پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_  سیدحسین عباس‌منش از مدعیان تفکر نوین، که در آمریکا به سر می‌برد، مدعی است که در حال حاضر، میلیاردها دلار ثروت داشته و علت موفقیت‌هایش را تغییر افکار و باورهایش بیان می‌کند. او دلیل اصلی موفقیت خود را چنین بیان کرده است: «هستۀ اصلی مباحث من این است که تمام اتفاقات زندگی ما توسط فرکانس‌هایی که ما به جهان هستی ارسال می‌کنیم، به وجود می‌آید. فرکانس‌ها با باورها و افکار ایجاد می‌شود. ما دستگاهی هستیم که فرکانس‌ها را تولید می‌کنیم و جهان هستی نتایجی را مطابق با این فرکانس‌ها به ما می‌دهد.... قوانین حاکم بر جهان این است که اگر احساس خوبی داشته باشید، این انرژی که اسمش را می‌گذارید خدا، اتفاقات خوبی که مترادف با هم فرکانس، فرکانس وجودی توست، را برای شما به وجود می‌آورد.»[1]
نقش قدرت ذهنی و اندیشه آدمی در ساختن زندگی، از دیدگاه عباس‌منش، دارای رنگ و بوی دینی است. او به دنبال این است که افکارش را  برگرفته از قرآن و رهنمودهای دینی نشان دهد. عباس منش با تفسیر خداوند به انرژی، بدون این‌که متوجه مخلوق بودن انرژی باشد، خداوند را محدود کرده و در مرتبه مخلوقات جای می‌دهد. آیا آقای عباس منش نمی‌داند، که خداوند خالق است و نامحدود؛ و انرژی که ایشان نسبت به آن تاکید می‌کند، مخلوق و محدود است؟ متاسفانه امثال آقای عباس منش، بدون داشتن حداقل سواد قرآنی و دینی به راحتی به خودشان اجازه می‌دهند، در موضوعات قرآنی و دینی اظهارنظر کرده و گرفتار خطاهای فاحش و انحرافی شوند. این قبیل افراد متوجه نیستند که با طرح ادعاهای غیرعلمی و ناآگاهانه، موجب انحراف مخاطبانی می‌شوند که با اعتماد به این افراد، ناخواسته در مسیر انحرافی قرار می‌گیرند. 
حضرت علی (علیه‌السلام) در بخشی از نهج‌البلاغه می‌فرمایند:«وَ لَا تُقَدِّرْ عَظَمَةَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ عَلَى قَدْرِ عَقْلِكَ فَتَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ؛[2] خداوند سبحان را با مقياس عقل خود اندازه مگير که از هالکان خواهى بود.» 
از دیدگاه عباس منش، توحید عملی یعنی تمام جهان بر اساس قوانین بدون تغییر خداوندی اداره می‌شود که کنترل زندگی‌ را دست باورهای انسان قرار داده است. او می‌گوید: این نیرو را به هر شکلی در ذهنت بسازی، به همان شکل وارد زندگی‌ات می‌شود. طبق اعتقادعباس منش درباره خداوند، می‌توان نتیجه گرفت، خداوند همان انرژی‌ای است، که به هر شکلی انسان آن را در ذهن خود ایجاد کند، در زندگیش ظاهر خواهد شد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت: «خداوند نیروی خالق و هدایت‌گر جهان است که بر اساس قوانین عمل می‌کند. این نیرو در ذهن ماست؛ و ازاین‌رو هر انسان می‌تواند یک خدا باشد؛ و این توانایی را دارد، که هر طور بخواهد جهان را ساخته و هدایت کند.»[3]
اشکالاتی که بر سخنان آقای عباس منش وارد است این‌که؛ اولاً:  آیا با تشبیه خداوند به انرژی، خداوند محدود نمی‌شود؟ و بالاخره، انسان خالق انرژی است یا خدا؟
ثانیاً: اگر طبق گفته عباس منش، واقعیت همان چیزی است که ما در ذهن خود می‌سازیم، آیا به دلیل معصوم نبودن انسان، ممکن نیست این افکار غلط بوده و با واقعیت منطبق نباشد؟ خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ، وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ[بقره/216]؛ چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده، و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است.» مطابق این آیه، ممکن است انسان در اندیشه خود چیزی را بد بداند، در حالی که آن شیء و خواسته در نزد خداوند خوب باشد، و بر عکس آن نیز امکان تحقق دارد.
بنابراین هرگز چیزی که انسان در ذهن خود تصور می‌کند، نمی‌تواند حقیقت داشته باشد؛ واین ادعای آقای عباس‌منش در تضاد با کلام خداوند و همین‌طور عقل سلیم انسانی است. از طرفی این نادرستی تصورات ما به دلیل امکان ارتکاب اشتباه و خطا کار بودن انسان، تعارض در تصورات متعدد را ایجاد می‌کند، که با دیدگاه آقای عباس منش که می‌گوید: «تعارضی در کار نیست. شما هر طور فکر کنی جهان برای تو همان‌طور است خدا برای تو همان‌طور است. تو با ذهنت همه واقعیت را چه دربارۀ جهان و چه دربارۀ خدا می‌سازیِ در تناقض کامل قرار دارد.»[4]

پی‌نوشت

[1]. پایگاه خبری بهداشت معنوی، کد خبر: 7645.
[2]. نهج‌البلاغه، خطبه91.
[3]. پایگاه خبری بهداشت معنوی، کد خبر: 7645.
[4]. همان