب میکرده است.[2] بابا یادگار در کوهستان دالاهو به انزوا روزگار میگذرانیده و در آنجا نیز برخی کرامات به او منسوب شده است. از آن جمله بوجود آمدن چشمه غسلان و آب تیشار میباشد که به عقیدهای در حکم آب زمزم است. در دفتر پردیوری طی شرحی آمده بابا یادگار بنا به درخواست سلطان تن به شهادت میدهد از این رو به داخل سرچشمه غسلان رفته و از چشمها پنهان میشود.[3] او بیش از دیگر هفتنان مورد توجه اهلحق از هر تیره و شعبهای است. در نزد اهلحق او مظهر سیاوش، یحیی و امام حسین (علیه السلام) است. در اشعار بارگه بارگه این مطلب تصریح شده است. آنچه او را با سیاوش پیوند میدهد نه تنها کشته شدن وی است، بلکه در برخی افسانهها گفتهاند بابا یادگار از دانه اناری که داداسای خورده بود بوجود میآید و بعد از تولد برای اثبات بیگناهی مادرش او را سه شبانه روز در تنور روشن نگه میدارند و به سلامت از این امتحان، سربلند بیرون میآید. رابطه او با آتش برای اثبات بیگناهی یادآور ماجرای سیاوش و نامادریاش و گذشتن از آتش برای اثبات بیگناهی است. علاوه بر این بابا یادگار نیز چون سیاوش از دام زن آلوده آزاد بوده است، گروهی گفتهاند «بابا یادگار چون داوود و بنیامین میل جنسی نداشته اند.»[4]
درباره مقام بابا یادگار در برهان الحق آمده است که مقام بابا یادگار بدوا ایوت اردبیلی معروف به ایوت حشار(حشر یافته) یا هشیار بوده، پس از چندی رحلت کرده و در قریه شیخان محل اقامت سلطان مدفون شد. اهلحق مرقد فعلی سلطان را با ایشان یکی میدانند و حکایتی در این خصوص دارند. پس از رحلت وی شخصی به نام عالی قلندر موجود گشته مقام ایوتی را داشته بعد از چندی مخالفین او را شهید کردند، آنگاه بابا یادگار بوجود آمده با حائز اهمیت بودن همان مقام در ردیف هفتن قرار گرفت و بعد از چندی نیز مانند عالی قلندر شهید شد.
از این عبارت و آنچه درباره مقام شاه ابراهیم آمده فهمیده میشود که دو مقام همزمان با هم وجود داشته که در ابتدا از آن ایوت حشار و حسین بگ جلد بوده و سپس به عالی قلندر و هیبت و بعد از آن به بابا یادگار و شاه ابراهیم رسیده است. شاید این دو مقام که احتمالا یکی یا هر دوی آن را مقام ایوت میگفتند در بین فرق غالی و گنوسی منطقه قبل از ظهور سلطان اسحاق وجود داشته چون بابا یادگار فاقد فرزند بود دو تن از یارانش را به نام "خیال" و "وصال" به نیابت از مقام عرفانی خود بر اهلحق منصوب کرد.
منابع:
1-افضلی، سید قاسم، مقاله اهلحق
2- لازم به توضیح است فرقه یادگاری(منسوب به بابا یادگار) و فرقه شاه ابراهیمی(منسوب به شاه ابراهیم) از اصلیترین و معروفترین فرقههای اهلحق بوده و در مراکز عمده اهلحق سادات این دو خاندان حضور دارند. گرچه هر دو در اصول و عقاید اختلافی ندارند، اما در قرن اخیر ساز جدایی میزنند و با به کار بردن القاب یادگاری و شاه ابراهیمی به دنبال نام خود و امثالهم این دو دستگی را تقویت مینمایند. آنها اختلافات خود را ناشی از اختلاف بابا یادگار و شاه ابراهیم میدانند در صورتیکه در تاریخ اختلاف مذهبی از آنها گزارش نشده است.
3-در کتاب قیام و نهضت علویان زاگرس آقای محمد علی سلطانی آورده است که بابا یادگار به دست سپاهیان تیمور لنگ شهید شد.
4-الهی، نورعلی، آثار الحق، ج 1، ص 120
دیدگاهها
ناشناس
1396/02/14 - 10:09
لینک ثابت
آوردن پسوند یادگاری و شاه
افزودن نظر جدید