سراب حقیقت
درباره وجه تسمیه و نامگذاری فرق و مذاهب، دلایل و مستندات محکمه پسندی وجود دارد من باب نمونه؛ فرقه مجسمه به این خاطر مجسمه نامیده می شوند که قائلند به جسمانیت خداوند، به عبارت دیگر احکام جسم را بر خداوند بار می کنند. شیعه و معتزله به این سبب که افعال اللهی را متصف به عدالت می سازند، به عدلیه معروف گشته اند. اکنون بجاست که پرسیده شود دلیل نام گذاری فرقه ضاله غلات به اهل حق چیست؟ در پاسخ می گوییم: اولا": در لسان آیات و روایات این طایفه مشهورند به غالی(غلو کننده) و غلات (اهل غلو).
ثانیا": واژه اهل حق عنوانی است که جماعت غلات بر خود نهاده اند وشدیدا" مایلند که آنها را اهل حق و اهل حقیقت خطاب نمایند!!!.
ثالثا": هنوز بروشنی مشخص نیست که چرا این جماعت، واژه اهل حق را بر خود استعمال می کنند. اما اگر ادعا کنیم که منشأ این استعمال چه بسا توهمی است که از روایت مشهور نبوی صلی الله علیه و آله و سلم نشأت گرفته، مطلب گزافی نگفته ایم و آن مطلب این است:شیعه و سنی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت کرده اند که: «امت اسلام بعد از من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند؛ هفتاد و دو فرقه از آنها اهل دوزخند و تنها یک دسته از آنها اهل نجاتند و آن گروه ناجیه، اهل حقند. »( 1 )
پیروان سلطان اسحاق ادعا دارند که ما همان فرقه اهل نجاتی هستیم که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم از آن خبر داده است!!! لذا به همین خاطر واژه اهل حق را برای خود انتخاب نموده ایم!!! (2 ) حال باید از جماعت به اصطلاح اهل حق پرسید که: چه سنخیتی میان آنها و اسلام وجود دارد تا خود را از اهل اسلام و اهل سعادت بدانند. این در حالی است که تمام فرق و مذاهب اسلامی فرقه ناجیه را منحصر در خود می دانند، چه رسد به فرقه اهل حق که هیچ بهره ای از تعالیم عرشی اسلام عزیز نبرده است، به تعبیر پیشینیان با حلوا حلوا گفتن که دهان شیرین نمی شود! آیا حق چیزی غیر از خضوع و خشوع در مقابل پروردگار عالم و آموزه های قرآن و اسلام است؟
یک جوان فهیم اهل حق می بایستی در محکمه وجدان، به پرسش های ذیل پاسخ دهد:
اگر اهل حقیم، تقدیس شیطان و شیطان پرستی چرا ؟ ( 3 )
اگر مرید مولا علی علیه السلام هستیم، چرا به کرات از جانب آن حضرت لعن و نفرین شده ایم ؟( 4 )
بارزترین شاخصه دین حق، سنخیت مسائل دینی با عقل و عقلانیت و دفاع عقلانی از آموزه های وحیانی در مجامع علمی است. بنابراین در عصر مدرنیته گذاشتن سبیل پر پشت چه توجیهی می تواند داشته باشد!؟ آیا مسأله سر مگو با عصمت انبیاء علیهم السلام سازگار است؟ نذر و نیاز و نقل و نباتی که منشأ چربی خون و دیابت و امراض قلبی و عروقی است آیا می تواند انسان را به نقطه کمال و بی نهایت سوق دهد؟ تناسخ و دون به دونی که حتی یک دلیل برای اثبات آن اقامه نشده است چرا باید به عنوان اساس و شاکله اعتقادی اهل حق قرار گیرد؟
از ویژگی های حق و حقیقت این است که اگر آن را بر انسان های بی طرف و سلیم القلب عرضه نمایند، بی شک با جان و دل می پذیرند. بجاست که پرسیده شود اگر آیین اهل حق را همانگونه که هست عرضه کنند چه عکس العملی از ناحیه مردم صادر می شود؟ آیا در برابر آیین یاری سر تعظیم فرود می آورند یا نه دست بر شکم می نهند و قهقهه ریشخند سر می دهند؟
وصدها پرسش بی پاسخ دیگر...
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت:
(1) اسرار آل محمدصلی الله علیه وآله وسلم ص 251
(2) دیوان گوره و دفتر نوروز
(3) همان
(4) حق الیقین علامه مجلسی
دیدگاهها
یار
1392/04/21 - 01:58
لینک ثابت
واقعا متاسفم که این مهملات و
علی نظر مرادی
1392/05/29 - 00:42
لینک ثابت
آقای یار (م) منم متأسفم برای
اهورا
1392/06/15 - 20:01
لینک ثابت
لطفا" درباره مراسم چراغ
کیومرث
1392/08/28 - 00:22
لینک ثابت
مراسم خجالت آوری است که از
مجید
1392/12/06 - 10:35
لینک ثابت
بمیرم برای شیعیان که کم نذر
عادل
1393/03/15 - 00:47
لینک ثابت
چراغ خاموشان مراسم پارتی
عادل
1393/03/15 - 00:48
لینک ثابت
چراغ خاموشان مراسم پارتی
افزودن نظر جدید