[مقدمه]: کسی که نخواهد حقیقت را بپذیرد، نمیپذیرد و کسی که بخواهد دروغی را بپذیرید، میپذیرد. بسیاری از بنیاسرائیل نخواستند پیامبری موسی را بپذیرند و نپذیرفتند. اما خواستند خدایی گوساله سامری را قبول کنند و چنین هم کردند. بسیاری از افراد که ادعای علم و دانش و منطق دارند، به مباحثی مانند کورش هخامنشی که میرسند، دربست تابع شهوت و هوس هستند و هیچ سندی را که خلاف میلشان باشد نمیپذیرند. اما به مباحث اسلامی یا تاریخ ایرانی اسلامی که میرسند، ناگهان مدعی تفکر منطقی میشوند. [اصل حرف]: 1. قرآن کتاب مقدس مسلمین پیشینه کعبه را به دوران ابراهیم (ع) میرساند. حتی اگر در منابع جاهلی هم چنین چیزی نیامده باشد، باز هم برای یک مسلمان، اهمیتی ندارد. چون قرآن را حجت میداند. 2. حنفاء گروهی از اعراب بودند که پیش از اسلام زندگی میکردند و پیروان آیین ابراهیم بودند و در برههای از تاریخ، کلیددار کعبه بودند. همچنین زمزم و حجر و مقام و ... همگی مربوط به اولاد ابراهیم است. وجود تاریخی این اماکن و نشانهها خود دال بر اعتقاد عرب جاهلی به قدمت کعبه است. کسانی که منکر هستند پس بگویند زمزم و مقام ابراهیم و ... در منطق عرب جاهلی مربوط به چه بود؟ 3. اینکه چیزی در منابع یهودی نیامده باشد، دال بر این نیست که دیگران آن را انکار کنند. همچنین یاقوت حموی یک یونانی است که بعدها مسلمان شد. پس نه تعصب ایرانی دارد و نه تعصب عربی. اینکه از اشعار "ایرانیان" شاهدی بر اعتبار کعبه نزد ایرانیان باستانی میآورد، نمیتواند دلیل بر تأیید این گفتار باشد؟ همچنین ماوردی که عرض شد شما به ایرانی بودن (که یک بعد از شخصیت اوست) توجه نکردید. وقتی یک منبع ایرانی میگوید که کعبه برای ما ارزشمند بود، آن را نمیپذیرید!
saman
1395/11/11 - 09:11
لینک ثابت