افزودن نظر جدید
سلام
سلام
میگن یکی از بزرگان اسلام در زمان صفویه یک روز گذرش به مسجد نزدیک سفارت عثمانی می افته و نماز ظهرش رو اونجا میخونه، بعد از نماز میبینه که آقای سیدی میره جلوی مسجد و روضه حضرت زهرا میخونه و لعن خلفاء میکنه، ایشون تعجب میکنه چون ایام شهادت حضرت زهرا س نبوده، ایشون حساس میشه و چند روزی میره اونجا نماز میخونه و هر روز میبینه که این قصه تکرار میشه، بالاخره میره از او سید میپرسه که قصه این روضه خونی حضرت زهرا س چیه ایشون میگه که این روضه بانی داره و گفته هر روز تو طول سال این روضه خونده بشه، بعد از پیگیری این بزرگوار، متوجه میشن که با بیست واسطه بانی این روضه سفارت انگلیسه.
حالا شما هم زیاد به ظاهر قضیه اعتماد نداشته باشید. هیچ کسی به اندازه اهل بیت علیهم السلام نگران انسان و آینده او نیستند نه این بنده خدا که معلوم نیست نیتش چیه، مرامش به کجا برمیگرده، اصلا اعتقادی به خدا داره یا نه خودش را میخواد خدا معرفی کنه مثل صدها هزار نفری که ادعای خدایی و پیامبری و امامت داشتن
majid
1393/02/19 - 10:20
لینک ثابت