افزودن نظر جدید

داریوش آرمان گرامی، شما برای دفاع از باورهای کریشنا، سخن می‌گویید. اصرار می‌کنید که حرف‌های شما حقیقت محض است. برای اثبات این "حقیقت خودپنداشته" از کلماتی استفاده می‌کنید که از معانی آن گریزانید. و در عین حال، مخالفین خود را احمق و باورهایش را حماقت می‌نامید. وقتی حاضر نیستید بر معانی واژگان پایبند بمانید، چگونه می‌توانید از حقیقت سخن بگویید؟ خواهشمندم تعریف روشن (و غیرقابل گریز) از حقیقت ارائه دهید تا بر همان اساس تبادل نظر کنیم. چون تابحال فقط مثال زدید (در حالیکه تمثیل، مطلقاً ارزش منطقی ندارد و بیشتر در اشعار و متون ادبی به کار می‌آید) و همچنین توهین کردید و هرجا خواستید معانی صریح واژگان را انکار کردید. این گونه نمی‌توان تبادل نظر کرد.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.