پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رضا پهلوی در یک اقدام کاملاً اشتباه، اخیراً نخستین سفر خود به مناطق اشغالی رژیم صهیونیستی را انجام داد. رفتن برای دست‌بوسی رژیم کودک کش و حمایت از سرکوب مسلمانان توسط این رژیم، مسئله‌ای است که از پدر به ارث برده است.

سفر اخیر رضا پهلوی که از یک سو، تنها دو روز پس از برگزاری باشکوه راهپیمایی روز قدس در سراسر ایران انجام شده، نشان می‌دهد که رضا پهلوی از گرایش‌ها و احساسات مردم ایران بر ضد صهیونیست‌ها هیچ آگاهی ندارد. از سوی دیگر، رضا پهلوی در حالی به اسرائیل سفر می‌کند که کابینه بنیامین نتانیاهو در وخیم‌ترین شرایط خود قرار دارد. شرایطی که در طول تاریخ اشغال فلسطین سابقه نداشته است؛ زیرا صهیونیست‌ها از درون در حال متلاشی شدن هستند؛ بنابراین در این شرایط، سفر رضا پهلوی به مناطق اشغالی، نشان‌دهنده این است که او الفبای پیش‌پاافتاده سیاسی را نمی‌داند.[1]

افزون بر این، یک لحظه تصور کنید که مردم ایران سال ۵۷ قیام نمی‌کردند و الان این مردک، شاه ایران بود. حتی تصور این مطلب هم مثل کابوس است. کاش حداقل مثل پدرش ظاهرسازی می‌کرد و یکبار کنار کعبه نماز می‌خواند، اما متأسفانه رفت به کنار دیوار ندبه[2] و مثل یهودیان و صهیونیست‌ها نماز و دعا خواند.[3]

رفتن برای دست‌بوسی رژیم کودک کش صهیونیستی و حمایت از سرکوب مسلمانان توسط این رژیم، مسئله‌ای است که از پدرش محمدرضا به ارث برده است. محمدرضا شاه و طرف‌داران او بر آن بودند که تشکیل دولت یهود در فلسطین حق یهودیان آواره و گریزان از مظالم دیگر اقوام است. در نظر اینان، رفتار مهربانانه کوروش با یهودیان در دوران باستان تبدیل به چنان اسطوره مقدسی شده بود که گویی خود را موظف به تکرار تاریخ و احیای عدالت در حق قوم یهود در دوران معاصر می‌دانستند. این مسئله را به‌خوبی می‌توان در پاسخ شاه به نامه دیوید بن گوریون، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در سال 1958 که در آن سیاست کوروش نسبت به هخامنشیان را یادآور شده بود، مشاهده کرد: «خاطره سیاست کوروش در خصوص مردم شما برای من بسیار ارزشمند است و من کوشش خواهم کرد تا در مسیر این سنت باستانی گام بردارم.[4]

محمدرضا شاه قصد داشت پایش را جای پای کوروش بگذارد و راه وی را ادامه دهد و خود را وارث تاج‌وتخت او می‌دانست. ازاین‌رو او سعی می‌کرد آن چنان‌که صهیونیست‌ها ادعا می‌کردند همچون کوروش رفتار کند و منجی قوم یهود باشد.[5]

درباره حمایت محمدرضا شاه از رژیم صهیونیستی که در جهت سرکوب مسلمانان انجام می‌شده، در نامه تشکر امام خمینی(رحمةالله‌علیه) از یاسر عرفات[رئیس کمیته اجرایی سازمان آزادی‌بخش فلسطین‌] به‌خاطر حمایت و پشتیبانی از فلسطین‌ آمده است: «... شاه، نفت کشور اسلامی ایران را برای سرکوب مسلمانان به اسرائیل می‌دهد و در ایران هر کس به این عمل غیرانسانی اعتراض کند، با سرنیزه جوابش داده می‌شود...»؛ « جناب آقای ابوعمار! ما با شما هم صدا بودیم و مظالم اسرائیل را به ملت‌ها رساندیم. حال که ملت ایران در زیر چکمه دژخیمان شاه و در حصار تانک‌ها، توپ‌ها و مسلسل‌هایی است که از سربازان اسرائیلی در خیابان‌های تهران برای کشتار ملت بی‌دفاع ایران از آنها کمک گرفته، با ملت مظلوم ما هم صدا شوید و با وسایل تبلیغاتی خود صدای ما را به عالم برسانید.»[6]

شاه، سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی(موساد) را به دلیل تجاربی که در مقابل دشمنان عرب خود کسب کرده بود، برای آموزش نیروهای ساواک،[7] جایگزین «سیا» در ایران کرد. مأموران جاسوسی و ضد جاسوسی موساد، نیروهای ساواک را آموزش می‌دادند که چگونه مردم انقلابی و معترض را مورد شکنجه و تعقیب قرار دهند. هم‌زمان تعداد زیادی از مأموران ساواک نیز برای آموزش ارتباطات، جاسوسی و ضدجاسوسی و انجام عملیات برق‌آسا به سرزمین‌های اشغالی فرستاده شدند.[8]

آری؛ سفر رضا پهلوی به مناطق اشغالی رژیم صهیونیستی، نمایش عبادت کنار دیوار ندبه، رفتن برای دست‌بوسی رژیم کودک کش و حمایت از سرکوب مسلمانان توسط این رژیم، مسئله‌ای است که از پدر به ارث برده است. محمدرضا شاه با اینکه دوستی خود را با این رژیم آشکار نمی‌کرد؛ اما اسناد بیانگر آن است که هم حامی این رژیم اشغالگر و خونخوار بود و هم از این رژیم برای سرکوب مردم ایران کمک می‌گرفت.

پی‌نوشت: 
[1]. فردانیوز، «رسوایی شازده»، کد خبر 1215684، ۲۹ فروردین ۱۴۰۲؛ همشهری آنلاین، " پشت‌پرده سفر رضا پهلوی به اسرائیل؛ شوآفی به نفع صهیونیست‌ها | اتفاقی که برای بسیاری روشن کرد چه فاجعه‌ای در حال رخ دادن است | او فهم سیاسی ندارد!"، کد خبر 754585، ۲۹ فروردین ۱۴۰۲
[2]. در باور یهودیان، دیوار ندبه آخرین باقی‌مانده‌ هیکل سلیمان و دومین پرستش‌گاه اورشلیم و مرکز دعا و منبع الهام برای یهودیان سراسر جهان است.
[3]. اعتمادآنلاین، "از نمازخواندن شاه کنار کعبه تا یهودی شدن رضا پهلوی در اسراییل"، کد خبر 608051، 29 فروردین 1402  
[4]. S. Sobhani, The Pragmatic Entente: Israeli-Iranian Relations, 1948-1988, Praeger Publishers, 1989, p. 35
[5]. علی اکبر ولایتی، ایران و تحولات فلسطین 1939- 1979، تهران: وزارت امور خارجه، 1380، ص 147
[6]. «نامه تشکر به یاسر عرفات و پشتیبانی از فلسطین»‌ ۲۸ شهریور ۱۳۵۷ در نجف، صحیفه امام خمینی (ره)، ج ۳، ص ۴۷۶
[7]. ساواک، سازمان اطلاعاتی قوی برای مقابله با توطئه ‌های داخلی و بین المللی است که از سوی رژیم پهلوی تأسیس و طرح تشکیل آن در اسفند 1335 مورد تصویب مجلس شورا و سنا و همچنین محمدرضا شاه قرار گرفت. ر.ک: مرتضی قانون، دیپلماسی پنهان؛ جستاری در روابط ایران و اسرائیل در عصر پهلوی با مروری بر پیشینه تارینی یهودیان ایران، تهران: طبرستان، 1381، ص 271
 [8]. S. Sobhani, The Pragmatic Entente: Israeli-Iranian Relations, ibid, p. 27- 28