افزودن نظر جدید

سلام. من یک پیرمرد دهاتی و بیسوادم. از حرفهای قلنبه سلنبه هم چیزی سردرنمی آورم. شغل ام هم چوپانی و کشاورزی بوده. اما در بسیاری از نزاعهای دایر دیده ام که طرفین دعوا یک نکته مهم را در نظر نمیگیرند و آن "مبنا" است. بقول مسلمانها "خدا رحمت کند" سعدی را که در انتهای حکایتی زیبا میگوید: گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد / بخود گمان نبرد هیچکس که نادانم و کل حکایت چنین باشد: سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت همه کس را عقل خود به کمال نماید و فرزند خود به جمال یکى یهود و مسلمان نزاع مى کردند چنانکه خنده گرفت از حدیث ایشانم به طیره گفت مسلمان گرین قباله من درست نیست خدایا یهود می‌رانم گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد بخود گمان نبرد هیچکس که نادانم یهود گفت به تورات مى خورم سوگند وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم (این را برای مزید فایده آوردم. حیفم آمد که در این عصر ادعا مغفول بماند) و اما نکته ای و سئوالی: هر کس ادعا میکند که :"من درست میگویم". و یا "حرف درست را در اینجا آورده". و اما سئوال: از کجا معلوم؟ و به چه دلیل میگویید که حرف شما درست است؟ ... آیا صرف اینکه "من میگویم" و یا "من در کتاب فلانی این مطلب را خوانده ام" هم شد دلیل درست بودن یک مطلب؟ ... اگر این چنین است پس نظرتان در مورد کلیله و دمنه چیست؟ (قطعا و با استحکام هم نمیتوان گفت که کلیله دمنه داستان است و مزخرف است و خیال است... چون در کتابهای علوم غریبه تکنیکهایی آمده که مدعی اند با انجام دادن آنها میشود با حیوانات حرف زد. ... و از سزمین هند هم که این حرفها بعید نیست/در ضمن، نویسنده در مقدمه میگوید: "آورده اند که..." و این جمله یعنی نقل قول. و نگفته که اینها خیالات من است و داستان). ... اتفاقا من هم در آن کتاب دیدم و خواندم که روباه و شیر و گرگ و ... حرف میزدند! و کتاب پینوکیو چطور؟ و کتاب سندباد چطور؟ و رستم چطور؟ کیکاووس چطور؟ و به بت عده ای خیال پرست به نام کوروش شاه بزرگ تورات هم که نمیشود نزدیک شد ... چون کوروش پرستان بر خلاف ادعایشان بسیار تروریست و آدمکش و جنایتکار هستند و اصلا اهل شنیدن و گفتگو نیستند. / و کوراوغلو چطور؟ و زیگفرید جرمانی چطور؟ و سینوهه طبیب فرعون چطور؟ و گالیور چطور؟ و .... مگر صرف خواندن در کتابی دلیل درست بودن آن حرف و نظریه است؟ ... و ... در اینجا است که میبینیم بسیاری از مردم از هوششان استفاده میکنند اما از عقلشان، نه! و نگویید که ما میدانیم اینها داستان است و افسانه است و .... چون در بسیاری از کتابهای قدیم اصلا تصریحی در مورد داستان بودن نشده و از کجا معلوم که واقعیت نبوده باشند؟ و اما ریشه بسیاری از این دعواها فقط "من" است و نه حق و نه حقیقت. چون مردم معمولا نمیخواهند به "حق" برسند بلکه در بسیاری از موارد فقط میخواهند حرف "من" را اثبات کنند... و همین جهل و غرور و شهوت آدمها هم میشود ابزار برده داران نوین و قدیم. مثلا در این مورد. یکی آمده در اصل ترجمه تشکیک کرده. و دیگری هم آمده گفته من در فلان کتاب خواندم و بعد اون یکی اومده گفته یهود و یهودی و بعد همینجور بحثهای الکی یهودی ساز و اختلاف انگیز ادامه پیدا کرده در حالیکه فقط با یک جمله مسئله قابل حل بود. و آن یک سئوال بود با عنوان: به چه دلیل؟ و یا: با کدام مدرک؟ چون در اینجور مباحث اگر "مبنا" تعیین و تعریف نشود این بحثهای بی سرانجام را انتهایی نباشد. مثال: فرض کنید من و شما داریم با هم حرف میزنیم. و بعد هم هر کداممان میرود دنبال کارش. ... و حالا یک نفر بیاد به من یا شما بگه که من پشت سر شما حرف بد زده ام... آنوقت شما باید چکار کنید؟ و یا کسی آمد پیش من و گفت که شما پشت سر من حرف بد زده اید... آیا این عاقلانه است که من غضبناک شوم و اسلحه بردارم و بیایم و شما را بکشم؟ .. حالا وقتی من و شما بمیریم... و بچه های ما (و بعد ... بچه های آنها ... و باز ... بچه های آنها ... ) بخواهند این اختلاف را پیگیری کنند از کجا بفهمیم که چه کسی درست گفته و کی دروغ گفته؟ .... تکلیف چیست؟ .... آیا عاقلانه تر آن نیست که بررسی کنیم و ببینیم که چه کسی در این وسط دروغگوست تا حرف او را به عنوان سند نگیریم و بر اساس آن خون نریزیم؟ ... اگر این حرف عاقلانه نیست پس چه کاری عاقلانه است؟ در ادبیات منطقی و عقلانی و بین آدمهایی که میخواهند عاقل باشند و از رفتار احساسی حیوانات پیروی نکنند میگویند بررسی سلسله سند. و برای این بررسی هم قواعدی وضع شده. مثلا گفته اند اگر در سلسله سند یک آدم دروغگو باشد سند باطل است. وگرنه ضعیف و .... خلاصه کنیم: قرآنی که در دست مسلمانان است دارای سلسله سند است(با همه خدشه هایی که کفار و منافقین و یهود سعی کرده اند در آن وارد کنند). یعنی میگویند: این قرآن به رویت حفص از عاصم از ... تا برسد به رسول الله. و حالا سئوال: سلسله سند اوستا چیست؟ اگر سلسله سند مشخص نباشد من هم میتوانم کتابی بنویسم و ادعا کنم که از جانب خدا بوده... مردم سه هزار سال بعد از کجا میفهمند که راست بوده یا دروغ. و لابد بعد از این هم پیروان کور دل و هواداری خواهند بود که هی جملات خوشکل را به نام من برای رسیدن اهداف شان به قالب بزنند! کی به کیه؟!!! التماس تفکر! و لعنت بر یهود که بخاطر منافعشان یک عده احمق را به جان هم می اندازند.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.