افزودن نظر جدید
قانون مسلک اهل حق :
قانون مسلک اهل حق :
نخست می باید قانونگدار این فرقه را بشناسیم و بدانیم که اونزد این مسلک دارای چه موقعیتی است .
همه ی محققانی که در این زمینه تحقیق داشته اند به استناد اعتقادات خاندان های اهل حق به این نتیجه رسیده اند که (( سلطان اسحاق )) مرد شماره یک این تبارمسلکی واضع این فرقه بوده و قوانین طایفه بدست او تدوین یافته است به همین لحاظ روسای خاندان ها در تمامی ادوار و اعصار سلطان اسحاق را مورد احترام و تکریم قرار داده اند . در جمع این مسلک عهد وپیمانی دیده می شود بنام « بیاویس ساج ناری» که در محضر خورشید بسته شده ، در این پیمان هر یک از هفتن یا لااقل چهار تن از آن پست و مقام خود را دریافت کرده اند و خداوند با آن پیمان بسته است در طول جهان هر یک از جسدی به جسد دیگر در آیند و مردم را ارشاد و رهبری کنند .
بیاویس دیگری نیز وجود دارد بنام « بیاویس پردیوری» که منظورعهد وپیمان سلطان اسحاق است با پیروان خود که باید حتما از قوانینی که او (سلطان اسحاق ) برای ایشان یعنی پیروان خود ، اهل حق تهیه کرده پیروی کنند زیرا قوانین ابدی و غیر قابل تغییر و تبدیل است چنانکه سلطان اسحاق خود گفته است :
کردی فارسی
اگربیوبیون هزار خدایی اگر بی شمار صاحب کار بیاید
هر خدایی بیون هزار بارگایی و هر صاحب کار با بی شمار ارکان
اونا چه موچه گر کمه و تشکیلات آن شرط و اقرار
چه پردیوری نایی ( عهد و پیمان ) و بیاسبی را می خواهم که در پردیور گذاشته ام .
با این تأکید اکید که اهل حق معتقدند از ناحیه سلطان اسحاق صورت گرفته است هیچ کدام از روسای خاندان های اهل حق نمی توانند حتی به مصلحتی آنرا تغییر دهند زیرا سلطان اسحاق می گوید «اونا چه موچه گر کمه چه پردیوری نایی » یعنی آن شرط و اقرار و بیابسی را می خواهم که پردیور گذاشته ام .
در این صورت همانطور که اشاره شد (( دین حقیقت روی پایه بیابس پردیوری ( قبله اهل حق ) است و هیچ دیده دار یا باطن دار یا خاندان و سیدی حق ندارد یک نکته بر خلاف آن بیابس پردیوری رفتار کند )) و اگر از جمع سران خاندان کسی به مصلحت بر خلاف دستور سلطان اسحاق بگوید یا بنویسد و رفتار کند و اگر « خاندانی بیاید و خلاف دستور سلطان رفتار کند مقصر است » و مهمتر این که ، هرکس از ارکان آن تجاوز نماید اهل حق خوانده نمی شود .
ولی متأسفانه به دنبال پیامبران و امامان علیهم السلام که نقطه تلاقی بین انسان و خدا هستند و تجربه عرفانی را بصورت عشق متجلی نموده ، بار عشق الهی را بر دوش انسان نهاده ، تا نماد عشق شوند . نمی روند . که عده ای خود را بنام میانجی تحت عنوان قطب ، مرشد ، پیر ، دلیل ، پیشوا و نظیر اینها که تقریباً در نقطه مقابل پیامبران وامامان قرار گرفته اند وهرکدام بساطی پهن کرده و جماعتی را به سوی ظلمات می کشانند . که سر سپرده اند . و مصداق این آیه شریفه می باشند « والذین کفرواولیاوهم الطاغوت یخرجونهم من النورالی الظلمات اوليک اصحاب النارهم فیها خالدون . بقره آیه ۲۵۷ » . ترجمه : و کسانی که کافرشدند دوستان و کارسازانشان طاغوتهایند ، آنها را از روشنایی به تاریکی می برند . اینان دوزخیانند و همیشه در آن باشند .
اسد
1395/11/15 - 15:15
لینک ثابت