احتجاجات، اعتراضات و بیان شایستگی‌ها در کلام امیرالمومنین در برابر خلفا

  • 1393/04/09 - 14:10
یکی از شبهات وهابیت، نسبت به عدم مخاصمه امیرالمومنین (علیه السلام) با خلفاء، سکوت و یا عدم سکوت آن حضرت می‌باشد. در این‌جا کلماتی از آن حضرت متذکر می‌شود که ناخشنودی و عدم رضایت امام علی (علیه السلام) از خلفا را بیان می‌دارد. آنچه از کلام امام علی (علیه السلام) باقی مانده خلاف ادعای وهابیت را نشان می‌دهد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهات وهابیت، نسبت به عدم مخاصمه امیرالمومنین (علیه السلام) با خلفاء، سکوت و یا عدم سکوت آن حضرت در برابر خلفا می‌باشد. وهابیت همواره و در طول زمان با شبه افکنی‌های متعدد، سعی داشته است اینگونه وانمود کند که میان امام علی (علیه السلام) و خلفاء هیچ‌گونه اختلافی وجود نداشته و امیرالمومنین (علیه السلام) از آن‌ها راضی بوده و اصلا کدورتی در میان نبوده است. ولی آنچه از کلام امام علی (علیه السلام) باقی مانده خلاف ادعای وهابیت را نشان می‌دهد.

ما در اینجا کلماتی را از آن حضرت متذکر می‌شویم که ناخشنودی و عدم رضایت امام علی (علیه السلام) را از خلفا بیان می‌دارد : 

الف: کلام مولا در باره افرادی که دین را به اسارت خود درآوردند
« همانا این دین در دست اشرار، اسیر گشته بود، با نام دین به هواپرستی پرداخته و دنیای خود را به دست می‌آوردند.»[1]

ب: افرادی که با کاشتن بذر گناه، ناچارا عذاب و بدبختی درو نمودند
حضرت در این باره می‌فرمایند : « کسانی که تخم گناه افشاندند، با آب فریب، آبیاری کردند و محصول آن را که جز عذاب و بدبختی نبود، درو نمودند.»[2]

ج: کسانی که منافقان شناخته شده را به قدرت رساندند
امام می‌فرماید : « آنان (منافقان) پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) باقی مانده، به پیشوایان گمراهی و دعوت کنندگان به آتش، با دروغ و تهمت نزدیک شده، به آنان حکومت بخشیده، بر گردن مردم سوار گردیده و به وسیله آنان به دنیا رسیدند.»[3]

د: افرادی که با ظلم و ستم و انحصارطلبی حکومت را در اختیار گرفتند
کلام حضرت در باره ایشان این است که « آن ظلم و خودکامگی که نسبت به خلافت بر ما تحمیل شد، در حالی بود که ما را نسب برتر و پیوند خویشاوندی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) استوارتر بود، جز خودخواهی و انحصارطلبی چیز دیگری نبود که گروهی حریصانه بر کرسی خلافت نشسته و گروهی سخاوتمندانه از آن دست کشیدند.[4]

ه: غاصبان فدک و بخل‌ورزان به اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
کلام حضرت خطاب به ایشان : « آری، از آنچه آسمان بر آن سایه افکنده، فدک در دست ما بود که گروهی بر آن حرص ورزیده و گروه دیگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشیدند و بهترین داور خداست. ما را با فدک و غیر فدک چکار؟»[5]

و: نامه‌ای که حضرت در پاسخ به مردم مصر می‌نویسد و علل عدم پذیرش خلافت و حکومت را بیان می‌دارد
« از پذیرش خلافت خودداری ورزیدم تا آنکه دیدم گروهی از اسلام باز گشته، می‌خواهند دین محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را نابود سازند. پس ترسیدم که اگر اسلام و طرفدارانش را یاری نکنم، رخنه‌ای در آن بببینم یا شاهد نابودی آن باشم که در این صورت مصیبت آن بر من سخت‌ تر از کالای چند روز دنیاست»[6]

موارد دیگری در این راستا از نهج البلاغه مولا علی (علیه السلام) وجود دارد که به خاطر اختصار در مطلب فقط به ذکر عناوین و آدرس آن در پاورقی اشاره می‌کنیم تا فرصت تحقیق برای پژوهشگران محترم باقی باشد.

کلام مولا درباره:
ربایندگان خلافت.[7] 
کسانی که با غاصبان خلافت ممزوج شدند[8]
کسانی که در پناه شجره ولایت قرار گرفتند ولی ثمره آن را تباه ساختند.[9]
گمراهان سقیفه.[10]
کسانی که حق را از صاحبان اصلی آن به یغما بردند.[11]
غاصبان حق ولایت.[12]
طمع ورزان به زر و زیور دنیا.[13]
بازگشت کنندگان به سنّت فرعونی.[14]

در هر حال آیا با وجود چنین کلمات و اظهار نظرهایی از امیر المومنین (علیه السلام) پیرامون خلفا و خلافت آنها، باز هم می‌توان روابط ایشان را کاملا صمیمانه و به دور از هر گونه کدورت و نارضایتی توصیف کرد؟

 

 

منابع:

[1]. نهج البلاغه، ج 3، ص 95، نامه 53 
[2]. نهج البلاغه، ج 1، ص 30، خطبه 2
[3]. نهج البلاغه، ج 2، ص 189، خطبه 210
[4]. نهج البلاغه، ج 2، ص 63، خطبه 162
[5]. نهج البلاغه، ج 3، ص 71، نامه 45
[6]. نهج البلاغه، ج 3، ص 119، نامه 62
[7]. نهج البلاغه، ج 3، ص 61، نامه 369
[8]. نهج البلاغه، ج 2، ص 202، خطبه 172
[9]. نهج البلاغه، ج 1، ص 116، نامه 67
[10]. نهج البلاغه، ج 3، ص 120، نامه 62
[11]. نهج البلاغه، ج 1، ص 30، خطبه 2
[12]. نهج البلاغه، ج 1، ص 42، خطبه 6
[13]. نهج البلاغه، ج 1، ص 124، کلام 74
[14]. نهج البلاغه، ج 32، ص 36، خطبه 151

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.