اولین شهدای مسلمان ایرانی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بحث در مورد شهادت یکی از مباحث بسیار مهم و اساسی در دین اسلام است که حد و مرزی ندارد و مربوط به ملیت و افراد خاصی نیست، چه فرد عرب باشد، چه ایرانی و چه برای دیگر کشورها و ملیتها، وقتی اسلام را قبول کرد و برای خدا و در راه خدا به شهادت رسید، شهید به حساب میآید و در قرآن در مورد جایگاه رفیع شهید بیان شده که: «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ [آل عمران/ ۱۶۹] (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند».
در اینجا، میخواهیم در مورد اولین شهدای مسلمان ایرانی مطالبی را بیان کنیم؛ باذان یکی از ایرانیانی بود که به دین اسلام گرایش پیدا کرد و دشمنان اسلام را سرکوب نمود و همچنین به عنوان حاکم اسلامی از طرف پیامبر در یمن حکومت میکرد تا اینکه از دنیا رفت. پس از درگذشت باذان، حکومت یمن به چند قسمت تقسیم شد و پیامبر برای هر ناحیه ای از یمن، حاکمی تعیین فرمود. پیامبر اکرم پسر باذان به نام شهر بن باذان را حاکم صنعا پایتخت سابق یمن کرد، شهر بن باذان مانند پدر به تبلیغ اسلام و مبارزه با دشمنان اسلام پرداخت. بعد از بازگشت پیامبر از حجة الوداع شایعه شد که پیامبر فوت کردهاند و برخی همین موضوع را به عنوان سپری شدن دوران اسلام وانمود کردند.
یکی از فرصت طلبان به نام عَیهَلَه پسر کعب بن عوف، معروف به اسود عنسی بود که در یمن ادعای پیغمبری میکرد. گروهی دور او جمع شدند، او ابتدا در نجران خروج کرد و کم کم کارش بالا گرفت و از آنجا به صنعا حمله کرد و با شهر بن باذان درگیر شد و سرانجام شهر بن باذان در این درگیری به شهادت رسید. شهر بن باذان نخستین ایرانی مسلمان است که در راه اسلام در عصر پیامبر به شهادت رسید. (تاریخ کامل ابن اثیر ج 2 ص 222)
یکی دیگر از شهدای مسلمان ایرانی فردی به نام داذویه است. بعد از رحلت پیامبر اکرم و انتشار خبر آن، در یمن ناآرامی شروع شد، به این خاطر گروهی مرتد شدند و به فرماندهی فردی به نام قیس بن عبد یغوث با فیروز که نماینده پیامبر در یمن بود به جنگ پرداختند و عده از ایرانیان تحت امر فیروز با دشمنان اسلامی میجنگیدند، دشمن در کمین سه نفر از سران مسلمان ایرانی به نامهای فیروز، داذویه و جُشَیش بود تا آنها را به قتل برساند.
خبر ارتداد قیس به ابوبکر رسید، ابوبکر برای چند نفر نامه نوشت که از فیروز و مسلمانان ایرانی ساکن یمن حمایت کنند، کشمکش بین سپاه قیس و فیروز همچنان ادامه داشت و سرانجام قیس از راه حیله و نیرنگ وارد شد، در ظاهر با داذویه و فیروز و جشیش رابطه ای دوستانه گرفت و اوضاع را وارونه به آنها جلوه داد و آنها را در روز معینی به خانه خود دعوت کرد، ولی در خفا در فکر توطئه و قتل آنها بود. همین که داذویه به خانه قیس رفت، گروهی از کمین در آمدند و او را کشتند. ولی فیروز و جشیش از توطئه آگاه شدند و به طرف کوه خولان در اطراف یمن رفتند و در آنجا با گروهی از طرفداران خود خط دفاعی تشکیل دادند.
فیروز در ضمن نامه ای که برای ابوبکر فرستاد، از او تقاضای کمک کرد، ولی رؤسای عرب از یاری فیروز و ایرانیان دست برداشتند و کار به جایی رسید که فیروز و مسلمانان ایرانی مجبور به عقب نشینی شده و از یمن خارج شدند و در این میان عده ای از ایرانیان در راه حمایت از حریم اسلام به شهادت رسیدند.
در بیرون یمن بار دیگر قبیله عقیل و عک به یاری فیروز شتافتند و با یورش قهرمانانه، مرتدان را تار و مار کردند و حتی قیس بن عبد یغوث را که سرکرده مرتدان بود را به اسارت گرفته و به مدینه نزد ابوبکر فرستادند. (ترجمه فتوح الابدان بلاذری ص 156) در آخر بنا بر اظهارات دروغی که قیس انجام داد، ابوبکر با وجود ادله موثق ارتداد، قیس را تبرئه کرد. با این سهل انگاری یک جنایتکار خونخوار و مرتد آزاد گردید. شاید این اولین مورد بود که در آن حقوق اسلامی پایمال شد و تعصب قومی و تبعیض نژادی و برتری عرب بر عجم به کار بسته شد، زیرا مرتد بودن قیس و شهادت داذویه در راه اسلام برای همه روشن بود. (اقتباس از کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران ص 92 تا 95)
منابع:
1) قرآن کریم
2) ایرانیان مسلمان در صدر اسلام نوشته محمد محمدی اشتهاردی، انتشارات سازمان تبلیغات، چاپ اول سال 71
3) تاریخ کامل ابن اثیر ج 2
4) ترجمه فتوح البلدان بلاذری
5) خدمات متقابل اسلام و ایران، شهید مرتضی مطهری
دیدگاهها
علی حضرتی
1393/10/10 - 09:46
لینک ثابت
این چه دروغیه که نوشتی، بنا
افزودن نظر جدید