افزودن نظر جدید
سندش موجوده.یکی گرگکی بود بی
سندش موجوده.یکی گرگکی بود بی دست و پای / همی کرد زوزه که پان تورکم هارای
نِیم ز اهل ایـران مـغــول زاده ام / نـوشــتـه نــژادم بـه قــلاده ام
بـود بـر دلــم کـیــن ز ایــرانـیـان /بخواهم جدا کـــــرد “آذربایجان”
به الهام علی اف یکی نـوکـــرم / فروشـم بـه او مـلـت و کـشـورم
کـنـم جـعـل تـاریـخ و جـغــرافیا / سـلاحـم دروغ و نـفـاق و ریـــــا
به فردوسی طوس توهیـن کـنم /بـه یـکـدیـگـر اقـوام، بـدبـیـن کـنم
بود سنگ پا پیش من چون حریر / کـنی گـوش حـرفـم زنـی تو کهیر
چو بیشرمی و زشتی افزون نمود /ز حـد زوزه ی مـفت بـیـرون نـمود
بـزد بـر سـرش نـاگهان نره شـیر /که ای گرگ بی دست و بی پا, بـمیـر
تـحـمـل نـمـودیـم از اندازه بیش /نـگـر بـر خـودت ابـلـه زشـت کـیش
تو بدبخت نادان بدین دست و پا /تـوانـی کَـنـی سـر ز ایــران جـدا؟!
دو گوشت بـپـیـچـم بِــبُـرم زبــان / اگـر بـیـنـمـت بــاز جـفـتـک
ابی
1399/02/28 - 13:39
لینک ثابت