افزودن نظر جدید

جلوتر گوشزد کرده ام که به رمژک(اشتباه) دین زرتشت را دوگانه پرستی دانسته اند بناگاه آنچه انگیزه این برداشت نادرست شده بنگر من یکی از باریک ترین و زیباترین نکته های پیام زرتشت است.در دو سرود سی ام و 40 زرتشت به پراسه(مسئله)ای می پردازد که حل آن پیوسته برای خداپرستان بزرگترین چالش را پدید آورده است.من بخش نخست سرود 30 را از ترگمه اذرگشسب میاورم: 1-اینک برای جویندگان راستی و مردم دانا، ازین دو پدیده بزرگ خواهم سخنید(فردیدو منظور سپنتا مینو و انگره مینو ست) و روش ستایش جان و خرد و نیایش وهومن را خواهم گفت و همچنین از دانش یزدانی و آیین راستی آشا گفتگو خواهم کرد تا با برخورداری از رسایی، پرتو راستینگی را دریابید و از بهشت بهره مند شوید 2-ای مردم بهترین سخنان را بگوش هوش بشنوید و با اندیشه روشن و ژرف بینی انها را ببرسید و هر مرد و زن راه نیک و بد را خود برگزیند، پیش از فرارسیدن روز واپسین همه بپاخیزید و در گسترش ایین راستی بکوشید. 3-آن دو گوهر همزادی که نخست در دنیای گمان و خرد پدیدار شدند، یکی نیکی است و دگری بدی در اندیشه و گفتار و کردار،مرد خردمند از میان این دو، راستی را برخواهد گزید ولی مرد کج اندیش و نابخرد چنین نخواهد کرد و بیراهه خواهد رفت. 4-وختیکه آن دوگوهر بهم رسیدند زندگی و نازندگی(زندگی همراه با دروغی وکژی) پدید آمدند،هواخواهان دروغ و تبهکاران به بدترین روش روانی دچار شده و هواداران راستی و نیکوکاران از بهترین منش و دلآسودگی برخوردار خواهند گردید و این روال تا پایا هستی دنبال خواهد شد. 5-ازین دو گوهر همزاد، هواخواه دروغ زشت کاری را برگزید ولی سپندمینو، انکه دارای گوهری پاک بوده و خود را با فروغ نامیرای دانش آراسته است راستی را برگزید،همچنین کسی که با باور رسا برای خشنودی اهورامزدا کارنیک انجام دهد راستی را برخواهد گزید. 6-هواخواهان دیو چون در شک و گمان بودند،فریب خوردند و از آن دو مینو راه راست را برنگزیدند ونکه از پی بدترین منش و خشم (که انگیزه بدکاریست) روانه شدند تا بدینسان زندگی مردم را تباه سازند. **زهنر این دوگوهر را به دروغ و راستی گزارش داده و مینویسد : دین زرتشت کیش ازادی اندیشه است به بهترین گونه.هر آدمی دیر یا زود به راستینگی خواهد رسید که میان دروغ و راست یکی را آزادانه برگزیند ***گیگر مینویسد: نگره زرتشت پراسه(مسئله) دو نیروی کنشگر را که نماد نیکی محض و بدی و زشتی اَبَست(مطلق) به ترز رسایی و آشکاری واکاویده ولی شوربختانه از زمان یورش تازیان به ایران و جلای میهن زرتشتیان به هند و چین و ، دشمنان این دوگانگی را به دوگانه پرستی گزارش داده اند و اهریمن را در برابر اهورامزدا گذاشته اند با اینکه یگانه پرستی و اهوراپرستی زرتشتیان در سراسر اوستا و یشتها آشکار است و همین یکتاپرستی ویژه است که همچون ستاره ای تابناک برچهره ی درخشان این آیین می درخشد. ***مارتین هاوگ یکی از نخستین کسانیه که به درستی رمژک(اشتباه) باورمندان به دوگانه پرستی دین زرتشت را آزایید(اعلام کرد) و این راستی را دریافت که در گاتاها هرگز اهریمنی درکار نبوده و در برابر اهورامزدا نیست و تنها خدا اهورامزداست. ***دکتر پوروالا: زرتشت درباره دوگوهر اندرز داد ولی فرزانش او هرگز درونمایه دوگانه پرستی نداشت ***آذرگشسب:این دو گوهر مانی(یعنی) نیک و بدی مینوی اند و با اندیشه بستگی دارند زیرا سنجش نیک و بد با آدمی سات و بودش بیرونی(وجود خارجی)ندارد.این دو از اغاز باهم جفت و همزاد بوده و در جهان رویا و اندیشه پدید امدند.دو فروزه نیکی و بد ی از نخست در نهاد ادمی بوده و در اندیشه و گفتار و کردار هویدا میگردند. به سخنی دیگر سرچشمه و بنیاد همه گفتار و کردار نیک و پسندیده و یا زشت و پلید اندیشه آدمی است.اگر اندیشه خوب باشد بهنجار رفتار خوب خواهد شد و هرگاه پندار ادمی بد باشد باشد کردار و گفتار ناشایست خواهد بود. و دگر دانشمندان چون شدر و هرتسلفد و هنینگ و .... دین زرتشت را دینی یکتا پرست دانسته نه دوگانه پرست. ***ولی انچه در اوستای متاخر مایه لغزش می شود :1-ترگمه نادرست بسیاری از واژگانست /2- زندیدن(تفسیر کردن) گاتاها برپایه اوستای متاخر.3-همانجور که روشن شده اوستای متاخر جز پاره از نکته ها با گاتاها پیوندی نداشته و دست نوشته مغان ساسانیست که نزدیک به 2500 سال از او دورا(فاصله) داشته اند.که شوربختانه ما ردپای آیین زروانی و مغانش را در اوستای متاخر می بینیم ولی بازهم با این روی اهورامزدا خدای بی چون چرای اوستا بود و اهریمن هیچگاه برابر اهورامزدا نبوده و نیست. درپیام زرتشت نه سخنن از پیروزی اهورامزداست ونه سپنتا مینو، و به شکست انگره مینو هیچگونه اشاره ای نشده و همین این راستینگی را می رساند که افسانه جنگ اهورامزدا و اهریمن و یا سپنتا مینو و انگره مینو ازآن گاتاه نیست و و به هیچ روی در پیام زرتشت اهریمن یا انگره مینو(همانجور که اذرگشسب گفته) بودش بیرونی ندارند و یک ادم یا شخصیت نیستند. **درگاتاها تنها پیروزی پیروان راستی بر هواخواهان دروغ گفته شده (نه انگره مینو و سپنتا مینو یا اهریمن و اهورامزدا). پس اهریمن در گاتها بازگو نشده و این از نوآوری های اوستای متاخر است گرچه با رویکرد به نکته بالا فردید(منظور) از جنگ اهورامزدا و اهریمن ، پیروزی هواخواهان نیک بر هواداران دروغ می باشد نه جنگ دو خدا./////
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.