کوروش و داستان اعدام پسرِ پادشاه سارد

  • 1399/07/12 - 13:15
کوروش به سارد (Sardes) حمله کرد. در آنجا، پسر پادشاه سارد را گروگان گرفت. سپس به خاطر گناهِ پدر (؟!)، پسر را جلوی چشم پدر و مادرش اعدام کرد. مادرِ آن پسر (همسر پادشاه سارد) که این صحنه را دید، دست به خودکشی زد و خود را از بالای دیوار به پایین پرت کرد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کتزیاس Ctesias مورخ و طبیب یونانی، طبیب مخصوص اردشیر دوم پادشاه هخامنشی و محرم اسرار دربار بود. او درباره هخامنشیان و جامعه ایرانی کتابی نوشت که در بخشی از آن آورده است:

کوروش به سارد (Sardes) حمله کرد. در آنجا، پسر پادشاه سارد را گروگان گرفت. سپس به خاطر گناهِ پدر (؟!)، پسر را جلوی چشم پدر و مادرش اعدام کرد. مادرِ آن پسر (همسر پادشاه سارد) که این صحنه را دید، دست به خودکشی زد و خود را از بالای دیوار به پایین پرت کرد:

the son of Croesus was handed over as a hostage, the king himself having been deceived by a divine vision. Since Croesus was evidently meditating treachery, his son was put to death before his eyes; his mother, who was a witness of his execution, committed suicide by throwing herself from the walls.

کرِزوس (پادشاه سارد) در نهایت، اسیر شده و به زنجیر کشیده شد. اما به طرز اسرارآمیزی زنجیرها از دست و پای پادشاه باز شد. فرماندهان هخامنشی گمان کردند برخی افراد که به همراه پادشاه سارد اسیر شده بودند، زنجیرها را از دست و پای پادشاه باز کردند، پس آن‌ها را گردن زدند / سر بریدند. فرماندهان ارتش هخامنشی، بار دیگر، کرزوس (پادشاه سارد) را به بند کشیدند. اما دیدند که صاعقه‌ای هولناک به صدا درآمد. کوروش (که فهمید پادشاه سارد، طلسم یا جادو دارد)، برخلاف میل باطنی‌اش، پادشاه سارد را به حوالی اکباتان (:هگمتان) تبعید کرد:

Those who had been prisoners with Croesus had their heads cut off... He was subsequently taken to the palace and bound more securely, but was again loosed by thunder and lightning sent from heaven. Finally Cyrus, against his will, set him free, treated him kindly from that time, and bestowed upon him a large city near Ecbatana, named Barene, in which there were 5000 horsemen and 10,000 peltasts, javelin-throwers, and archers.

پی‌نوشت:

Photius' Excerpt of Ctesias' Persica, Chapter 4-5. livius.org

تولیدی

دیدگاه‌ها

اصلا جریان از این قرار نبود این سایت را نگاه بندازین به همراه اسناد معتبر https://fa.wikipedia.org/wiki/%A%A9%DB1%B1%DB1%D8%B2%8%B2%8%D8%B3

1. ویکی پدیا اصلا سایت معتبری نیست و هر کس میتواند آن را ویرایش کند. 2. آنچه گفتیم بر اساس روایت کتزیاس است که معتبرترین روایت است. 3. افراد جاهل که تعصبات قومی قبیلگی دارند طبیعتاً در برابر پذیرش مستندات تاریخی مقاومت میکنند.

راست میگی ؟ بیا همین الان مطلبی که آدرس دادم را ویرایش کن و یک مطلب دروغی بزار....از طرفی منابع هم ذکر شده است و موثق هستند یعنی این پژوهشگران و باستان شناسان و مورخ ها هم دروغی هستن ؟ خودتم می دونی حقیقت چیست فقط از نظر خودت هرچی جز سند خودت موثق نیست

کتزیاس شده منبع معتبر ؟ از کی؟ جان ناردو در کتاب تاریخ ایران فصل اول می نویسه گفته کتزیاس بیشتر شبیه به خیال بافی است و حتی به واقعیت نزدیک هم نیست کتزیاس میگه من رفتم هند آدم هایی با هشت دست و پا یا ۴ چشم دیدم شما اینا رو قبول می کنید. کوروش که خود کرزوس رو از خودکشی منصرف کرد برا چی باید پسرش رو بکشه؟ منتظر جواب هستم

1. هر جا به نفع شما باشد کتزیاس را بالا میبرید و هر جا به ضررتان باشد بر سرش میکوبید؟ 2. کتزیاس کجا گفته در هند فلان جور آدمهایی دیده؟ از متن آنلاین کتاب کتزیاس، متن انگلیسی یا لینک بدید. 3. کوروش یک سیاستمدار بوده. هر جا به نفعش بوده میکشت و هر جا به نفعش بوده زنده نگه میداشت. همین.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.