افزودن نظر جدید
سلام.واقعا برای شما متأسفم ک
سلام.واقعا برای شما متأسفم ک هنوز گوهران گرانبهایی چون شیخ احمد احسایی و سیدکاظم رشتی و حاج محمد کریم کرمانی و میرزا محمدباقر شریف طباطبائی را نشناخته و قدر نمیدانید
وقتی هنوز تاریخ را درست نخوانده اید و فرق میان مرحوم حاج محمد کریم کرمانی و فرزند ناخلفشان ممدخان کرمانی را نفهمیده اید. حاج محمدکریم کرمانی ک حتی لفط خان را هم فرموده بودند نباید دنبال اسمم بگویید کجا و انأ رجل گفتن!!! ممد خان بعد از پدر ادعای وحدت ناطقی کرد و در دین بدعت کرد ک لعنت خود مرحوم محمدکریم کرمانی براو باد ک شیخیه را بدنام کرد.خدا لعنتش کند.
بروید کتاب 30 فصل آقای کرمانی را مطالعه کنید(بدون غرض) ک پاسخ تمام تهمت ها را داده اند.
کتاب دره نجفیه آقای شریف طباطبائی را (بدون غرض)مطالعه کنید جلد دوم برهان آخر در رد وحدت ناطق است
پس چرا با این همه کتاب و رساله که در رد وحدت ناطق نوشته شده بازهم این تهمت تکراری را به این مکتب مظلوم وارد می کنید..
هیچ کدام از مشایخ و بزرگان و علمای شیخیه باقری ادعای وحدت ناطق نداشته و ندارند.
تهمت های دیگر همچون معاد و معراج را روحانی دانستن و ... را هم ک خود مشایخ شیخیه به محکم کلام رد کرده اند و گفته اند معراج و معاد را هم روحانی و هم جسمانی می دانند و وظیه همه مسلمانان این است ک نسبت به صحبت شخص،اورا کافر یا مومن بخوانند و نباید بگوییند از فحوای کلامش اینگونه فهمیدم ک نظر او غیر از این است
و همچنین نباید به متشابهات کلام شخصی به خصوص حکیم عالم،حکم صادر کرد ،بله باید متتشهات کلامش را به محکمات رد کنیم.
در مورد فرق باطله باب و بهاییت،اولین کسی ک توانست باب را با ادله حکمیه رد کند از علمای شیخیه بودند و سایر علما با دلایلی از شرع مثل شک در میان نماز و ... میخواستند باب را رد کنند،آقای محمدکریم کرمانی،با دلیل از قرآن و روایات،دلایل عقلی و نقلی، باب را رد کردند
و اینکه شیخ احمد احسایی را عامل حمله به کربلا میخوانید،بی انصافی محض است.... خواهشا تاریخ را مطالعه کنید.
مطبی ک در فضای مجازی منتشر شده از این قرار است:
شیخ احمد احسائی، در مهمترین اثرِ خویش، یعنی شرح زیارت جامعۀ کبیره، معاویه، ابوبکر، عمر و… را کافر شمرده، که هیچ اعتقادی به توحید، نبوت و معاد نداشتهاند. شیخ در کتاب خویش مینویسد: «آنها صریحاً وحدانیت خدا، نبوت محمّد (صلّی الله علیه و آله) و معاد را انکار میکردند».
عدهای از مردم عراق، وقتی از این عمل شیخ مطلع شدند، آن کتاب را نزد حاکم بغداد، داود پاشا، بردند و گفتند: «شیخ احمد، مذمّت خلفا را کرده و قدح در ابوبکر، عمر و عثمان میکند».
داود پاشا هم که از کشتن و مجازات بیمی نداشت و نسبتِ به شیعیان بدبین بود، فردی را مأمور کرد، تا با قوای خویش، کربلا را محاصره و آنجا را به خاک و خون کشد. در پی این دستور و در سال ۱۲۴۱ ه.ق. کربلا محاصره و شیعیان آنجا به شدت سرکوب و مراکز دینی تخریب و مزارع کشاورزی مردم نابود شدند، بهطوریکه مردم با خوردن تخم پنبه خود را از مرگ نجات میدادند. حتی لشکریان دشمن، به حرمین شریفین نیز رحم نکردند و آنجا را به توپ و گلوله بستند.
مدینة الحسین، محمدحسن آل کلیدار؛ به نقل از: شیخیه زمینه ساز بابیه، سید محمد حسین فقیه ایمانی، ص ۶۷-۶۸، انتشاراتی راه نیکان، تهران، ۱۳۸۹٫
کانال ادیان فرق و مذاهب
پاسخ
این مطلب، به جای آنکه مذمت مرحوم شیخ اَحسائی باشد، مذمت و توبیخ و قدحِ کسانی است که کتاب و نوشته ایشان را به داود باشا نشان دادند!اینکه در متن فوق نوشته شده «عده ای از مردم عراق» منظور جز افرادی هستند که به ظاهر شیعه بودند و دشمنی با شیخ احسا داشتند و خواستند ضد این شخصیت سعایت کنند؟! کدام شیعه معاویه را خوب می داند و اعمال ظالمانه وی را چشم پوشی می کند که شیخ اَحسائی چنین کند؟ و کدام شیعه نظر مساعد به ابوبکر و عمر دارد که شیخ احسائی داشته باشد؟ و آن سه نقطه بعد از کلمه عمر، شاید منظورش یزید بوده است! و کدام شیعه و سنی یزید را خوب می داند که شیخ احسائی خوب بداند؟! و مگر فقط ایشان در کتاب خود از این گونه افراد مذمت کرده اند؟ کتب علماء شیعه مشحون به این مطالب است
و همین نقلی هم که در کتاب شرح الزیاره آمده است، روايتی است که مرحوم سيد هاشم توبلی بحرانی در كتاب معالم الزلفی نقل می كند مشهور به نقل دیک الجن
پس مقصر ماجرا این توطئه کننده ها بودند؛ نه آن بزرگوار که در کتاب خود نقلی کرده است
نمیدانم پاسخ هایم مفید واقع می شود یانه اما از صمیم قلب خواستارم، دشمنی با این مکتب را کنار بگذارید شما ک دم از وحدت می زنید چرا عناد و دشنمی اظهار میکنید.
از جناب meftah خواستارم اگر مطلبی دارند بفرمایند...
مستبصر
1397/11/27 - 09:15
لینک ثابت